امروز شنبه (18 شهريور) را وقف جستجو براي بليط برگشت به ايران كرديم. با مشورت دوستان به اين جمعبندي رسيديم كه بازگشت زميني ديگر براي ما ممكن نيست، از خستگي و درماندگي آن. همه متفقالقول شدند كه با هواپيما يا قطار بازگرديم. قبل از رفتن به لبنان گفتيم بليط تهيه كنيم كه در هزينه كردن نگران نباشيم و مطمئن از اين كه پس از بازگشت به دمشق بليط ايران داريم. ايراناير، كاسپين، ماهان، ارم، همه را كاويديم. ارزانترين بليط هواپيما 125 دلاري بود و براي ما اندكي گران. به سراغ قطار رفتيم. راهآهن شام تنها يك حركت خارج از كشور دارد، آن هم به ايران، قطار آن نيز ايراني است.
ايستگاه خلوتي است. جز فروشندگان بليط و چند مسئول و مدير ديگر كسي در آن نيست. هفتهاي يك روز آن هم دوشنبه صبح يك قطار به مقصد تهران حركت ميكند كه چهارشنبه به مقصد ميرسد. 2950 ليره سوريه كه حدود 53 هزار تومان ميشود براي هر نفر.
شب قبل تصميم داشتم از طريق اينترنت زمانبندي حركت هواپيماها به ايران را پيدا كنم. به دوستان گفتم اگر مستقيم به ايران جا پيدا نشد، غير مستقيمش را شايد پيدا كنيم. مثلاً پروازي به دوبي كه قبل از ساعت دو ظهر برسيم و دو با پرواز ايراناير هر روزه به ايران برويم. امروز صبح كه ابتدا به ايراناير رفتيم، متصدي ميگفت بليط نيست، به خاطر نيمهشعبان همه پر است و جا ندارد.
به نزديكترين كافينت رفتيم در همان زينبيه و يك ساعتي اينترنت كار كردم. مسئول كافينت يك پسر ايروني بود، فهميديم پسر همان مردي است كه اين هتل اصفهانيها را به ما معرفي كرد. همان مرد ساعت فروش. خودش پرشينبلاگ كار ميكرد. كارش از صبح تا شب نشستن در كافينت و اتلاف وقت بود.
پارسيبلاگ را به او معرفي كردم و امكاناتش را كه ديد متحيّر ماند، به جاي پرشينبلاگ. گفت اگر اينها را كه ميگويي واقعاً داشته باشد، من مريدش ميشوم و همه كارهايم را با آن انجام ميدهم و تبليغش هم ميكنم. حالا پارسيبلاگ حداقل يك كاربر در سوريه دارد! (خوشخدمتي براي مدير!)
چندان موفق نبودم. سايتهاي هواپيمايي ايراني و سوري چندان امكانات خوبي براي جستجو ندارند. برنامههاي خوبي ننوشتهاند. به متصدي ايراناير هم صبحي شكايت سايتش را كردم، قبول كرد كه ايراد دارد. وقتي دنبال يك پرواز ميگردي، بايد حتماً بگويي كه براي فلان روز و فلان ساعت پرواز ميخواهم از فلان فرودگاه به فلان فرودگاه، آيا پرواز داري؟! وقتي گفت نه، بايد يك روز و ساعت ديگر را امتحان كني! تازه بين فرودگاه امام خميني (ره) و مهرآباد تفاوت قائل است و بايد جدا جدا سرچ كني!
امروز تماسي با دوستي در قم گرفتم كه مشكل ورود ما به لبنان را حل كند. لبنان در سوريه سفارت و كنسولگري ندارد. بايد ويزايمان را در ايران ميگرفتيم و آن روز كه رفتيم تهران و ويزاي سوريه را گرفتيم به سفارت لبنان نرسيديم و تعطيل شده بود! در سوريه ويزاي گروهي فقط پيدا ميشود. براي هشت نفر حداقل يك برگه كاغذ ميدهند كه با هم بروند و با هم بيايند. ما هم كه فقط چهار نفر بوديم. يك نفر را هم پيدا كرديم كه شديم پنج نفر. ديگر ايرانياي نديديم كه هشت شويم. فردا صبح گفت پيش شخصي بايد بروم كه شايد بتواند مشكل ما را حل نمايد و از مرز بگذراند. تا بتوانيم سفري هم به لبنان داشته باشيم.
دقايقي ديگر به حرم جهت زيارت ميرويم. اين بار نائبالزياره خواهم شد. از طرف آنان كه بسيار دوستشان ميدارم.