چهل سال گذشته
ساختار هنوز نه اسلامي
نه ديني
متفاوت از آنچه مطلوب
نه بر اساس ضوابط و قوانين الهي
دليل چيست؟
چرا هنوز ساختار جديد طراحي نشده
ساختاري كه با فرهنگ اسلام سازگار
با شعارهاي انقلاب همسو
موانعي در كار است
چالش حركت دائمي
مكانيك به جراح قلب گفت: تخصّص من از تو بيشتر است. تمام موتور را باز ميكنم، طوري تعمير كه تا سالها ديگر عيب و ايرادي پيدا نميكند، درست ميشود مثل روز اول. جراح پاسخ داد: من از تو متخصصتر، زماني ادعا كن كه بتواني موتور روشن را بدون اينكه خاموش شود تعمير كني، كاري كه من با قلب انسان ميكنم!
اداره يك نظام تعطيلبردار نيست. مردم هر روز زندگي ميكنند و هر روز نياز به خدمات حكومت دارند. اين يك چالش و مسئله بزرگ است كه نميشود نظام را خاموش كرد، روي چال برد، تعمير كرد و دوباره به حركت در آورد. حاكميت را بايد در حال كار و خدمت، آسيبشناسي، عيب را پيدا و علاج كرد، بدون آنكه در فعاليتهاي جاري آن خللي بروز كند.
پس خروجي بازطراحي نظام حكومتي جديد منحصر در خود «طرح نظام» نيست، بلكه از آن مهمتر؛ بايد شيوه و مراحل كِشت و يا نصب اين نظام هم مشخّص شود. يعني روند و گامهايي كه بتوان نظام موجود را تبديل به نظام مطلوب كرد. نظام مطلوبي كه نشود جايگذاري كرد، به درد كسي نميخورد! اين جايگذاري تدريجي صورت ميگيرد و نياز به برنامه انتقال دارد.
لازم نيست خروجي يك نظام كاملاً طراحي شده باشد، بلكه بايد برنامهاي براي تحوّل تدريجي نظام فعلي باشد، تا به سمت نظام مطلوب حركت كند. طبيعتاً هر گامي كه پيش رود، نظام مطلوب بهتر فهم شده و تفصيل و دقّت بيشتري پيدا خواهد كرد.
ميخواهد تونل بسازد، ولي نقشه كامل زمينشناسي را ندارد. جهت را انتخاب ميكند و آغاز به كندن. راهبردها را كه تعيين كرده، هر جا به مانع برخورد، راهكار را پيدا ميكند و ميگذرد. مهم اين است كه برنامه او حافظ جهت حركت است، تا تضمين كند هر چه زمان بگذرد، به هدف نزديكتر ميشود و از مسير خارج نميگردد.
مشكل تجربهنگاري
خودرويي در ميدان شهر، تنها خودروي موجود. خراب و آسيبديده. هر كه سوار شده به در و ديوار زده. سالها بعد يك نفر ميتواند. او توانست خودرو را به سمتي كه مايل بود حركت دهد. همه كنجكاو كه چطور؟ - من فهميدم فرمان آن برعكس عمل ميكند! مهندسان تصميم گرفتند يك خودروي سالم و تميز براي شهر بسازند. گفتند از تجربه او استفاده كنيم. از رفتار او عكس گرفتند و خودرو را بر همان اساس ساختند: خودرويي ساختند كه وقتي فرمان را به راست بچرخاني به چپ حركت كند و برعكس!
آنچه امامان انقلاب* با آن مواجه بودند، در تمام اين سالها، پيش از انقلاب و با آغاز نهضت، تا پس از آن و همين امروز، ساختاري التقاطي از نظامهاي غربي و شرقي، بومي و غيربومي بوده است؛ بانك غربي، تعاوني شرقي، رانتخواري اما متناسب با فرهنگ ريشهدار اولويت روابط خانوادگي! آنچه آنان ناگزير به انجام بودهاند، هدايت انقلاب به نحوي بوده كه از گذرگاههاي حسّاس جهاني عبور كند و براي اين منظور از امدادهاي غيبي الهي بهرهمند.
تجربهنگاري و مستندسازي رفتار و عملكرد امامان انقلاب در چهل سال گذشته البته كه ضرورت دارد و كار درستي، اما نميتواند مبنا و ريشه و زيربناي توليد يك ساختار جديد حكومتي باشد. زيرا صرفاً توصيفگر نسبت عملكرد آنان با ساختار نادرست حاكميت فعلي است.
مبناي اصلي و محوري طرح تحقيق بايستي نصّ و ظاهر قرآن و سنّت باشد. دين اسلام به عنوان محور و مبناي طراحي قرار گيرد. عملكرد امامان انقلاب بيانگر انتظارات و توقّع آنها از الگوي حاكميت تلقّي گردد و بررسي شود اگر حكومت بر الگوي ديني رقم ميخورد، چقدر عملكرد آنها ميتوانست با آنچه روي داده متفاوت باشد.
وقتي مهندسان خودرويي ساختند كه فرمانش درست كار ميكرد، نابغه پشت آن نشست و گفت: احسنت، از خودروي خارجي سواري بهتري دارد. اين را ديگر هر كدام از مردم شهر كه رانندگي بلد باشد ميتواند براند و راندن آن نياز به نبوغ خاصّي ندارد!
[ادامه دارد...]
* «امامين انقلاب» تعبير درستي نيست
زيرا انقلابِ فارسي را با امامين كه مثني در عربي است مخلوط كرده
اگر عربي باشد بايد بگوييم «الإمامين للثورة»
و حال كه فارسي است
بايد امام را با الف و نون جمع ببنديم
چون زبان فارسي مثني ندارد.