«أَنِّي لَمْ أَخْرُجْ أَشِراً وَ لَا بَطِراً وَ لَا مُفْسِداً وَ لَا ظَالِماً وَ إِنَّمَا خَرَجْتُ لِطَلَبِ الْإِصْلَاحِ فِي أُمَّةِ جَدِّي ص أُرِيدُ أَنْ آمُرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ أَنْهَى عَنِ الْمُنْكَر» (امام حسين ع)
همانا من از روى سبكسرى و گردنكشى، و نيز براى ايجاد فساد و ستمگرى دست به اين قيام نزدم، بلكه براى اصلاح اوضاع امّت جدّم قيام كردم، و مى خواهم «امر به معروف» و «نهى از منكر» كنم.
روزي كه استخدام ميشود
كارگر
يا كارمند
سي هزار تومان مثلاً
پيشنهاد كارفرما
حساب ميكند:
روزي دو نان ميشود
با كمي پنير
با خانواده ميخورم
ميپذيرد
چرا؟!
زيرا ميتواند با اين كار زندگي كند
اما چند ماه بعد
اتفاقي ميافتد
ديگر نميشود
نميتواند يعني
حالا نان گران ميشود
پنير گران ميشود
گوشت گران ميشود
نه...
صبر كن
انگار نه نان گران شده و نه پنير
بله
اين پول من است كه ارزان شده
نسبت به تمام كالاهاي موجود در بازار!
قرار را عوض كردهاند
قرار بود با اين پول بشود دو تا نان خريد
اما
تعادل را بر هم زدهاند
اسكناسي كه قرار بود معادل دو نان باشد
ديگر نيست
اما
حقوقي كه اين كارگر توافق كرده بود چه؟!
تغييري كه نكرده
قرار بود ماهي قدّ دو نان و اندكي پنير حقوق بگيرد
حالا يك نان شده بدون پنير
اين ظلم نيست
اينكه بدون موافقت يك طرف قرارداد قرار را عوض كردهاند؟!
قطعاً هست
اين منكر است
اين جنايتِ بانك است
اين دزدي
كارِ هر شب و روز بانك مركزيست
همه بانكها
كه البته با مجوّز بانك مركزي
با درصدي كه كارشناسان ظالم اين بانك تعيين ميكنند
پول خلق ميكنند
آشكار
مطلبي كه اينجا بيان كردم
بچههاي من
عزيزان دلم
امروز رفتيم
ديروز هم
ديديد ماجراي قيام امام حسين ع را
دستههاي عزاداري را
بچههاي من
شنيديد كه امام حسين ع براي نهي از منكر قيام كرد
تا جلوي منكر را بگيرد
كه شهيد شد
براي همين هدف
چه منكري بزرگتر از اين دزدي آشكار
آنهايي كه از يك ملّت دزدي ميكنند؟!
بچههاي من
اينها دزد هستند
اينهايي كه بانك ساختهاند
اصلاً بانك يعني دزدي
يك دزدي آشكار
يك منكر آشكار
اصلاً بانك كارش همين خلق پول است
بانكهايي كه با نظريه نئوكلاسيك كار ميكنند
پول را كالا ميدانند
ربا ميخورند
رباخوارند
بچههاي من
اگر يك روز خواستيد قيام كنيد
براي نهي از منكر
همانند جدّتان حسين ع
عليه بانك قيام كنيد
عليه اين بانكي كه رسماً در روز روشن
جلوي چشم همه
ثروت مردم را ميدزدد
پولي را كه وعده داده هر صد ريالش
معادل يك گرم طلاي خالص باشد
چيزي كه در قانون پولي و اعتباري تصريح شده
همين الآن هم هست
تخلّف كرده
ثابت نگه نداشته
مالِ مردم را به باطل خورده
عليه اين چنين بانكي قيام كنيد
بچههاي من
اگر مثل من ترسو نبوديد
اگر جرأت قيام عليه ظلم را داشتيد
بانك مهمترين منكر در كشور ماست
تا بانك را بر نداريد عدالت اسلام در اين كشور جاري نميشود!
نظرات
حامد: ممنون از وقتي كه گذاشتيد.
ولي حداقل اين استدلال از آن متن كه " خداوند از بندگان انتقام نمي گيرد مگر هنگامي كه حجت بر آنان تمام شده باشد." به نظر درست مي رسد. زيرا از روايات آنطور كه متوجه شده ام، زماني كه حضرت ظهور مي كنند پس از جمع شدن يارانش، مستقيم به جنگ مي پردازند. بنابرين قبل از ظهور حضرت،بايد براي همه ي مردم زمين اتمام حجت شده باشد.
در زمان پيامبر و امام علي، مردم نمونه اي بي نظير و البته متناسب با آن شرايط زماني، از اقتصاد و مديريت و حقوق اسلامي را به چشم مي ديدند و واقعا حجت برايشان تمام شده بود. ولي اكنون چطور؟
گمان مي كنم تا زماني كه نمونه ي عملي(ولو حداقلي) از اقتصاد اسلامي، حقوق اسلامي، مديريت اسلامي و ... در كشورمان پياده نشود، براي مردم دنيا حجت تمام نخواهد شد. حجتي كه دال بر برتري دين و علوم ديني بر ساينس است.
