شبكه المصرية را كه نگاه ميكنم
گويا همه چيز متفاوت است
تظاهرات مردم متفاوت است
حتي پلاكاردهاي دست مردم هم متفاوت است
مقواهايي دست جوانان ميبينم
«لا للتخريب»، «لا للفساد»، «االإشتغال» و...
آن پلاكاردهاي بزرگِ «إرحل مبارك» اصلاً دست كسي نيست
اصلاً انگار اين آدمها يك آدمهاي ديگري هستند
و خواستههاي متفاوتي هم دارند
رسانه چقدر دروغ ميگويد!
شبكه ملّي مصر كليپ قشنگي ساخته
درباره وحدت شعب مصري
تمام اقشار مصري را نشان ميدهد
همه در كنار هم كار ميكنند
براي كشورشان؛ مصر
تند و تند اين كليپ را پخش ميكنند
آخر كليپ هم يك شعار نوشته است:
«حافظوا علي مصر»
اين شعاري است كه چند وقتي، مدام در تلويزيون مصر ديده ميشود.
امروز «شفيق» اولين جلسه كابينه را برگزار كرد
اول جلسه هم به نام «شهداي ميدان التحرير» مصر يك دقيقه سكوت كردند
تمام وزراي مصر!
تحريف اذهان عمومي امروز يك تكنيك است
يك فناوري است
فراتر از يك دانش
در عرصه عمل، قويترين ابزار جامعهداري است در دنيا...
برنامه «صباح الخير يا مصر» را هر روز 7 تا 10 صبح پخش ميكند (8:30 تا 11:30 به وقت ايران)
بسان تمام برنامههاي ديگر شبكه مصر
اين برنامه هم اختصاص به ناآراميهاي اخير دارد
كارشناس ميآورند و تحليل فرو ميكنند در ذهن مخاطبين
امروز بحث از «تحزّب» بود
يك حزب جوانان تشكيل دادهاند
ميگويند همه جوانهاي مخالف رئيس جمهور در آن عضو شوند
و مطالباتشان را از طريق حزب پيگيري كنند
اصرار داشت: «تاريخ نشان داده است كه تمام تحولات ماندگار سياسي از طريق احزاب صورت گرفته است!»
قوانين انگلستان و كشورهاي ديگر اروپايي و آمريكايي را ذكر كرد
مردم مصر را دعوت ميكرد تا «دموكراسي» را تجربه كنند
مدام كلمه «ايران» را از دهنشان ميشنوي
در هر برنامهاي ذكري از ايران ميشود
همانطور كه ما در هر ده كلمهمان
يك سيخك هم به آمريكا ميزنيم
از ترس فراگير شدن انديشه انقلابي ايران
مدام نام ايران را گفته و تقبيح ميكنند!
اينها همه به كنار
چند روز است مجالي پيدا شده و شبكه المصريه را رصد ميكنم
اما دليل نوشتن امروزم درد ديگري است؛
سيدحسن نصرالله را ناگهان نشان داد
در اخبار
تكهاي از فرمايش ايشان را
و بعد
اين سيد به ظاهر جليلالقدر تشريف آوردند پشت شاشه تلفيزيون مصر:
چند دقيقه صحبت كرد
اي كاش نميكرد
«بيگانگان نبايد در اين خواسته شعبي و ملّي مردم مصر دخالت كنند»
خب اين حرف خوبي است
ولي نميدانم چرا فقط لفظ «ايران» را ذكر كرد
نه نامي از آمريكا برد و نه اسرائيل
آمريكا و اسرائيل شبانهروز در تمام امورات شَعب مصر دخالت ميكنند
اين آقا فقط ايران را...
به نصرالله هم گفت: «شأن خودت را ملاحظه كن و فراتر از آن لاتتكلّم»!
به نصرالله بد گفت
ولي مطمئن هستم در آن عبارت هم
ايران را در نيّت داشت، فقط جرأت نداشت نام رهبر ايران را ببرد!
ياد پدرم افتادم
ميگفت قبل از انقلاب
پيشنمازي در مسجدي
آخر منبر براي طول عمر شاه دعا ميكرد
بعد از انقلاب اسناد ساواك پخش شد
رسيدهايي پيدا كردند از پولهايي كه ساواك به او ميداده
نوشته بود: «بابت دعا براي سلامتي اعلي حضرت»!
آخوند درباري هميشه در تاريخ بوده است
مگر شريح قاضي نبود؟!
