به نام خدا

در پارسي‌بلاگباب اسفنجي؛ كارشناس روابط اجتماعي

شنبه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۸:۵۰ صبح

از يوگي و اهتمامش به تربيت اخلاقي نوشتم
اين‌كه چگونه رذايل اخلاقي را نشان مي‌دهد
و راهكار اصلاح آن را نيز ارائه مي‌كند
تأكيد كردم به مثبت بودن كارتون‌هاي دهه شصت
ديدم بي‌انصافي است اگر از انيميشن‌هاي معاصر چيزي نگويم
آن‌هايي كه واقعاً درصدد اصلاحند

فارغ از خشونت‌بار بودن بعضي رفتارهاي نمايش داده شده در اين انيميشن
يا وجود ولنگاري‌هاي پوششي و بعضي خلاف عفّت‌ها
كه به لطف مساعي سيماي جمهوري اسلامي اصلاح شده تقريباً
دقيقاً ظرائف ناهنجاري‌هاي اجتماعي امروز غرب را
به تصوير مي‌كشد باب اسفنجي
البته انگار بيشتر مصرف داخلي داشته
تا اين‌كه مناسب براي صادرات باشد:

روابط سودمحور ميان كارفرما و كارگر
خرافه‌پرستي‌هاي مدرن
تجمل‌پرستي و افتخار به پنت‌هاوس‌داري
عشق به مال دنيا و ثروت‌اندوزي
خودنمايي‌هاي كوته‌فكرانه براي حفظ دوستان
قصه NGOها و ندانم‌كاري‌هايي به اسم دموكراسي
پارتي‌بازي و سوءاستفاده از اقوام صاحب‌منصب
جاسوسي اقتصادي و تكنولوژيكي
رقابت بي‌حد و مرز و غيرمنصفانه براي كسب سود بيشتر
ترس بيش از اندازه و مخل به روابط اجتماعي از بيماري‌ها و آلودگي‌ها
حماقت در پرداخت هزينه زياد فقط به دليل رتبه و كلاس بالاي يك رستوران
توجه زياد به ظاهر و قيافه و بحرانِ «من زشتم!»
رواج دروغگويي‌هاي روزمره
اعتماد به دوستان نادان و در چاه افتادن
لااباحي‌گري و جاهل‌مآبي و ولگردي بدون تدبير، به عبارتي: لات‌بازي!
ولخرجي و رفاقت‌هاي منفعت‌محور، مگسان گرد شيريني!
عرفان‌هاي نوظهور و رياضت‌هاي بوديستي!
آثار بي‌كاري و عدم اشتغال در ايجاد انحراف
جوگير شدن شديد متأثر از تبليغات رسانه‌ها
اشتباه در واگذاري امور مهم به افراد ناشايست و نالايق
ارتكاب به جرائمي مانند دزدي در قالب راه‌اندازي گروه‌هاي موسيقي
عاقبت رياست‌طلبي و جاه‌طلبي
ساده‌لوحي و پذيرفتن هر حرفي از هر گوينده‌اي
نفهمي‌هاي عصر جديد در ارزش‌دهي به آثار هنري بي‌ارزش!
ورزش‌هاي خشن و خطرناك و جوگير شدن براي شركت در آن‌ها
سودجويي سرمايه‌داران از ترغيب جوانان به ورزش‌هاي پول‌آور
آسيب جامعه از اشتباهات دانشمندان در توليد داروها و ابزارهاي جديد ناآزموده
و بسياري حرف‌هاي ديگر...

انصافاً
اگر به ما مي‌گفتند اين همه مطلب را در كارتون بگنجان
كه جذاب هم باشد
مي‌توانستيم؟!

كارتون ايراني ساخته‌اند به اسم «سمنو و شقاقل»
به طرز بسيار زننده و زشتي
گربه‌دختر كوچك داستان مي‌گويد: «دو پدرم!»
شخصيتي از قصه كه دو پدر دارد و مادر ندارد! مثلاً به فرزندي پذيرفته شده!
و بدين‌ترتيب شده‌اند: خانواده! (واي بر ما)
گذشته از اين‌كه تمام اپيزودها هم داراي پي‌رنگي تكراري است و حرفي براي گفتن ندارند!

