به نام خدا

در پارسي‌بلاگچگونه نويسي

پنج‌شنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۲ - ۹:۲۲ عصر

دشوار مي‌نوشتم
خيلي قبل‌ترها
مي‌گفت رضا: «به سبك تاريخ بيهقي مي‌نويسي»!
سخت و معماگون
دليلش متن‌هايي شايد بود كه مي‌خواندم
خوانده بودم و به آن‌ها تعلّق خاطر حس مي‌كردم

نوشتن تابع فرهنگي است كه پيرامون شخص را فراگرفته
ادبياتي كه با آن سر و كار دارد
و من با ادبياتي كهن انگار بيشتر سر و كار داشتم

جملاتم بسيار پيچيده و طولاني
گاهي يك پاراگراف تنها يك جمله!
مانند زير:
«از زماني كه بنيان‌گذار و زعيم بزرگوار انقلاب اسلامي ايران، امام خميني(ره)، ديوارهاي سكوت را شكسته و در عرصه‌ي سياست به روشن‌گري و تفهيم مباني متين و استوار اسلام حقيقي ـ و به تعبير زيبا و دقيق ايشان، اسلام ناب محمّدي صلّي الله عليه وآله وسلّم ـ پرداختند و پيرامون حكومت و جامعه‌داري فقاهتي ـ فقهي كه هميشه ايشان، آن را با قيد توضيحي جواهري، قرين مي‌ساختند ـ با لطافت و ظرافتي خاص و با شيوه‌اي بديع و محققانه، نظريه‌پردازي نمودند؛ اين پديده‌ي كهن و اصيل اسلامي كه اكنون با بياني نو و روشن، مطابق با نيازهاي آخرالزمان ـ يا همان عصر مدرنيته و پست‌مدرنيته ـ به جهان اسلام، خصوصاً تشيع عرضه شده بوده، در بوته‌ي نقد و نظر انديشمندان، متفكران و نظريه‌پردازان ـ از هر دو قبيله‌ي غرب‌زده‌گان و ناقدان غرب ـ قرار گرفت.
از آن هنگام تا به امروز كتاب‌ها و مقالات بسياري به رشته‌ي تحرير درآمده و سخن‌دانان و انديشمندان در قالب‌هاي گوناگون انديشه‌ي سياسي اسلام را مورد نقد و بررسي قرار داده‌اند.
اوج نگرش‌ها و چالش‌ها را مي‌توان پس از دوم خرداد دانست، زماني كه بستري فراخناك جهت بروز ديدگاه‌هاي مختلف پديدار شد و واژه‌هايي چون جامعه‌ي مدني، آزادي، احزاب و... با تفسيرها و تعريف‌هاي جديد پاي به عرصه‌ي فرهنگ سياسي نهاد.»

اين را او از من خواست
طلبه حقاني بودم و سال چهارم حوزه
حجره‌ام روبه‌روي درب ورودي اصلي
طبقه دوم
از پله‌ها كه بالا مي‌رفتي
دست چپ، اولين در
مدتي هم‌حجره‌اي بوديم
چند درخت بزرگ و قد كشيده تمام حياط را پوشانده بود
(افسرده شدم چند وقت پيش كه ديدم مدير جديد مدرسه همه را قطع كرده، اعتراضش كردم!)
گفت يك «سخن ناشر» مي‌خواهد
براي كتابي كه تازه ويراستاري‌اش را به پايان رسانده
و من نوشتم
همين متني را كه خوانديد
همه‌اش سه جمله به نظرم
در سه پاراگراف!
خيلي شاكي شد كه: «مگر چند قرن پيش است؟!»
ولي با اين‌حال نمي‌دانم چرا منتشرش كرد
شايد اقتضاي زمان بود و شرايط كاري او
و اين كتاب همچنان منتشر مي‌شود
و البته متن كامل آن را نيز تبيان در كتابخانه خود دارد

سال‌هاست سعي مي‌كنم به‌روزتر بنويسم
متفاوت از گذشته و با ادبيات عصر خود
چرا كه هدف از نوشتن را اين‌گونه يافته‌ام:
أوقع في‌النفس بودن
براي كسي كه مي‌خواند

گمان مي‌كنم هنوز هم البته دشوارنويسي معنا دارد
معماگون بودن نوشته هم
اما جايي كه غرض مطالبه كند
جايي كه «انديشه‌ورزي» مخاطب مورد نظر باشد
كه به يك «فتأمل» ذهنش به هزار معنا و مفهوم كشيده شود
به تفكر وادار شده و بيشتر بيانديشد!
اما اگر هدف «خيال‌انگيزي» خواننده شد
سجع و كلام آهنگين لازم است
و كلماتي كه قافيه‌ي هم باشند
و استعاره‌هايي كه تخيّل‌برانگيز محسوب گردند
در «علمي‌نويسي» اما كاملاً بايد سبك و سياقي ديگر داشت
بايد «قابل فهم» و بدون ايهام
ساده و خوانا و فهميدني نگاشت

حتي در رسانه هم
گاهي مناسبات كه رعايت نمي‌شود
كارهاي ناراحت‌كننده‌اي مي‌بينم
اين‌كه بسياري از فيلم‌هاي مستند ايراني
حيوانات و ساختمان‌ها و معماري‌ها و حتي دانش را كه به تصوير مي‌كشند
جمله‌پردازي مي‌نمايند و تشبيه‌گري
استعاره‌ها و شعرواره‌ها

حتي نامه‌نگاري
يك درخواست اداري را به جاي يك خط
در پس ده دوازده خط تعارف و تشريفات

ما متناسب‌نويسي را بايد فرا بگيريم
چگونه‌نويسي كاملاً تابع «هدف» است
حتي در نوشتن نامه‌ها و نريشن‌ها، گزارش‌ها و طرح‌ها به گمانم.


مطلب بعدي: يوگي؛ استاد اخلاق مطلب قبلي: چقدر كودكيم؟

نظرات

ام محمدامين: سلام سال تحويل سامرا بودم.بالاخره پريدم.مديونتونتم وتاعمر دارم دعاگوتون.التماس دعا
اللهم اني اسيلك ايمانا تباشر به قلبي ويقينا صادقا حتي اعلم انه لن يصيبني الا ماكتبت لي ورضني من العيش بما قسمت لي يا ارحم الرحمين
دوشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۲ - ۱۰:۱۹ صبح
پاسخ: و عليك السلام. زيارت قبول. بزرگواريد. متشكرم از دعاهاي خيرتان كه آثار آن را در زندگي خود حس مي‌كنم. بنده نيز بهترين‌ها را از خداوند متعال براي شما آرزو مي‌نمايم و متعاقباً خود را مديون كرم حضرتعالي مي‌دانم. اتفاقاً چند روز پيش هديه غديريه‌اي كه از شما به دستم رسيده بود را مي‌نگريستم و يادتان مي‌كردم. سيادت شما چون سايه‌اي بر سر ما و افتخاري هميشگي و پايدار، فراموش‌ناشدني و احترام‌برانگيز است. خاطرتان خطير و خاطره‌هايتان درخشان. سلام حقير را به محمدامين عزيز برسانيد. سربلند و مؤيد. ياعلي
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN