از بچگي عاشق نقاشي نبود
ديوانه لاكپشتهاي نينجا بود
همانكه وقتي شبكه پويا پخش ميكرد
چهار لاكپشت سبز عجيب و غريب
ادايشان را در ميآورد و مبارزه نمايشي ميكرد
بعدتر علاقهمند به مرد عنكبوتي
وقتي مدرسه رفت
و تصاويرش را دست همكلاسيهايش ديد
روي كيفهايشان
روي دفاترشان
و دِدپول
شخصيتهاي كارتونهاي خارجي
اكشن
شخصيتهاي قهرمان و جنگاور
همين باعث شد به سمت نقاشي برود
تلاش كرد تصاويرشان را بكشد
تصاويري كه ما در خانهمان نداشتيم
قهرمانهايي
كه در خانه ما جايي نداشتند
هر روز ميكشيد
هر روز نقاشي ميكرد
مرد عنكبوتي و دِدپول را
بتمن و ولورين را
همه قهرمانهايي كه نامشان را در مدرسه ميشنيد
باوركردني نيست
براي من سخت
بدون اينكه كلاسي رفته باشد
بدون استاد نقاشي
بدون راهنمايي
چنين نقاشيهايي بكشد
اين نقاشي را همين چند روز پيش كشيد:
اسم اين نوع نقاشيهايش را گذاشته «سه بعدي»
وقتي سايه ميزند
ميآيد و ميگويد:
«نقاشي سه بُعدي كشيدهام»
دفتر نقاشي را پر كرده
صفحه خالي نمانده
امروز آورده
نشانم داده
از تمام نقاشيهاي دفترش عكس گرفتم
و يك دفتر نقاشي جديد به او دادم
كلاس پنجم دبستان است
صحبت كردم
براي اينكه نقاشي را ادامه دهد
گفتم ميتواني يك گرافيست و طراح باشي
بيشتر سمت هنر
يا
ميتواني از اين تواناييات در طراحيهاي فنيتر استفاده كني
طراحي قطعات صنعتي مثلاً
ميتواني هنرت را در خدمت علم در آوري
مثل داوينچي
طراحي براي اختراع و ابداع
هنرِ خالي نباشد يعني
هنر بماهو هنر
به تنهايي
اگر به دانشي متصل نباشد
به ايدئولوژي و هدفي
كارآيي اندكي دارد
آثار ناپايدارتري
غرب اينجاست
جاييكه قهرمانهايش است
وقتي
در مدرسه ما
در كلاسهاي درس كودكان ما
خزنده حضور دارد
دلبري ميكند
براي كودكان امروز ما
براي مسئولين آينده نظام ما
همينها هستند ديگر
غربگرا شوند چه ميشود؟!
قال مولانا علي (ع): «رَأْيُ الشَّيْخِ أَحَبُّ إِلَيَّ مِنْ جَلَدِ الْغُلَامِ» (نهجالبلاغه، ح86)
رأى و تدبير پير نزد من بهتر از چالاكى جوان است (ترجمه مكارم)