نميخواستند با او عكس بگيرند
با آن عروسك عجيب و غريب
اما
او در كنار خيابان ايستاده بود
تا
مردم را به داخل دعوت كند
تا
شغل خود را حفظ كند و حقوق بگيرد!
فاصله طبقاتي همين است
اثر آن اين
سرمايه كار را به دست ميگيرد
تصميم را
و فقرا را
افراد نيازمند به كار را
مجبور ميكند
اسير ميكند
به بردگي ميكشد
به كارهايي كه خودشان هم شرم از آن دارند
چه برسد به ديگران
انساني كه لباس حيوان بپوشد تا توجه مردم را جلب كند؟!
دردناك است
فرزندان من نزديك نشدند
دورادور رد ميشديم
اما
بچهها را گرفت
مرا هم صدا كرد تا عكس بگيرم
بچهها در تلاش براي فرار
گرفتم
اصرار كرد به داخل مغازه برويم
عذر آوردم
رد شديم
گذشتيم
نمانديم
ولي
ناراحت
قلب انسان را آزار ميدهد
آنچه نظام سرمايهداري با بشر كرده است
كشاورزي را محدود
دامداري را محدود
زمين را بلوكه كرده و اجازه حيازت نميدهد
جنگل را طور ديگر
مرتع را هم
بيايان هم كه جاي خود
حتي ديگر در خيابان هم اجازه بساط كردن نميدهد
همه راهها را ميبندد
همه راههاي توليد و كسب درآمد را
بعد
شغلهاي كاذب توليد ميكند
فقرا را خدمتكار ثروتاندوزان قرار ميدهد
مستضعفين در خدمت مستكبرين
انساني كه خودش ميتوانست غذا بپزد
خودش ميتوانست سوپ در بشقاب خود بريزد
خودش ميتوانست خانه خود را تميز كند
فرش خود را بشويد
ماشين خود را حتي
امروز ديگر نه
مستكبر شدهايم
مستكبرمان كردهاند
مستضعفين بايد غذا براي ما بپزند
غذاي ما را در بشقاب ما بكشند
فرش خانه ما را تعدادي كارگر مستضعف بشويند
خانهمان را شب عيد
يا هر وقت و بيوقت
خدمتكار و نظافتچي بيايد و تميز كند
نظام سرمايهداري اين كار را كرده است
كاري كه
انسانها را به حيوان تبديل كند
براي يك لقمه نان
براي اينكه از گرسنگي نميرند
بدون خانه نمانند
انسانهايي
كه خداوند به آنها اجازه داده در زمين او خانه بسازند
از هيچ كس و ناكسي هم اجازه نگيرند
اما
قانون غربي آمد و اين اجازه الهي را گرفت
قانون اصلاحات ارضي
زمينشهري
پس از انقلاب هم باقي ماند
سرمايهداري اجازه آباد كردن زمين را به هر كسي نميدهد
تا
خانههاي شهري گران و گرانتر شود
اگر قانون خداوند جاري ميشد
مونوپولي زمين شكسته ميشد
انسانها هجرت ميكردند به كوهها و بيابانها
خانه ميساختند و آباد ميكردند
شهرها اينطور متراكم و انفجاري نميشد
مجبور به پذيرش اينهمه تحقير هم نميشدند!
قال علي (ع): «لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِقِ» (نهجالبلاغه، ح165)
اطاعت مخلوق در معصيت خالق روا نيست. (ترجمه مكارم)