سلام
وبلاگ همان لاگ بر روي وب است!
لاگ هم همان كنده درخت را گويند
-كه-
دوايري بر روي آن نقش بسته
-كه-
نشان از زمستان و تابستان آن دارد
-كه-
حاكي از مرور زمان و عمر بر آن درخت است
-كه-
خطهايش را اگر بشمري، عمر اوست
-و-
نازكي و كلفتي آن، نشان از عسر و يُسر زندگي.
لاگ نوشتن هم ساختن اين دواير منتظم است
-كه-
نشان از گذر عمر دارد
-كه-
حاكي از مرور زمان و عمر بر من است
-كه-
خطهايش را اگر بشمري، عمر من است
-كه-
از دست رفته است
-كه-
خطاهايش را اگر بشمري، پلههايي را كه پايين رفتهام شمردهاي
-و-
نيكيهايش، پلههايي كه بالا.
سومين فرزندم هم به دنيا آمد.
به گمانم اين از آن پلههايي است كه بالا رفتهام...
بعد از سيدكوثر كه نيامده رفت
-و-
سيدهمريم كه اكنون راه ميرود
-و-
به سخن گفتن نزديك ميشود
اكنون
سيداحمد آمده است
هنوز دو هفتهاش نشده است
خدا ميداند كه پاسخگويي از «نعمت» بسي دشوارتر از بهرهمندي از «رحمت» است!
(اشاره به حديث نبوي)