اخيراً كارتوني از شبكه پويا پخش شد
كودكي
كه در يك بازي عجيب استاد بود
بازياي كه تا به حال نميشناختم
ديدم اما بچههايم اشتياق عجيبي به اين بازي پيدا كردهاند
وقتي آن را با اين هيجان
در كارتون مذكور ميبينند
پرسيدم: ميخواهيد براي شما هم از اين بازي درست كنم؟!
بالاتفاق خود را به آغوشم پرت كردند و گفتند: «بله، بله، بله ...»
حتي سيدمرتضي
انگشتانش را به شكل مخصوص بازي ويچي در آورد! :)
اين شد كه اينترنت را كاويدم
راهنماي فارسي آن را از اينجا
و راهنماي انگليسي را از اينجا خواندم
از روي تصاويري كه ديدم
يك نما در فتوشاپ ساختم
يكبار صفحه بازي را با طرح چوب تزيين كردم
و يكبار با طرح سنگ
و اما مهرهها
تعدادي دايره مشكي كشيدم
در همان صفحه فتوشاپي
بعد از اينكه پرينت A3 رنگي گرفتم و لَمينت كردم
تمام مهرهها را كه با قيچي بريديم
من و مريم
عملاً مهرههايمان يكرو سياه و يكرو سفيد شد
خب مهرههاي بازي اصلي از سنگ بايد باشد ظاهراً
ما كاغذي ساختيم
ولي بودن لمينت در دو روي آن
استحكام خوبي به مهرهها داده است
ديروز تمام شد
من و مريم بازي كرديم
چند بار من بردم
و چند بار او
در پسزمينه سنگ ميبينيد كه چگونه مريم كه مشكي است
مرا كه رنگ سفيد دارم محاصره كرده و برنده شده است
و در تصويري كه پسزمينه چوب دارد
اين من بودم كه با رنگ سفيد
به ناگاه مهرههاي سياه حريف را خفه كردم!
راه تنفسش را بستم
و برنده شدم!
بازي فكري جالبيست
به نظرم متأثر از نگاه كنفسيوسي به جهان هستيست
نگاه خير و شرّ
كه نماد آن دايره «ين و يانگ» است
اينكه سياه هميشه ابتدا بازي را شروع ميكند
و سفيد به او گاهي مهلت ميدهد
كه تا چند گام پيش بيايد
و سپس تلاش ميكند
تا راه نفس او را ببندند
در هر كجا از عالم كه شرارت مينمايد!
مانند بحث معاد سيدمنيرالدين(ره)
كه فاعليت منفي در عالم را
متقدّم زماني ميداند
بر فاعليت مثبت
بحثي كه در جلسات 34 الي 39 مبادي اصول فقه (1374) طرح مينمايند...
از فرصتها بايد استفاده جُست
و زندگي كودكان همهاش فرصت است
فرصت براي ارتقاء آگاهيهاي آنان
درك آنان
قدرت فهم و استنتاج ذهني
قدرت براي تغيير آينده
همين كودكان امروز هستند كه آينده را ميسازند!
شك داريد؟!
پس: «إغتنموا الفرص...»