«دو دادخواست، دو شكايت، دو احضاريه»
زنگ زدم قبولي طاعات و عبادات بگويم
چه خبر كه گفتم
از احضاريههاي جديد خبر داد!
«دو هفته پيش پيامكي از دادگاه به دستم رسيد
كه در فلان تاريخ حاضر شو در شعبه 21»
- تو چه كردي، رفتي؟
«ميداني كه
عهد كردهام
قسم خوردهام
هرگز پايم را به دادگاه نميگذارم»
- حتي اگر نرفتنت به ضررت باشد؟
«حتي...»
- موضوعش چه بود؟
«نميدانم
ولي رأي غيابي صادر شد»
- چطور؟
«شنبه اين هفته يك پيامك آمد
نوشته بود رأي پرونده شماره فلان صادر شد»
- رأي چه بود؟
«چه ميدانم!
من اين سر كشور ايران
دادگاه آن سر كشور
از كجا خبردار شوم
مثلاً مفقودالاثر هستم ها...!» :)
«اما جالب قضيه امروز ظهر است»
- چه خبر شده؟
«يك پيامك جديد»
- اينبار جه؟
«يك شكايت ديگر
يك دادخواست جديد
يك شماره پرونده جديد
اينبار البته شعبه 23»
- ميروي؟
«شوخي ميكني؟!»
گويا بيكار است اين زوجه مطلقه
هر روز صبح كه از خواب بيدار ميشود
سري به دادگاه ميزند
ببيند آيا شكايت جديدي ميتواند علم كند يا نه!
رأي شعبه 21 تازه صادر شده
هنوز كاراكترهاي پيامك آن خشك نشده
از شعبه 23 احضار شده!
نياز به دلداري نداشت
ميگفت به چيزي نميگيرد
جايي كه هست مطمئن بود
«دستشان به من و فرزندانم نميرسد اينبار!
ديگر تمام است
تمام نشانيها و تلفنهايي كه از من دارند خالي كردم
بگذار بگردد!»
وقتي پرسيدم: صحيح است از دادگاه فرار كني؟!
«قانون كه سر جايش نباشد
شاخ را كه به سر الاغ نصب كنند
هرج و مرج فضا را انباشته كند
صدر به ذيل بيايد و ذيل به صدر برود
پالان را كه سر و ته ببندند
قورباغه كه ابوعطا خواند
بفهم آب دارد سر بالا ميرود!
آنارشيسم را كه با دموكراسي نميتوان علاج كرد
اتوريته ميخواهد!»
- اگر با آجان بيايند و بگيرند؟
«بالاتر از سياهي كه رنگي نيست، هست؟!»
نظرات
د:
سلام
نه فقط قوانين داداگاه ها كه خيلي از قوانين ما و شايد بتوان گفت به نسبت بقيه قوانين دادگاهها از سلامت بيشتري برخوردار است. چون سعي مي كند كه فقه را مستقيما در قوانين در نظر داشته باشد ولي بقيه قوانين كشور كه حتي اين موضوع را به سختي رعايت مي كنند. ولي اگر اينطور كه شما نظر مي دهيد بخواهند همه نظر بدهند آيا از حكومت جمهوري اسلامي چيزي مي ماند. امام مي گفت رعايت قوانين جمهوري اسلامي واجب است. يقيناً امام و آقا چيزهايي كه شما مي گوييد را مي فهمند................
بگذريم من يقين دارم شما بهتر از من تمام اين مسائل را مي دانيد و لي خب وقتي انسان تحت فشار بعضي مسائل قرار مي گيرد شايد سعي مي كنه نسخه ديگه اي براي خودش بپيچه.
آقاي .......خداوند با دست خودش فقط قرآن را به ما هديه داد بقيه قوانين يا از اعتقاد ما به ائمه سرچشمه مي گيره يا كساني كه ما آنها را ولي خود مي دانيم.
اين هميشه از كودكي در ذهن ما جا مانده كه اگر قاضي حكم اشتباه بدهد و من به علم اينكه بدانم آن حكم اشتباه است عمل نكنم هم من در آخرت مقصرم و هم قاضي ولي اگر من به حكم قاضي عمل كنم ، من مآجورم و قاضي در آخرت عقاب مي شود.