باب اسفنجي روابط اجتماعي درون آمريكا را بيشتر هدف گرفته
ناهنجاري‌ها را فهرست كرده
يك به يك با لسان طنز مورد تمسخر قرار داده است
البته با حفظ احترام به ارزش‌هاي آمريكايي؛
يعني سعي كرده به اصل نظام سرمايه‌داري (كاپيتاليسم) و ولنگاري (ليبراليسم) خدشه وارد نسازد.

اما با همه اين اوصاف
هنوز از يوگي عقب‌تر است
پيام يوگي براي كودكان قابل فهم بود
اما باب اسفنجي
بيشتر براي نوجوانان قابل درك است تا كودكان
به دليل استفاده از طنز كه اساساً نياز به «درك واژگون» دارد
(بن‌مايه طنز: غلوّ نمايشي در رفتار، زشتي‌هاي آن را نمايان‌تر مي‌سازد)
كودكان فقط جلب جذابيت‌هاي بصري
و دوبله قشنگ ايراني باب اسفنجي مي‌شوند!


مطلب بعدي: نماي سه بعدي وب مطلب قبلي: اختلاف مراجع

نظرات

مرتضي: در عجبم از اين جماعت متوهم !
اين چرت و پرتا چيه خوردمردم ميديد؟
بخدا شما تندرو هاي تعصبي متعصب باعث ميشيد خيليا كه از نظر ايماني ضعيف هستند تفكرات متوهمانه شما رو كه ميخونن از دين هم سرد بشن! چرا اين كارو ميكنيد؟
فكر ميكنيد امام زمان بياد دوست شماست؟ خير تفكر تندرو و تعصبي دشمن امام زمان خواهد بود و چه بصا ظهور ايشان رو هم دسيسه هاي غرب و آمريكا بداند و باز هم توهم سرايي كندسه‌شنبه ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۳:۵۵ عصر
پاسخ: گمان مي‌كنم سوء برداشتي اتفاق افتاده است. پيام شما را چند بار خواندم. ولي متوجه نمي‌شوم به كدام بخش از مطلبي كه بنده نوشته‌ام انتقاد داريد. من كه اصلاً چيزي را به توليدكنندگان اين انيميشن تحميل نكردم. يعني اساساً با رويكرد توطئه به آن ننگريستم، نگريستم؟! احساس مي‌كنم شما پيش از اين مطالبي را از افرادي ديگر شنيده‌ايد و بدون مطالعه مطلبي كه حقير نوشته است، گمان برده‌ايد بنده نيز با چنين نگاهي درباره اين انيميشن صحبت كرده‌ام. اگر اين طور است، كافيست يك‌بار ديگر متن فوق را مطالعه بفرماييد تا ببينيد چطور از آن تعريف كرده‌ام و بد نگفته‌ام. دقت كنيد به ساير كامنت‌ها... خصوصاً اولين كامنت كه در انتهاي فهرست جاري قرار دارد. نخستين شخصي كه از مطالعه مطلب بنده ابراز رضايت نمودند آقاي علم بيگي مي‌باشند كه مسئول تأمين برنامه‌هاي شبكه پويا هستند. ايشان ظاهراً خشنود شدند كه يك نفر پيدا شده و از انيميشني كه ايشان براي پخش در نظر گرفته تمجيد نموده. در حالي‌كه معمولاً اين قبيل انيميشن‌ها زير تيغ نقد قرار دارند! متشكرم از اين‌:كه نظر خود را ثبت فرموديد.
شيدا,مدير صفحه اجتماعي ۹ماه:
مواظب چيزهايي كه كودكانتان مي بينند باشيد
@nohmahnet
????????????????????
چندي پيش، استفن هيلنبرگ (Stephen Hillenburg) خالق انيميشن باب اسفنجي، در مصاحبه اي اعلام كرد كه هر يك از شخصيت هاي محبوب اين انيميشن، در واقع بازتاب و نمادي از هفت گناه كبيره به شمار مي رود.
