به نام خدا

در پارسي‌بلاگفقط يك منفي

دوشنبه ۱۰ بهمن ۱۴۰۱ - ۷:۰۰ صبح

ديدم لباس پوشيده
پنج و نيم صبح
متعجّب
پاسخ داد:
«دارم ميرم نماز مسجد»
- هنوز شيفت كاري دزدها تمام نشده
پرنده تو خيابون پر نمي‌زنه
مي‌خواي بري مسجد؟
فعلاً همون نماز مغرب و عشا رو برو
بذار يه ماه بگذره
يه سال بشه
بعد نماز صبح رو تو مسجد بخون!

افراط خطرناك
به خودي خود
چه برسد به اين نوعش
آدم يهو از هر چه انجام داده پشيمان
ديده‌ايم
كساني كه عجله كرده‌اند
غوره نشده مويز!

همه بچه‌ها را صدا كردم
جمع‌شان
جلوي وايت‌بورد
لازم بود براي همه‌شان بگويم



- بچه‌ها مي‌خوام براتون يه داستان بگم
خوب گوش كنيد

همان اول صبح
بعد از اين‌كه نماز را در خانه خوانديم

- يه معلّمي به دانش‌آموزاش ميگه انشا بنويسن
يك صفحه
اولي تحويل ميده
معلّم هم يك مثبت براش ميذاره
دومي اما متفاوت
دور تا دور صفحه نقاشي هم ميكشه
كلي گل و سنبل
نقطه‌ها را هم با خودكار قرمز
چند رنگ
اين‌بار معلّم دو تا مثبت ميذاره
براي دومي
سومي كه اين ماجرا رو مي‌بينه
دور تا دور صفحه نقاشي ميكشه
رنگارنگ
ولي حوصله نمي‌كنه انشا بنويسه
همين‌جوري تحويل معلّم ميده
با اين قضاوت:
«انشا يك مثبت داشت
انشا با گل دو مثبت
پس يك مثبت براي گل
من حداقل يك مثبت كه ميگيرم
به خاطر گل‌هايي كه كشيدم دور صفحه كاغذ»

اما معلّم فقط يك منفي به او داد
بدون هيچ مثبتي
حدس بزنيد چرا؟

پاسخ را گفتند
پاسخ را گرفتند
و داستان را تطبيق به واقعيت كردم:

- خدا از ما واجبات را خواسته
مستحبات اضافه بر آن
وقتي هنوز نماز قضا مانده باشد
وقتي هنوز غيبت و دروغ باقي
وقتي روزه‌هايي كه قضا نكرده‌ايم
اين فقط يك توهّم احمقانه است
غيرعاقلانه
نقاشي كردن دور كاغذ
به اميد نمره گرفتن
اين نمي‌شود
اين بدون آن نمي‌شود
اين پس از آن مقبول است

يادم هست سال‌هاي اول طلبگي
ديده‌ام كه مي‌گويم
كساني داشتيم شب و روز اهل دعا
نماز شب و تمامي مستحبات
حتي مراعات پاي چپ و راست
و كلاهي كه بر سر مي‌گذاشتند
وقتي به سرويس بهداشتي مي‌رفتند
دو سال بعد رها كردند
نه فقط عمل به مستحبات
كه واجبات
چه جاها كه نرفتند
كه نبايد
طلبگي را نه فقط رها
به گرفتاري‌هايي عجيب هم مبتلي
از افراط به تفريط‌هايي شگفت!

- بچه‌ها!
قبل از نوشتن مشق دور كاغذ را تزئين نكنيد
ممكن است خسته شويد
يا وقت تمام شود
آن‌وقت چه مي‌كنيد؟!

كتب باب مدينةُ الْعِلم(ع): «طُوبَى لِنَفْسٍ أَدَّتْ إِلَى رَبِّهَا فَرْضَهَا وَ عَرَكَتْ بِجَنْبِهَا بُؤْسَهَا» (نهج‌البلاغه، ن45)
خوشا به حال كسى كه واجبات پروردگارش را به جا آورده، و مشكلات را تحمل نموده. (ترجمه انصاريان)


مطلب بعدي: پنيرِ خانگي مطلب قبلي: نظمِ بدوي

نظرات

نوري: خيلي اين تجربه رو دوست داشتم، ممنون كه با ما به اشتراك گذاشتيد.چهارشنبه ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ - ۶:۳۰ عصر
پاسخ: سپاسگزار. التماس دعا.
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN