نامه را اينطور ببينيد
قيامي صورت گرفته كه زني پرچمدار آن بوده
يك حركت اجتماعي
يك ولي
دارد
به يك ولي آينده نامه مينويسد
علي (ع) كه امروز خليفه رسمي مسلمين است
تمام بلاد اسلامي را تحت كنترل دارد
براي كسي مينويسد كه قرار است پس از او ولايت جامعه را بر عهده بگيرد
سرپرستي كند
خليفه باشد
از اين منظر بنگريد
اينجا نواقص العقول به چه معناست؟
نه اينكه اين مطلب و تحليل از حقير باشد
اين را در كلام بزرگان يافتم
اساتيد
در اينترنت هم جستجو كنيد پاسخ هست
خوب دقت بفرماييد
خداوند تواناييهاي يكسان به همه نداده است
نژادهاي بشر مختلف است
زن و مرد متفاوتاند
حتي در ميان يك قوم و قبيله هم
يك خانواده حتي
برادرها با هم تفاوتهاي عجيب و غريب دارند گاهي
در تواناييها
اصلاً گاهي خدا يك انسان را فلج وارد اين دنيا ميكند
يا يكي به جرم گناه پدر و مادرش
حرامزاده متولّد ميشود
و از خيلي حقوق مربوط به سرپرستي و ولايت اجتماعي و فقهي محروم ميگردد
آيا اينها ظلم است؟!
اين بحث بارها در تاريخ مطرح شده
نخستين بار نيست
يك جستجوي ساده شما را به سيل پاسخها ميرساند
بزرگان از فقها و علما
اعاظم
پاسخ دادهاند
من سادهترين را عرض ميكنم
آنچه آموختهام
و گرنه كه چيزي از جانب خود براي بيان ندارم
وقتي هزاران انسان در حال مسابقه دادن هستند
در دنيا
براي امتحان
پيشرفت هر كدام از جايي كه هستند محاسبه ميگردد
نه از يك مبناي واحد خيالي
انسان بما هو انسان
از جايي كه واقعاً شروع ميكنند
كسي كه از نقطه آغاز خود سه قدم پيش برود
جلوتر از كسيست كه از نقطهاي پيشتر
فقط يك قدم جلو آمده
خداوند در حساب و كتاب دقيق است
براي فلج، ضريب در محاسبه اعمال قرار ميدهد
فقيري كه تنها نان خود را صدقه ميدهد
مساوي نيست با ثروتمندي كه صد نان صدقه داده
حساب و كتاب نسبيست
فقير صد در صد موجودي خود را صدقه داده
ثروتمند چطور؟
فقط يك صدم درصد
اين است كه وقتي به ادعيه بزرگان مينگريم
معصومين (ع)
ميبينيم چقدر خود را در برابر پروردگار گناهكار معرفي ميكنند
و درخواست بخشش دارند
زيرا نعمتهاي فراوان و بيشمار خداوند را ميبينند
آنچه به آنان عطا شده
و حس ميكنند بيشتر از ساير مردم بدهكار هستند
و وظيفهاي بيشتر دارند
[ادامه دارد...]