سعي كنيم خيلي زود و راحت اجازه ندهيم هر كسي خود را قاضي بداند.................
دعا مي كنم هم شما و هم تمام كساني كه دغدغه دين دارند هميشه موفق باشند.
سهشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۱ - ۷:۴۱ صبح
پاسخ: با اين نكته كه حكم قاضي را بايد اطاعت كردم موافقم. از همين رو در مطالب قبلي همين پرونده اشاره شده است كه هماره به حكم قاضي گردن نهاده شده. اما در آئين دادرسي، يعني قوانين موضوعه مربوط به دادگاهها، اجباري نيست كسي كه احضار شده به دادگاه، در جلسه شركت ننمايد. البته قاضي هم حق دارد كه با شرايطي، به صورت غيابي رأي صادر كند. كسي كه در دادگاه حاضر نميشود، جرمي مرتكب نشده، بلكه به رأي غيابي راضي است. آنچه در متن مربوطه بيان شده، عدم شركت در جلسه دادگاه است كه مانعي ندارد. ولي قوانين كشور ما خصوصاً قوانين خانواده، از فقه اسلامي بسيار فاصله دارد و قطعاً اين بيبندوباريها كه در خانوادهها ديده ميشود بيتأثر از اين مشكله نيست. اين را از بنده به يادگار داشته باشيد. ياعلي
م: بدبخت بچه هايي كه خدا توي دامن ادمايي مثل شما مي ذاره
سهشنبه ۷ شهريور ۱۳۹۱ - ۱:۲۹ صبح
پاسخ: آره واقعاً... خدا إنشاءالله لياقت بچه داشتن رو به اين زوج بده. هر نعمتي در اين دنيا كه از خدا برسه، لياقت ميخواهد.
د:
سلام
شايد بتوان افراد را به راحتي زير سوال برد ، آن خانم به شوهر سابقش حرفهايي بزند در مقابل شوهر به خانم سابقش، پدرش، برادرش...... حرفهايي بزند و.................
كه از نظر من هر دو طرف قابل احترام هستند . چون با تمام اين تواصيف مسلماني و شيعه بودنشان احترام دارد و مي دانم كه خدا نمي پسندد به اين راحتي بتوان به اين دو حرمت بزرگ اين انسانها خدشه وارد كرد. اين حرف همان استاد عزيز هست.
ولي فكر نمي كنم بشود به اين راحتي به قوانين دادگاه ها و ...... و يا چيزهايي كه خداوند قرار داده است انتقاد كرد و با دو دوتا چهار تا كردنهاي ما ، با تحليل ما كه فلاني فلان ظلم و يا فلان كار را كرد و ما در جوابش آزاديم هر چيزي را اعمال كنيم ؛ هر كاري را توجيه كنيم
ديدار مادر و يا پدر با فرزندش حق آنهاست.
خدا به همه چيز آگاه است.
دوشنبه ۶ شهريور ۱۳۹۱ - ۸:۰۹ صبح
پاسخ: قوانين دادگاهها را خداوند قرار نداده است. امثال دكتر سيدحسن اماميها و تحصيلكردههاي فرنگ، پيش از انقلاب قرار دادهاند. و حقيقتاً وضع قوانين موضوعه كشور ما بسيار وحشتناك است. بسيار وحشتناك.
صبر:
من جاي تو بودم وكيل مي گرفتم و هر روز يكي شان را مي كشيدم دادگاه ويژه . يك روز پدرش را يك روز برادرش را يك روز دايي اش را. شكايت و آبروبردن هم كه در اين مملكت راحت ترين كار است. باور كن جا مي زدند. مادام كه آن پير افعي كه پشت اين ماجراست ضرر زيادي نمي پردازد همين آش است و همين كاسه. به راحتي مي توان هزينه اقدامات ايشان را به شدت بالا برد. از ما گفتن !
چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱:۰۸ عصر
پاسخ: سكوت را بيشتر ميپسندم. بگذار هر چه ميخواهند تقلاّ كنند. آخر اين دنيا مگر كجاست؟! گمان ميكنيم چند روز زنده هستيم؟ وقتي نظريه رشتهها در فيزيك را ميخوانم، اين همه دنيا كه ميتوانند موازي هم باشند، هفت آسماني كه خداوند توصيف فرموده، احساس ميكنم تمام دنيا لحظهاي بيش نيست و قطعهاي كوچك از خلقت خداوند و ما حالاحالا كار داريم در عوالمي كه اصلاً توجهي به آنها نداشتهايم. هزاران چشم از دهها بُعد موازي اين عالم در حال ديدن ما هستند و ما چه غافليم. چقدر تلاش كنيم براي اينكه دو روز بيشتر احساس غرور و پيروزي داشته باشيم. پيروزي در چه؟ در جنگي كه اگر آتشش را افروختهتر كني، بيشتر در آن ميسوزي. بگذار تمام تلاش خود را بكنند، براي چيزي كه هرگز به دست نخواهند آورد. پيروزي براي آنان، توهّمي بيش نيست. مادرم ميپرسيد براي چه اين كارها را ميكند؟ گفتم بسيار ساده است، احساس شكست ميكند، هم فرزندان را پس داده و هم مطلقه شده، حالا احساس غبن دارد كه به كمالي كه ميخواسته دست نيافته. آتش دعوا پايين آمده و دودها كنار رفته، تازه دارد ميبيند چه ضرري كرده، طاقت ندارد، فوت ميكند كه گر بگيرد كه هوا غبارآلود شود كه اول خودش و بعد ديگران نبينند چه خطايي واقع شده. آسوده هستم به اين سبكبالي. تشكر! :)
جنبش اينترنتي توليد ملي:
ما بايد بتوانيم از كارِ كارگر ايرانى حمايت كنيم؛ از سرمايهى سرمايهدار ايرانى حمايت كنيم؛ و اين فقط با تقويت توليد ملى امكانپذير خواهد شد
سهم دولت در اين كار، پشتيبانى از توليدات داخلىِ صنعتى و كشاورزى است
سهم سرمايهداران و كارگران، تقويت چرخهى توليد و اتقان در كار توليد است.
و سهم مردم ، كه به نظر من از همهى اينها مهمتر است - مصرف توليدات داخلى است (مقام معظم رهبري )
از اين رو، از تمامي فعالان فضاي سايبر و فضاي مجازي دعوت ميكنيم تا در راستاي رونق توليد داخلي و حمايت از كار و سرمايه ايراني، با قرار دادن لوگوي جنبش اينترنتي«توليد ملى، حمايت از كار و سرمايهى ايرانى» در سايت يا وبلاگ خود و همچنين ، بازنشر مطالب مربوط به توليد ملي و حمايت از كار و سرمايه ايراني همچون يادداشت،مقاله، دلنوشته، عكس، كليپ، پيامك و....
ما را در اين امري خطير ياري بفرمائيد
در ضمن لطفا پس از قرار دادن لوگو جنبش ، آدرس سايت يا وبلاگ خود را در بخش نظرات دريافت كد لوگو ها يا در ديگر بخش هاي نظرات سايت اعلام بفرمائيد شايان ذكر است نام و نشاني پايگاه هاي اينترنتي و وبلاگ هايي كه در اين زمينه فعاليت كنند درسايت جنبش اينترنتي " توليد ملى، حمايت از كار و سرمايهى ايرانى" منتشر خواهد شد
..www.jonbeshnet.ir.چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۵۰ صبح
پاسخ: أحسنت!
محسن: كجا هستيد حالا؟!
براي عرض قبولي طاعات و عبادات عرض كردم!
چهارشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۹۱ - ۱:۳۲ صبح
پاسخ: نه بابا...! بگم كجا هستم، بفروشي ما رو؟! :)
سيدمرتضي:
كاربر گرامي، سلام
در تاريخ
سه شنبه 24 مرداد 91 نوشته
(احضاريه جديد) شما به فهرست نوشته هاي برگزيده در
مجله پارسي نامه افزوده شده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
سهشنبه ۲۴ مرداد ۱۳۹۱ - ۱۰:۰۱ عصر
پاسخ: wow :)