اما مردم مصر
واقعاً با اين بمباران فريبكارانه تبليغاتي
چه انتظاري از آنان هست؟
آنها نيز همانند مردم ايران هستند
در زمانيكه شيخ فضلالله نوري
شاگرد برجسته ميرزاي شيرازي اعدام شد
به حكم يك آخوند درباري!
آن روز مردم ايران هنوز آخوند درباري را از روحاني معنوي تشخيص نميدادند
اما انقلاب وقتي اتفاق افتاد
كه درك ديني مردم ايران رشد كرد
به همّت 15 سال تلاش يك رهبر دانشمند و آگاه
امروز مردم مصر كجا هستند؟
آيا آنقدر درك ديني دارند كه آخوند درباري را تشخيص دهند؟!
غرب تجربه انقلاب ايران را فراگرفته
با فريب جديدي آمده
كه مصر به انقلاب نرسد
هر انقلابي راه و روش خود را دارد
مثل هر بيماري كه نسخه خودش را ميخواهد
مصر رهبري نياز دارد
كه مكر «امروزي» آمريكا را بتواند رو كند
رهبري از خودِ قوم مصر!
پ.ن. عجب! اين بنده خدا سابقه دارد
يد طولي در بعضي امور!
از سعد حريري اينچنين ميگويد:
«أكد العلامة السيد علي الامين ان الرئيس سعد الحريري من الاشخاص الذين تحتاجهم المناصب ولا يحتاجون اليها»
منصبها به سعد حريري احتياج دارند، نه ايشان به منصب!
http://www.al-amine.org/article.php?id=316
الگو گرفتن از ايران را نيز گرفتاري بعضي احزاب لبنان ميپندارد:
«ونحن نصيحتنا لبعض الممارسات الحزبية من بعض الاحزاب في الوسط الشيعي التي اوحت نتيجة ارتباطاتها بمحاور خارجية مثل المحور الايراني، نصيحتنا ان تقلع عن مثل هذه الممارسات وان تعود الى تلك الادبيات التي عشناها قروناً»
خب، نصيحت ايشان ظاهراً اين است كه احزاب شيعي لبنان از ايران الگو نگيرند!
http://www.al-amine.org/article.php?id=315
گرفتاري حزبالله لبنان را نيز همين الگوبرداري از ايران ميداند:
«السيد الأمين لفت إلى أنّ حزب الله حينما يختار هذه الطريقة في الحياة السياسية فهو يختارها من منظور عقائدي خاص به، ناشئ من رؤية النظام الايراني للصراع في المنطقة»
http://www.al-amine.org/article.php?id=213
وقتي هم نظر آيةالله العظمي سيستاني در سايت ايشان منتشر ميشود كه خلفاي ثلاث «مرتد» بودند
ايشان فتوا ميدهد: «لا ينبغي للشيعي أن يقلد مرجعية شيعية كالسيستاني في أن الصحابة مرتدون»
خب دليلش چيست؟ اين:
«أن قول السيستاني بأن الصحابة قد ارتدوا لأنهم لم يبايعوا عليا هو رأيه في موضوع من الموضوعات التي يجب عدم رجوع المقلدين إلى مقلدهم فيها، ويمكن أن تكون لهم وجهات نظرهم المغايرة فيها»
اين كه مرتد هستند چون بيعت نكردند با علي(ع)
خب اين نظر آقاي سيستاني است در موضوعي كه كسي نبايد به مرجع رجوع كند
(زيرا از مباحث اعتقادي است كه تقليد در آن جايز نيست)
http://www.muhawer.net/forum/showthread.php?t=21913
ايشان براي تبيين همين مطلب كتابي نوشت با عنوان:
«زبدة التفكير في رفض السب والتكفير»
حدود 80 صفحه است كه ميتوانيد از اين نشاني دانلود كنيد:
http://www.al-amine.org/uploads/6201_8038_1749.pdf
در ابتداي اين كتاب كه به شكل پرسش و پاسخ و مصاحبه تنظيم شده
ايشان نظر شيخ مفيد (ره) را كه معتقد است خلفاي سهگانه به حضرت علي(ع) ظلم كردند
و بنابراين خلود در جهنم دارند
نقد ميكند و معتقد است: «باب اجتهاد در شيعه باز است! خب اجتهاد ما هم فرق ميكند!»
خدا به من رحم كند!