به زودي همين اتفاق براي تو هم ميافتد
گفتم خيال نكن تمام شد
ببين ديروز با اين بنده خدا چه كردند:
ريختند
بالاخره ريختند
با مامور و دستبند و يك گله آدم نما
زن و مرد
خيابان را بند آوردند
خلق مبهوت كه چه شده؟
برخي مي پرسيدند آمده اند كه استاد را ببرند؟
به در همان موسسه كذايي كه ميداني
قيامتي شد برادر
گفتم حرف همان است كه گفتم طلاق در مقابل مهريه
دادخواست اعسار من چند روز ديگر نهايي مي شود
و مرد باكي از بند ندارد
علي الخصوص كه بند نامردي باشد و سند مظلوميت
كه مظلوميت حقانيت مي آورد
اقلا با ضريب يك
قبول نمي كنيد بچرخيد تا بچرخيم
همان شد كه گفتم
چقدر احمقند برخي انسانها
سه سال است عذاب مي دهند عالم و آدم را
بعد سه سال همان مي كنند كه اول بايد مي كردند
و خودشان مي مانند و دريايي از ترديد و آبروي رفته يك عمر
...
رفتم سراغش
گفتم اين خبر را شنيدهاي؟
ديروز ريختهاند دفتر فر... كه فلاني را ببرند
پدر زن با مأمور و حكم جلب
به خاطر مهريه
پرسيد: خب چه شد؟
گفتم: هيچي، بنده خدا داماد، كارِ درست را كرد
گفت مهريه را ببخشيد تا طلاق دهم
رفتهاند محضر و سند رسمي امضاء كردند براي بخشش مهريه
- چه راحت!
داماد گفته طلاق نميدهم، حتي اگر بيستسال بگذرد!
اگر تو هم تهديد ميكردي كه طلاق نميدهم كارت حل بود
- نه، من از خدا ترسيدم
اگر زن به گناه ميافتاد در اين مدت
جواب خدا را كه نداشتم
آن آيه قرآن را هم كه خاطرت هست
خواستم «كالمعلقه» رها نسازم
گفتم: تو چه ميكني اگر بريزند با حكم جلب؟
- اتفاقاً خبرهايي دارم كه نزديك است به اين نقطه برسند
اخيراً پيامهايي فرستادهاند
واسطه فرستادهاند
حتي تماس گرفتهاند كه البته جواب ندادهام و پيغام صوتي گذاشتهاند
دعوا سر حضانت ميخواهند دوباره راه بياندازند
خب چه ميكني؟
- فرار...
متواري ميشوم... در كسري از ثانيه...
همه چيز را جمع و جور كردهام
شهرستاني را هم برگزيدهام دور از دسترس
در كسري از ثانيه غيب ميشوم
شايد سالها ديگر كسي مرا نبيند
فرار؟ چرا؟ حق با توست، بمان و بگير.
- ديگر حوصله دادگاه را ندارم
حق هم اگر با من باشد
حتي اگر دادگاه به نفع من رأي صادر نمايد
ديگر پايم را در دادگاه نميگذارم
وابستگي به جايي و كسي هم ندارم
ميروم و ديگر آشنايي مرا نخواهد ديد
كارهايت را چه ميكني؟ درس؛ تحصيل؟ تدريس؟
لبخندي زد: اينترنت دوركاري را ساده كرده است :)
با بغضي در گلو دست به نفرين برداشت:
خدا لعنت كند پدرش را... هزار هزار لعن، هر لحظه و هر آن، بر او و بر انديشه و بر كردارش باد!
خدايا به بلايي مبتلايش كن كه درمان نداشته باشد و عذاب اعمالش را در دنيا، همين دنيا، بچشد.
و من دست بلند كردم و گفتم: آمين!
پ.ن. مطلب مرتبط: عامالبلوايي