شهر فرنگ را يادمان هست
بچه كه بوديم
اگر چه
زمان ما تزئيني شده
قبلتر
رسالتي بزرگ داشت
امروز ماهواره هست
اينترنت و فضاي مجازي
فيلم و عكس
شهر فرنگ ديگر چه كار
اما
يك روزي
فقط شهر فرنگ بود
براي چه؟!
غرب به تحريك نياز داشت
براي غلبه
براي استثمار
بايد شهوات مشرقزمين بيدار ميشد
بايد ميخواستند
غرب را
غربي شدن را
زندگي غربي را
اول هم از رؤسا شروع كرد
شاهان ما را برد و غرب را نشانشان داد
ناصر و مظفّر و محمدعلي و احمد را
غرب ميدانست چه ميخواهد
او «نياز» ما را ميخواست
«جهت نياز» ما را
اين را ميدانست
اگر
جهت نياز ما رو به غرب باشد
دروازهها باز ميشود
و براي باز شدن دروازهها
اول بايد چشمها را به سمت خود ميگشود
شهر فرنگ براي اين بود
چون تلويزيون نبود
چون عكس نبود
دست مردم بچرخد و هوس بيافريند
شهر فرنگ ساختند
ابزاري براي تحريك انسانها
آغازي براي غربپرستي
مردم نميدانستند
فكر ميكردند لذّت ميبرند
يا
اطلاعاتشان زياد ميشود
اما
آنچه در دستگاههاي شهر فرنگي ميديدند
زيباييهاي شهرسازي غرب بود
زيبايي البسه و بيحيايي مردمانشان
فناوري غرب
تأثير خود را ميگذاشت
كمكم
تأثير خود را گذاشت
روزي كه غرب آمد
مردم ما
مردم كشور ما
با آغوش باز از او استقبال كردند
او را پذيرفتند
زيرا
قبل از آمدنش
شهوت آن و كشش آن و نياز به آن آمده بود
غرب با «تغييرِ نياز» شرق را تسخير كرد
دلها را
امروز هم همين
ماهواره براي همين است
كاركرد آن اين است
فيلمهاي سينمايي هاليوود
گوشي موبايل و شبكههاي مجازي
هدفي جز اين ندارد
قلبها را تسخير ميكند
دانشگاهها را
جواناني كه «بايد» براي رفتن به غرب «لهله» بزنند
«عوعو» كنند
با «لاتاري» و قمار براي گرينكارت
آرزوي مسافرت
اقامت در غرب
هوس ميآفريند
تا بخواهند
تا «طلب» پيدا كنند
تا...
تا غرب بتواند راحت بيايد
بدون جنگ و خونريزي
بگيرد و ببرد و نابود كند
كاري كه دويست سال با كشور عزيز ما كرد
شهر فرنگ يك روزي اين كار را ميكرد!
قال اميرالمؤمنين (ع): «قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُهُ» (نهجالبلاغه، ح81)
قيمت و ارزش هر كس به اندازه كارى است كه مى تواند آن را به خوبى انجام دهد. (ترجمه مكارم)