باب اسفنجي = شهوت، اختاپوس = خشم، خرچنگ = حرص و طمع حلزون = شكم پرستي پلانگتون = حسادت پاتريك = تنبلي سنجاب = تكبر و خودشيفتگي.
حالا بياييد روابط بين اين هفت نفر را بدون ذكر نام و فقط با نمادهاي آن ها بررسي كنيم تا نكات مهمي از آن بدست آوريم:
شهوت، دوست صميمي تنبلي است، كارگر حرص و طمع است، صاحب شكم پرستي است، همسايه خشم است و با حسادت دشمني دارد.
و اما ديگر نكات موجود در انيميشن باب اسفنجي در يك نگاه كلي:
1- وقتي برنامه اي براي كودكان ساخته مي شود كه شخصيت هاي اصلي آن بر اساس هفت گناه كبيره شكل گرفته اند، مبحث آموزش غير مستقيم به كودكان هم مطرح مي شود و بايد دقت نظر ويژه اي به آن داشت.
2- رنگ زرد باب در وهله اول، بيشتر براي جذاب كردن و مهربان جلوه دادن او به كار رفته و اين رنگ آسان ترين رنگ براي تشخيص و ماندگار شدن در ذهن كودكان است و با ديدن آن بلافاصله به ياد شخصيت باب مي افتند. مشخص است كه در پشت تك تك فاكتورهاي طراحي يك شخصيت، تفكري قوي و كارشناسي شده وجود دارد و نبايد از كنار آن سرسري عبور كرد.
3- اما رنگ بندي شخصيت ها تنها به صرف جذابيت نيست و نشان همجنسگرايان نيز از تركيب دو رنگ صورتي و زرد به وجود آمده با زيركي تمام در اين انيميشن به كار رفته است. بدين ترتيب اين دو رنگ در ناخودآگاه كودك رخنه كرده و به مرور تأثير مورد نظر توليدكنندگان را در كودك به وجود خواهد آورد.
4- طبق گفته اكثر منتقدين غربي، رابطه باب و پاتريك رابطه اي عادي نيست و با ريز شدن روي اين رابطه، مي توان الگوهايي از رابطه همجنسگرايان را در آن يافت.
5- باب اسفنجي شخصيت انحصاري برگر كينگ است و به نوعي اين انيميشن مبلغ سبك زندگي غربي (مروج فست فود) هم محسوب مي شود.
Nohmahnet@:تلگرام
9mahnet@:اينستاگرام
www.9mah.netپنج‌شنبه ۷ مرداد ۱۳۹۵ - ۶:۱۳ عصر
پاسخ: نكات قابل دقتي را بيان فرموديد. تشكر.
كاظمي: سلام
عزيز جان بسيار ساده انگاريست اگر فكر كنيم پيام هاي كارتون ها و سريال ها مي بايست همه اش اثر آني داشته باشند و آنا مخاطب كودك را تحت تاثير قرار دهند. پر واضح است كه طراحي لايه اي و پنهان پيام هاي كارتون ها كه از كارتون يوگي تا به الان ادامه داشته است اگر بي كاركرد و بي مصرف باشد بايد به عقل بشر غربي شك كرد.
اين پيام ها مانند يك بمب عمل نكرده سالها در ذهن يك كودك خواهد بود و در بزرگسالي در برخورد با الگوها و كليشه هاي اجتماعي، سياسي و خانوادگي عمل خواهد كرد. آنها نياز ندارند كودك همان موقع تحت تاثير پيام هاي استراتژيك اثر قرار گيرد اما با مطالعات رفتارشناختي و روانشناسي كاملا مطمئن هستند هيچ پيامي خصوصا اگر با هيجان و طنز نيز آميخته شود از ذهن (يا نفس) مخاطب پاك نمي شود.
موفق باشيد

چهارشنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۴ - ۸:۰۹ عصر
پاسخ: سلام برادر. درست مي‌فرماييد. دقيقاً به همين دليل است كه بنده تحليل كاملاً مثبتي از كارتون‌هاي مذكور ارائه دادم. چرا؟! زيرا در كودكي تحت تأثير لايه‌هاي پنهان همين رسانه‌ها قرار داشتم. كودكي ما اگر چه تنها با روزي يك‌ساعت كارتون بيشتر همراه نبود؛ 5 تا 6 عصر از شبكه اول، زماني كه بيش از دو شبكه نداشتيم، اما يوگي بود، بل و سباستين بود، نيك و نيكوي جمعه‌ها ساعت 2 بود، نل بود، حنا بود، پاريكال بود، هاچ زنبور عسل بود، واتوواتو و پسر شجاع بود، همه اين‌ها در لايه‌هاي پنهان‌شان از ما آدم‌هايي ليبرال‌منش و مبتلي به سكولاريسم پنهان ساخته است. به نحوي كه امروز وقتي باب‌اسفنجي را مي‌بينيم، احساس قرابت بيشتري مي‌كنيم، از نظر سبك زندگي و رفتار اجتماعي، تا قصه‌هايي كه از پدربزرگ‌هاي خود مي‌شنيديم. با شما موافق هستم، اما ما همان نسلي هستيم كه تحت تأثير اين لايه‌ها بوده‌ايم، نيستيم؟! تشكر از دقت نظر شما.
علي:

سلام ممنون از اينكه حرمت مباحث تخصصي رو نگه مي داريد و اعلام موضع صحيح مي كنيد . بنده تدريس در دبستان رو چند سالي است كه آ غاز كرده ام كار هنر القاء حس است پيام دارد ولي حس منتقل مي كند يعني لازم نيست بچه صراحت مطلب را بفهمد حس كشتي ark در حالي كه خيلي از بچه ها امروز زبان مي دانند و در همان زمان مصرف جهاني براي كودكان جهان دارد اين ها را بايد سنجيد و در جامعه بچه ark را مي بيند و در بزرگي زمان بهره برداري است العلم في الصغر را با قاعده اي كه تعليم واجبات در كودكي(لمعه) مطلوب مي داند همراه كنيد و نتيجه بگيريد . قبول دارم كه امروز مااندازه گيري نكرديم كه چقدر از سستي ايمان به انبيا به اقتباس هاي موهن اين انيميشن ها برمي گردد ولي اين تاثير در فلسفه ي هنر ثابت شده است . اسرار ندارم از كسي نام ببرم يا دفاع كنم نحن ابناءالدليل اما بايد پذيرفت اثر مخرب برخي از انيميشن ها مثل يوگي درمتعلقات ايمان و باب اسفنجي در ليبراليسم و تارزان در داروينيسم و ... اگر بيشتر از كتب ضالّه نباشد كمتر نيست . البته بيشتر بودن اثر مخرب آن ها قابل اثبات است . ولي اين نقد ها رو ادامه بديد با دقّت بيشتر اين انيميشن ها شامل فلسفه است اولا براي تاثير پذيري نياز به تخصص نيست بلكه خاصيّت تكنولوژي و هنر همه گيري وساده فهمي است بچه ها با موبايل راحت ارتباط برقرار مي كنند سريع ياد مي گيرند ارتباط برقرار مي كنند به محض ارتباط اثر پذيري آغاز مي شود اصطلاحا بچه حس مي گيرد و قتي حس گرفت ساده مي پذيرد چون استدلال را مي بيند خيلي مي توان بحث كرد لطفا در باره ي انيميشن ها بنويسيد . با تشكر

