ماشينهايش را چيدهام كنار هم
با ماشين بزرگتر
از دور ميزنم
و او ميخواهد بزند
ماشين را هل ميدهد و رها ميكند
از فاصله دو متري
به ماشينهاي كنار هم چيده شده اما اصابت نكرد
راه حلي پيدا ميكند
ماشين بزرگ را بر ميدارد
به فاصله بيست سانتيمتري ميبرد
ماشين را هل ميدهد
ماشين بزرگ به ماشينهاي كنار هم چيده شده برخورد كرد
شادي ميكند
خود را برنده مسابقه ميداند
و اصلاً احساس نميكند تقلّب كرده است!
جرا؟!
زيرا او يك كودك است
و رفتارهايش
از الگوريتمهاي بسيار سادهاي تبعيت ميكند
و درك اندكي دارد!
رفتار بعضي آدمها هم اينگونه است...
وقتي خيانت و تقلّب ميكنند
و خيال ميكنند
- فقط خيال ميكنند -
برنده شدهاند!
چه بچهگانه...!؟