ديدمش كه نديده بودم مدتي
سؤال كه كجايي؟ پرديسان نميآيي؟
«رفتهام، دو هفته است»
ميگفت:
«آن روزها كه تازه ازدواج كرده بودم
در همين خيابان صفائيه
كوچه بيگدلي خانهاي اجاره كردم
همين كوچه سوپر بختياري...»
ماهي 90 تومان اجاره ميداد و پدرش ناراحت
«پدرم ميگفت: خانه پرديسان را براي تو و برادرت ساختم، رفتهاي كرايه ميدهي؟»
از ناراحتي پدر
چند ماهي از اجاره گذشته
خانه را تحويل داد و آمد اينجا ساكن شد
- حالا كجايي؟
«حجره گرفتهام، دو هفته است»
ميگفت ديده كه ديگر زن و فرزند كه ندارد
اين خانه فراخ ديگر ز چه رو؟
از دوريِ حرم گلايه ميكرد
«آمدهام نزديك حرم
تمام كلاسهاي درس ديگر نزديك است
پياده ميروم و پياده ميآيم»
- ماشين داشتي كه!
«به زحمتش نميارزيد
و به هزينهاش البته
حالا كه سكه گران شده
من هم در حال پرداخت مهريه هستم
ماهي 120 تومان شهريه ميگيرم
150 تومان در ماه براي مهريه كه سه ماه يك سكه بشود
و 120 تومان نفقه فرزندان
و البته هنوز هم 100 تومان نفقه زوجه
تا عده تمام شود و اين آخري حذف گردد!»
- ماشين را چه كردي؟
«همه چيز را رها كردم
خودرو هم كه از اول مالِ پدر بود
به ايشان بازگرداندم
خانه و زندگي را هم
و با يك كيف و يك ساك دستي كوچك
آمدم به حجره
پس از شش سال»
خيلي خوشحال بود كه فرصتش زياد شده است
وقتش بركت پيدا كرده و بيشتر ميتواند به درس برسد
«پس از شش سال، بازگشت به حجره خيلي زيباست
تلويزيون ندارم كه وقتم را جارو كند
نه ساختمان پزشكان و نه توطئه فاميلي
هيچ فيلم يا سريالي...!
اينترنت هم ندارم
گهگداري مگر از دوستان قرض كنم، فقط براي كارهاي ضروري!
تازه همه درسها را كه بخوانم
به كارهايم هم برسم
كلّي وقت اضافه ميآورم...
انسان فرصت عبادت، يا حداقل تفكر در خلقت و آفرينش، هم بيشتر پيدا ميكند اساساً»
تنها كلامي كه توانستم بگويم:
«خوش به سعادت انساني كه بتواند حقيقتاً عمر خود را صرف خدمت به دين نمايد
و از اتلافكنندگان وقت بپرهيزد، بادا كه خداوند ما را چنين قرار دهد»
امروز «دزدانِ وقت» بسيار شدهاند!
نظرات
مهدي: طلبه و غير طلبه نداره عزيزم. تصور كنين يه زن با شوهرش اختلاف پيدا كنه و بره دادگاه، اونقدر امكانات قانوني در اختيار اون زن ( كه از دست شوهرش عصبانيه ) مي گذارن كه بيا و ببين. خود من تازه به خاطر مهريه از زندان بيرون اومدم ، همسرم رفته براي نفقه شكايت كنه، تازه بهم پيغام داده منتظر باش ببين چكارت مي كنم!!!!!!
چهارشنبه ۵ بهمن ۱۳۹۰ - ۶:۱۱ عصر
پاسخ: همينطور است كه ميفرماييد. اگر اسلام مهريه را واجب كرد، طلاق بيقيد و شرط را هم حق مرد دانست، اجازه خروج از خانه زن را نيز به مرد داد، تمكين را هم واجب نمود و اختيارش را به مرد داده است. اكنون در عصر حاضر، مهريه هنوز هست، اما نه تمكين حق مرد شمرده ميشود و نه حق دارد درباره بيرون رفتن يا نرفتن زن تصميم بگيرد. حق طلاق را هم محدود كردهاند. مشكل از اين ناهماهنگيهاست. اگر اسلام آنطور حقوق را تقسيم كرده است، لاجرَم حكمتي دارد. وقتي ما جابهجايش ميكنيم، تعادل حقيقي آن را به هم زدهايم. مشكل امروز اين است.
طاهره وحيديان:
سلام جناب موشح .خوش مي نويسي و روان و با صداقت .اما بگو ببينم اين واگويه ودرد دل خودت بود ، يا تخيلات است ؟ با اين سنّ وسال مجردي ويا غير متأهل ؟؟ يكي دو بار به وبت سر زدم ، قشنگ است وعبرت آموز ، ولي فكر كنم عادت به پاسخ نداشته باشي ، يا فرصتش را >؟؟چهارشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۰ - ۳:۱۲ عصر
پاسخ: اينترنت خيلي در دسترسم نيست كه پاسخ بتوانم. تشكر از اظهار لطف شما. بله، واگويه از خود بود! طلبهاي داماد استاد شد و چهار بهار نگذشته، فارغ از داشتن سه فرزند، امروز غيرمتأهل است! درد است البته، ولي خدا را شكر بايد و ستايش كه هر چه از دوست رسد نيكوست و هر چه بديست از افعال ضعيف ماست! التماس دعا
نسرين:
اويسي
سلام يكي از دوستان طلبه در شرف طلاق دومش است چرا اينقدر طلاق زياد شده؟ زنان نميتونن با ما طلبه ها بسازن. شيخ جعفر مجتهدي تا نزديك اواخر عمر تنها بود كاش من هم از دست اين زنها راحت ميشدم تا درسم را بخوانم و زندگي ساده طلبه ايم را ادامه دهم؟
سلام.دوست عزيز،طلبه ي گرامي
همانطور كه در درسها مطالعه فرموده ايد هر معلولي را علتي است.زنان با شما طلبه ها نمي سازند چون....
بيابيد شما علمان رباني!!!!!و بندگان نيكو صفت خدا! چه به روز اين زنان مي آوريد كه از همه چيز دست كشيده و ننگ مطلقه بودن را مي پذيرند اما حاضر نمي شوند با شما زندگي كنند.
مسلما در يك زندگي زناشويي دو طرف در به وجود آوردن رضايت زناشويي مسوولند.گاه مردان مقصرترند و گاهي زنان.
خواهشم از تمام سربازان مظلوم امام زمان!! اين است كه اگر عرضه نگهداري و صيانت خانواده (اين كانون مقدس) به نحو احسن را ندارند از بدبخت كردن دختران بپرهيزند و به همان عبادت و طلب علم مشغول باشند كه خلقي دعاگويشان ميشوند.
حيف است وقت مفيد ايشان!!!!!!
پنجشنبه ۲ تير ۱۳۹۰ - ۱۱:۰۵ صبح
پاسخ: عجب!
حنانه:
سلام دايي جان
ما ميايم قم چجوري بايد ببينيمتون؟؟؟
اين كد قالب بلاگفا رو ببينيد
توي اين كد تصويرش توي يه فايل سي اس اس هست
من از طرح كلي قالبش خوشم اومد خواستم عكسش رو عوض كنم ولي با سي اس اس نشد!
اول سي اس اس رو دانلود كردم بعد ادرس تصوير جديد رو جايگزين كردم بعد دوباره اپلود ولي قالبش خراب شد!
يكشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۰ - ۹:۴۰ صبح
پاسخ: خب خبرم كنيد خدمت برسم! به شرطي كه كلكي توي كار نباشه ؛) اما راجع به قالب، تا وقتي كه CSS داره از سرور اونا خونده ميشه طبيعيه كه نميتوني تغييرش بدي! پس دو راه داري، يا css رو كپي كني روي يك هاست كه مال خودت باشه و بعد اصلاحش كني و يا اينكه از طريق نوشتن چند خط برنامه به زبان جاوا اسكريپت، تصوير را تغيير دهي. بعدش حالا بايد بگي كجا آپلود كردي و چطور مسيرش رو به قالب دادي، احتمالاً اصلا قالب نتونسته css رو پيدا كنه كه خراب شده.
دوست:
سلام
ياد خواجه عبدالله انصاري افتادم
البته زن و بچه تركش نكردند ؛ اون زن و بچه را ترك كرد
هنر طلبگي اينه كه بتونيم با شرايط كنار بياييم
معني اينكه يك طلبه تا طلاق دادن زن و ترك بچه هاش پيش بره را نمي فهمم
اين ديگه چه جور طلبگي شد؟؟؟!!!
شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۰ - ۱:۲۲ صبح
پاسخ: و عليك السلام. معني موفقيت در امتحانات الهي، دستيابي به پيروزي ظاهري نيست، اگر بود كه امام(عليهالسلام) در كربلا شهيد نميشد و اين همه انبياء الهي كشته نميشدند. طلاق هم به معناي شكست و تخطي از فرامين الهي نيست. اساساً تعريف موفقيت و شكست در امتحانات و ابتلائات حيات بشري به نتيجه و ظاهري كه حاصل ميشود نيست و قضاوت به هدف براي محك زدن نادرست است. مسأله اصلي عمل به تكليف است و هر كس در هر موقعيتي بايد به تكليفي كه بر دوش دارد به درستي عمل كند تا نزد خداوند پاسخ داشته باشد و معذور باشد. طلبگي كيفيت خاصي ندارد كه به آن بسنجيم و هر كه آن كيفيت را فاقد بود طعن زنيم به طلبه نبودن. كنار آمدن با هر شرايطي هم مأذون الهي و مأمورٌ به نيست. مثلاً كسي بگويد در جمع فاسدي مينشينم كه غيبت ميكنند و با شرايط كنار ميآيم و سكوت مينمايم، اگر غلبه تواند بايد پرهيزشان دهد و اگر نتواند بايد كه از آن شرايط خارج شود، نه اينكه بماند و با شرايط كنار بيايد. اصلاً كنار آمدن با هر شرايطي مسلك سكولاريان است كه ميگويند بايد به همه اديان احترام گذارد و با همه مسلكها كنار آمد و همه قرائتها را پذيرفت. نه دوست عزيز. خداوند از ما نخواسته است كه با همه شرايط كنار بياييم، بلكه از ما خواسته است كه در هر شرايطي به تكاليف خود عمل كنيم. إنشاءالله اين طلبه حقير هم بتواند به تكليف خود عمل كند. مدعي نيست كه كرده است، اما به دعاي خير تكتك دوستان محتاج است در اين مسير. تشكر از سعه صدر شما.
يك مداد:
مكه پر شور و شعف
كعبه مي گيرد شرف
قبله را قبله نما
آمده مير نجف
روزتون مبارك.
[گل]
پنجشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۰ - ۳:۱۲ صبح
پاسخ: تشكر، بر شما و خانواده و فرزندان گلتان نيز مبارك باشد :)
حميد:
برخي -تاكيد مي كنم- برخي از اين سربازان مظلوم امام زمان لياقت صفت حيوان را هم ندارند از بس به زن و زندگي و فرزند ستم مي كنند .
همه چيز درس نيست
همه چيز تفكر در آيات و انفس نيست
دختر مردم گناه نكرده كه زن طلبه شده است
متاسفانه ما طلبه ها سوراخ دعا را گم كرده ايم
زندگي ساده طلبگي با تنبلي و بي عاري و بي اخلاقي و .... تفاوت دارد
فتدبر جيدا
سهشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ - ۲:۰۲ عصر
پاسخ: شنيدم از استاد، نقل ميكرد از آقاي شاهآبادي استاد اخلاق امام(ره)، ميخي از در بيرون آمده، عباي طلاب گير ميكرده و پاره ميشده بعضاً، تذكر داد كه بكوبند. طلبهنمايي سخن دراز كرده كه اگر قضاي الهي باشد پاره ميشود، نباشد نه، پس چه حاصل كه چكش آوريم و به كوفتن، زحمت اندازيم خود را. آقا رو كرده و فرموده: «ميبينم تنبلي شما را موحّد كرده!». بله برادر عزيز و دستهگلم، بعضي از ما ادعاي تقدّس ميكنيم و به تنبلي دست از زندگي ميشوييم. بايد از مكر شيطان به خدا پناه برد كه به صفت خنّاسي براي هر طايفهاي حيلتي در جيب دارد، براي موحّدين نيز همين گم كردن سوراخ دعا را. خدا شما را جزاي خير بدهد كه نيك تنبهي دادي. علي يارت!
صبر:
و سيعلم الذين ظلموا اي منقلب ينقلبون ...
مادر زنم كه خدا حلالش نكند جايي گفته بود به دخترم گفته ام تو جوابش را نده و حتي سيم كارتت را بشكن تا من كاري بكنم با اين حيوان - يعني سرباز مظلوم امام زمان در اين غربت - كه كارش به جنون بكشد. كجاست كه ببيند انساني كه اراده اش نشكند و ايمانش فرو نريزد از هر تهديدي فرصتي خواهد ساخت ...
سهشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۴ عصر
پاسخ: براي شما هم يك جايي رزرو شده است در اين عالم. نگران نباشيد. تا خدا هست زندگي بايد كرد، امتحان هميشه هست و اين دنيا فارغالتحصيل ندارد. امروز نباشد فردا، نه، پس فردا. هميشه بايد در تلاش بود! :)
اويسي:
سلام يكي از دوستان طلبه در شرف طلاق دومش است چرا اينقدر طلاق زياد شده؟ زنان نميتونن با ما طلبه ها بسازن. شيخ جعفر مجتهدي تا نزديك اواخر عمر تنها بود كاش من هم از دست اين زنها راحت ميشدم تا درسم را بخوانم و زندگي ساده طلبه ايم را ادامه دهم؟
سهشنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۰ - ۱۲:۴۳ عصر
پاسخ: سريال ساختمان پزشكان را تا به حال ديدهايد؟ دليلش آنجاست. دليل زياد شدن طلاق را در فرهنگي بجوييد كه رسانهها به شدت در حال ترويج آن هستند. :ه