«دلم نمياد بخورم!»
اين را مريم گفت
وقتي
فرني را ديد
- پس چطور مردم دلشان ميآيد
نام خدا را
نام اهل بيت را
مينويسند و ميخورند
آري
مشكل من بود
از كودكي
مطلبي هم دربارهاش نوشته
اينجا
امسال يك شابلون درست كردم
با مقوا
نام خودمان
امتحاني
خيلي هم خوب درآمد
به جاي شابلونهايي كه نام مقدّس ائمه روي آن است
ميخواستم كودكانم را بيازمايم
- چطور نام خودمان را دلت نميآيد بخوري
ولي مردممان
نام مقدّس ائمه را دلشان ميآيد؟!
نامهايي كه
دست زدن بدون وضو به آنها را نادرست ميدانيم
آنوقت
روي غذا مينويسيم و ميخوريم؟
امسال شلهزرد و فرنيهايمان
همه با شابلون جديد ساخته شد
يك سوزن به خودمان
بعد جوالدوز به مردم
چه حالي ميشويم وقتي نام خودمان را ميخوريم؟!
قال الأمير (ع): «أَيْنَ تَذْهَبُ بِكُمُ الْمَذَاهِبُ وَ تَتِيهُ بِكُمُ الْغَيَاهِبُ وَ تَخْدَعُكُمُ الْكَوَاذِبُ، وَ مِنْ أَيْنَ تُؤْتَوْنَ وَ أَنَّى تُؤْفَكُونَ؟ فَ «لِكُلِّ أَجَلٍ كِتابٌ» وَ لِكُلِّ غَيْبَةٍ إِيَابٌ، فَاسْتَمِعُوا مِنْ رَبَّانِيِّكُمْ وَ أَحْضِرُوهُ قُلُوبَكُمْ وَ اسْتَيْقِظُوا إِنْ هَتَفَ بِكُمْ، وَ لْيَصْدُقْ رَائِدٌ أَهْلَهُ وَ لْيَجْمَعْ شَمْلَهُ وَ لْيُحْضِرْ ذِهْنَهُ، فَلَقَدْ فَلَقَ لَكُمُ الْأَمْرَ فَلْقَ الْخَرَزَةِ وَ قَرَفَهُ قَرْفَ الصَّمْغَةِ» (نهجالبلاغه، خ108)
اين راهها شما را كجا مى برد تاريكى ها تا چه وقت شما را سرگشته و حيران مى نمايد دروغها چگونه شما را مى فريبند اين بلا از كجا به سر شما مى آيد و به كجا باز گردانده مى شويد براى هر زمانى سرنوشتى است، و هر غيبتى را باز گشتى است. پس، از عالم ربّانى خود بشنويد، دلهاى خود را نزد او حاضر كنيد، و اگر بر شما فرياد زد بيدار شويد. خبر گزار بايد به مردمش راست بگويد، و پراكندگى كار و افكار خود را جمع نمايد، و ذهنش را آماده سازد. عالم ربّانى حقايق را همچون شكافتن مهره براى شما شكافت، و حقيقت را همچون كندن پوست درخت براى يافتن صمغ پوست كند. (ترجمه انصاريان)