مفهوم Islamic Globalization پيش روي ماست!
تحولات تونس، مصر، اردن، يمن
كه البته اگر اندكي ذكاوت به خرج دهيم
با آزاد شدن عراق از ديكتاتوري
و پيروزيهاي لبنان در برابر اسرائيل
و مقاومت شكستناپذير فلسطينيان نوار غزّه
ارتباط مستقيم
و توالي سبب و مسبّبي دارد
بر اساس اصل دومينو
طلايه يك حركت بزرگ اسلامي در آيندهاي نزديك است.
اما ما چقدر آماده هستيم
تا اتحاد اسلامي را مديريت كنيم؟!
پيش از تحقق اتحاد اسلامي
بايد ذهن خود را با مفاهيمي هماهنگ نماييم
نگاه خود را نسبت به بعضي ارزشها مثبت كنيم
و ببينيم چه الزاماتي را بايد براي قلمرو اسلامي بپذيرم!
1. شناسنامه و پاسپورت واحد اسلامي:
هر مسلمان بايد بتواند با مراجعه به هر كدام از دفاتر سفارت
و يا نمايندگيهايمان در هر كشور
شناسنامه يا پاسپورت اسلامي دريافت دارد
بيتوجه به مليّت، رنگ، نژاد و يا مذهب خود
حداقلِ اسلام، يعني اصول دين و حقايق مشترك ميان مذاهب را كه پذيرفت
بايد به سادگي بتواند اين مدرك را دريافت نمايد.
2. عدم نياز به رواديد:
تمامي دارندگان شناسنامه واحد اسلامي
شهروند امت اسلام محسوب ميشوند
اين افراد به سادگي ميتوانند وارد كشور ما شوند
و تمامي خدمات و سرويسهايي كه به ايرانيان ميدهيم
دريافت دارند. حتي از پول نفت و تمامي انفال هم بهرهمندند
3. حقوق برابر با ملت:
ايرانيان ميتوانند در ايران زمين بخرند
مالك شوند
تجارت كنند و حضور سياسي و فرهنگي داشته باشند
هر شهروند امت اسلام
در تمامي حقوق با ايرانيان برابر است
او نيز ميتواند مالك زمين شود و در مكاسب مشاركت جويد.
ديگر نبايد اشتباه قبلي خود را تكرار كنيم
چقدر مسلمان را به دليل تبعه كشورهاي همسايه بودن
از وطن خودشان، ايران اسلامي، بيرون كرديم؟!
4. توسعه دامنه مجلس خبرگان:
براي تمامي شهروندهاي اسلامي بايد نمايندهاي در نظر گرفت
مسلمانان لبنان به نسبت جمعيت خود
مسلمانان مصر و تونس و الجزاير و حتي چين و سنگاپور و...
به نسبت جمعيت خود مجاز خواهند بود
نماينده به مجلس خبرگان بفرستند
البته با تمام شرايط لازم براي چنين نمايندهاي
نمايندگيهاي ما موظف هستند
امكان شركت در انتخابات را براي آنان فراهم نمايند
اعضاي خبرگانِ اين بخشهاي جامعه اسلامي
حقوق برابري با ساير اعضاء خواهند داشت.
ما مدتي است كه عنوان «ولي امر مسلمين جهان» را به كار ميبريم
اما اين عنوان تا تحقق فاصله دارد
عضويت نمايندگان شهروندان امت اسلامي در مجلس خبرگان
اين عنوان را حقيقي خواهد كرد.
5. امكان غيرايراني بودن رهبر:
آخرين نكتهاي كه عرض ميكنم در اين مختصر
كه تحمّلش فوق طاقت خيلي از ما ملّيون است
وقتي مجلس خبرگان ما جهان اسلام را پوشش دهد
بايد بپذيريم
كه رهبر ميتواند غيرايراني باشد
خيلي هم بايد برايمان طبيعي باشد
مثلاً اگر روزي واجدترين فرد براي شرايط رهبري
سيدحسن نصرالله بود
نبايد كدورتي در دل ما ايجاد شود
و غباري بر نگاه ملاطفتآميز ما نسبت به شأن رهبري بنشيند
اگر چه ميدانيم
با جلوتر بودن ملت ايران نسبت به ساير مسلمانان جهان
نسبت به مراعات حقوق اهل بيت (ع) رسول خدا (ص)
انتصاب ضمني نائب عام حضرت ولي عصر (عج)
در قالب انتخاب مجتهدين خبرگان
شامل فردي از همين حوزه قم خواهد شد
اما خداوند با هيچ ملت و امتي عهدي نبسته است
كه او را بر جهان مسلط سازد
اين عهد را فقط با گروه خاصي دارد*
و ما بايد آمادگي درك شرايط جهاني شدن اسلام را داشته باشيم.
اكنون بايد خود را بسنجيم
نسبت به پنج اصل فوق
تا ببينيم چقدر آمادگي تحقق اتحاديه اسلامي را داريم.
مدتي است اتحاديه اروپا
حتي روي كالاهايش «ساخت اتحاديه اروپا» مينويسد
و كشور خود را مضمحل ميكنند در اتحاد مادي صرفاً به قصد اقتصادشان!
ما نبايد كشورمان را ذوب كنيم در قصد اسلام!
چقدر با جهاني شدن اسلامي فاصله داريم هنوز
ذهنمان هنوز آماده نشده
اگر چه ملتها آماده الحاق هستند!
البته همه اجمالات فوق بر اين فرض اوليه استوار است
كه ظهور حضرت (عج) محقق نشده باشد
كه اگر ايشان تشريف بياورند
لاطائلات است آنچه نويسنده نگاشته از خود
اما...
ما مكلّف به وظيفه اسلامي خود هستيم
حتي اگر خاك بر سرمان شود
و ظهور به تعويق افتد...!
* «وَ نُريدُ أَنْ نَمُنَّ عَلَى الَّذينَ اسْتُضْعِفُوا فِي الْأَرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَ نَجْعَلَهُمُ الْوارِثين» (قصص:5)
پ.ن. ديگر وقتش رسيده است
بايد رشته «جهاني شدن» با گرايش «اسلامي» در دانشكدههاي علوم اجتماعي
راهاندازي شود.
آن هم نه يك يا دو دانشكده
بايد در سراسر كشور
و به جمعيت زياد تحقق يابد.
چنين موضوعي نياز به فرهنگسازي و عمقيابي مفهومي دارد
خصوص كه سند و پيشينه كم دارد
گستره وسيع دانشي بايد ايجاد شود
تا احتمالات آن بروز پيدا كرده و مستندات براي آينده فراهم گردد.
آيندهاي كه خيلي دور نيست!