جمعه ۲ اسفند ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۸ صبح
پاسخ: سلام مجدّد. قول‌تان آن‌چنان ليّن و نرم و لطيف است كه آدم مي‌ماند چه پاسخ دهد. :) خيلي ممنون از بزرگواري شما. راستش حقيقتاً بنده قصد نوشتن درباره انيميشن را نداشتم، همان‌طور كه در متن هم آمده، ناگهان به جهت توجهي كه جلب شد، از نگاه حريصانه كودكان به شبكه پويا و ياد خاطراتي كه از كارتن‌هاي كودكي داشتم، چيزكي به نظرم آمد. قطعاً آن‌چه فرموديد جاي تأمّل دارد و بايد با دقّت بررسي شود. تعدادي از فيلم‌هاي «كلبه كرامت» را ديده‌ام. پاره‌اي از نقدهاي استادانه طرح شده در آن را هم شنيده. همه بزرگواران و فعّالان و كارشناسان مسلمان را كه با نيّتي خالصانه تفكّر مي‌كنند مي‌ستايم و معتقدم آينده خوبي در انتظار جامعه ماست. جامعه‌اي ايماني كه «جرأت» دارد نقد كند. بسيار سپاسگزارم كه وبلاگ حقير را متبرّك فرموديد. موفق و مؤيد باشيد.
علي: سلام
خيلي جالب مي نويسيد اما دقت كار رو در بررسي انيميشن ها بالا ببريد البته لطفا چون باب اسفنجي در پارادايم امانيسم و ليبراليسم هر فضيلتي رو خنثي مي كنه يعني اعمال خوب هم اگر به ليبراليسم ضربه بزنه كنار گذاشته مي شه و اين جهان بيني باطله كتاب فلسفه ي اين انيميشن نيز تو سط "وفلسفه " چاپ شده
نكته ي بعد در مورد يوگيه كه يوگي هم در متن خودش تصوير يكي از انبياء اولولعزم رو به استهزاء كشيده و كلا هرچيزي كه از آن سوي مرزها مياد بايد به اون شك كرد . يوگي با كشتي اولين تصوير رو از خودش در ذهن ها گنجاند . بعد روي اون كشتي نوشتند noahs ark و در ادامه روي كشتي نوشتند كشتي يوگي ولي اين صورت مسئله را پاك نمي كرد چرا كه ark در ادبيّات انگليسي به كشتي حضرت نوح اطلاق مي شود و براي كاربد عام ان از واژه يship استفاده مي كنند .
البته كلا جالب اين وبلاگ هم فقه حكومتيش ارزشمنده كار جامعي ديد خوبي مي ده و هم كليت نوشته ها خوبه فقط لطف بفرماييد در نقد آثار برون مرزي تامل بيشتري كنيد ببخشيد پرگويي كردم چون طلبه ايم جنس حرف هامون دردمندانه است ...
ومن ا... توفيق
چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۰:۲۵ صبح
پاسخ: سلام برادر. خواندن نقد آقاي عباسي اصلاً ناگزيرم كرد كه «يوگي» را بنويسم. به شيوه نقد ايشان نقد دارم. بحث كشتي نوح و قصه Ark و خيلي از مطالبي كه نقادانه طرح مي‌شود. البته اين فضاي كوچك جايگاه چنين بحث‌هاي پردامنه‌اي نيست تا بتوانم آن‌چه در ذهن دارم عرض كنم، اما خيلي خلاصه‌اش اين مي‌شود: افراط در نقد خودش مستوجب نقد است. منظور اين‌كه در تمام دوران كودكي خويش كارتون يوگي را تماشا كردم، يك‌بار هم حتي به ذهنم خطور نكرد اين كشتي ربطي به كشتي رسول بزرگوار و برگزيده خدا حضرت نوح(ع) داشته باشد. وقتي مخاطب انيميشن كودك است، بايد آن‌چه او مي‌فهمد را هدف قرار داد، نه با نگاه دكتريني از زاويه يك دانشمند به نقد نشست. اساساً آن‌جا كه اثري در فرهنگ عمومي ساخته مي‌شود بايد با فهم عمومي ارزيابي شود. حتي اگر فرمايش آقاي عباسي صحيح باشد و حقيقتاً سازنده قصد مذكور را داشته، وقتي به نيّتش نرسيده كه نبايد ترسيد، بايد گفت: خواسته ولي شكست خورده. آثار را نمي‌شود با نيّات سنجيد، بايد با آمارگيري و پيمايش نتيجه را فهميد. بنده البته در قدّ و قواره «فيلم‌شناسي» و «نقد انيميشن» نيستم، نه سواد و تحصيلاتش را دارم و نه آموزشي ديده. تنها ديدگاه عوامانه خود را بيان نموده‌ام. تشكر از نظر لطف شما.
علم بيگي: سلام،ممنون ازمطالبي كه بيطرفانه وبادقت درمورد محتواي باب اسفنجي مطرح كردي ، برايم جالب بود. علم بيگي مدير تامين برنامه شبكه پويا
شنبه ۲۸ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۲:۵۹ صبح
پاسخ: سپاس فراوان و جاي افتخار؛ نگاره شما در وبلاگ حقير. مشرّف فرموديد و خوشحالم كرديد. از خداوند هميشه موفقيت و پيروزي شما را طالبم، در مديريت شبكه عزيز پويا. :)
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN