ذوق كرده
خيلي شاد
اصلاً يك حالي
وقتي از مسجد بازگشته
بعد از نماز
زود ميخواهد ماجرا را تعريف كند
اما اول دستم را ميبوسد:
«معلمِ پارسالمو ديدم
خيلي ازم تعريف كرد
در مسجد كه مرا ديد
گفت دخترهاي همسن شما كمتر مسجد ميآيند
از درسم تعريف كرد
از اخلاقم»
البته كه خيلي مهم است
براي يك دانشآموز
وقتي از او تعريف ميكند
معلم او
هم اخلاق و هم درس
هم ايمان و هم علم
ذوق كرده است
وقتي معلم اينطور از او خوب گفته
- حالا چه ربطي به اين داشت كه دستمو بوسيدي؟
با همان شوق و ذوق
با همان خنده از كنترل خارج شده:
«بعد از اينكه ازم تعريف كرد
بهم گفت وقتي رفتي خونه
حتماً دست مادرت رو ببوس
به خاطر اينكه همچين دختري تربيت كرده»
معمولاً آدم اينطور مواقع حيا ميكند
شايد خجالت
سخت است واقعيت را گفتن
بگذار فكر كند دارد
چرا بايد بگويد ندارد
ولي او صراحت داشت
به سادگي بيان كرد:
«من گفتم: مادر ندارم
معلم با ناراحتي گفت: خدا رحمتشون كنه!
گفتم: نه
سه سالم كه بود طلاق گرفتن»
اينجا معلم تعجب كرده
درس و اخلاق
بدون مادر
پس حتماً پاي زن ديگري در ميان است:
«خانم پرسيد: زنبابا داري؟
گفتم: نه
من و برادرام با پدرم زندگي ميكنيم
خانم هم گفت: پس حتماً دست باباتو ببوس!»
من نه از بوسيدن دست
نه از تعريف معلم
بيشتر از همه از اين خوشحال شدم:
جرأت در بيان
صراحت لهجه
نترسيدن از وضعيتي كه در آن است
اين مهم است
اين كه شرايط او را ضعيف نكرده
خجول و فراري نكرده
احساس گناه ندارد
شرم؛ از گناه ناشي
گناه؛ از مقصر دانستن خود
حسِ تفاوت با جامعه
با محيط
اين، انسان را فراري ميكند
منزوي
اما انسانِ قوي
آنكه روحش ذليل نباشد
او كه توجيه شده باشد
او كه بداند كيست و چه دارد
نعمتهاي خود را بشمارد
لطف خداي را به جاي آرد
او از حرف و حديث مردم نميهراسد
اين مهم است
و گرنه خوب بودن درس و رفتار به تنهايي دوام ندارد
نميماند
اگر روحِ انسان تخريب شده باشد
تلاش من از ابتدا همين
بچهها درونگرا نشوند
به خلوت تنهايي پناه نبرند
اصلاً چه نياز به فرار
اگر احساس گناه نداشته باشند
از تفاوتي كه دارند
از اينكه مادر ندارند
هميشه با اين كلام:
- خطاي ديگري به پاي شما نوشته نميشود
شما اشتباهي نكردهايد كه شرم كنيد
آنكه اشتباه كرده بايد خجالت بكشد
كسي كه شما را ترك كرده
كودك دو ساله كه گناهي ندارد
او كه به خاطر دستور پدرش گذاشته و رفته
او بايد بترسد
از حرف و كلام مردم
شما كه سربلند هستيد
- راستي مريم!
اون زنه سال 88 رفت
تو 86 به دنيا اومدي
وقتي رفت دو سالت بود، نه سه سال! (:
قال اَعْلَمُ الرّزين (ع): «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ، وَ صِدْقُهُ عَلَى قَدْرِ مُرُوءَتِهِ، وَ شَجَاعَتُهُ عَلَى قَدْرِ أَنَفَتِهِ، وَ عِفَّتُهُ عَلَى قَدْرِ غَيْرَتِهِ.» (نهجالبلاغه، ح47)
ارزش هر كس به اندازه همت او و راستگويى و صداقتِ هر كس به اندازه شخصيت اوست و شجاعت هر كس به اندازه بى اعتنايى وى (به ارزش هاى مادى) است و عفت هر كس به اندازه غيرت اوست. (ترجمه مكارم)