نظر شما چيست؟
جمعه ۶ مهر ۱۳۹۷ - ۹:۱۴ صبح
پاسخ: سلام. روزي كه مردم با اسب جابهجا ميشدند، اگر به آنها ميگفتيم: روزي مايعي را درون وسيلهاي آهني ميريزند و به حركت در ميآيد، نه باور ميكردند و نه ميتوانستند تصوّر درستي از آن داشته باشند. وضعيت ظهور اينچنين حالتيست. آينده معمولاً چنين است. ما اطلاعات اندكي از آن داريم و اگر بر اساس آن بخواهيم شرايط ظهور را پيشبيني كنيم، بيشتر خطا كردهايم. ما مسئول امروز هستيم. حضرت امير (ع) اينطور توصيه فرمودهاند. گذشته از دست رفته، آينده نيز نيامده، ما ميان دو عدم قرار گرفتهايم، بايد به تكليف امروز خود عمل نماييم و خود را درگير مباحثي نكنيم كه فايده نميرسانند. حجّت تمام كردن وظيفه پروردگار است و او خود بهتر ميداند چه كند. مديريت دنيا در عصر ظهور نيز وظيفه حضرت ولي عصر (عج). آنچه وظيفه ماست اينكه امروز در مقابل دشمن خداوند بايستيم و براي گسترش اسلام تلاش كنيم. دشمن اسلام «ربا» است، «استكبار» است، نظام اقتصادي ناسالم است كه پرچمدار آن در عصر حاضر آمريكا شده. بايد مردم را به مدارا و آرامش دعوت كنيم و يادشان دهيم به كساني رأي دهند كه دنياپرست نباشند و جلوي اقتصاد سرمايهداري بايستند. مورّخين ميگويند اميركبير در سه سال اقتصاد ورشكسته قاجار را سامان داد. مردم اگر ياد بگيرند و درست تصميم بگيرند، به سرعت كشور ميتواند آباد شود. در پناه خدا.
حامد:
سلام عليكم، نظرتون راجع به حديث زير چيست؟
امام صادق مي فرمايد: به زودي شهر كوفه از مؤمنان تهي مي گردد و علم
از آنجا رخت برمي بندد و چون ماري كه در گوشه اي چنبره زده است محدود مي گردد و
آنگاه علم در شهري كه به آن قم مي گويند آشكار مي شود و اين شهر پايگاه علم و فضل
مي گردد به گونه اي كه روي زمين هيچ مستضعف (فكري) نمي ماند كه از دين آگاهي
نداشته باشد - حتي زنان پرده نشين - و اين زمان در نزديكي ظهور قائم ما خواهد بود.
خداوند، قم و مردمش را جانشينان حضرت حجت قرار مي
دهد و اگر چنين نبود زمين اهلش را فرو مي برد و حجتي بر زمين نمي ماند. علم از شهر
قم به شرق و غرب جهان سرازير مي شود و بر جهانيان تمام مي گردد به گونه اي كه هيچ
شخصي نمي ماند كه دين و علم به او نرسيده باشد آنگاه حضرت قائم ظهور مي كند و عذاب الهي بر كافران به دست آن حضرت فرو مي آيد؛
زيرا خداوند از بندگان انتقام نمي گيرد مگر هنگامي كه حجت بر آنان تمام شده باشد.
پنجشنبه ۵ مهر ۱۳۹۷ - ۱۲:۲۷ عصر
پاسخ: سلام. عين اين روايت را در جلد 57 بحارالانوار يافتم. ولي در كتب اربعه حديثي كه محل توجّه و اعتماد علماي شيعه است نيافتم. ميدانيد كه بحار يك موسوعه حديثي گسترده است و علامه مجلسي هر چه حديث يافته جمع كرده؛ فارغ از صحّت يا عدم صحّت. پس ما براي پذيرفتن روايت ناگزير فقط ميتوانيم به شناخت راويان آن اعتماد كنيم. چهار نفر در سلسله سند اين روايت ذكر شدهاند: محمد بن قتيبه همداني، حسن بن علي كشمارجاني، علي بن نعمان، ابي اكراد علي بن ميمون صائغ. دو نفر آخري مورد وثوق علماي شيعه هستند و مشهور ميباشند. اما دو نفري كه در ابتداي سند قرار گرفتهاند، من نام آنها را در منابعي كه داشتم نيافتم. مانند اين ميماند كه بگويم: «محمد كريمي از بچههاي شيراز ميگفت كه آقاي حائري شيرازي گفته از امام خميني شنيدم كه...» خب ما آقاي حائري شيرازي را ميشناسيم، اما محمد كريمي را كه نميشناسيم. آيا ميتوانيم بگوييم اين حرف را واقعاً امام خميني فرمودهاند؟! متن روايت اين است: «ثُمَّ قَالَ وَ رُوِيَ بِأَسَانِيدَ عَنِ الصَّادِقِ ع أَنَّهُ ذُكِرَ كُوفَةُ وَ قَالَ سَتَخْلُو كُوفَةُ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ وَ يأزر [يَأْرِزُ] عَنْهَا الْعِلْمُ كَمَا تأزر [تَأْرِزُ] الْحَيَّةُ فِي جُحْرِهَا ثُمَّ يَظْهَرُ الْعِلْمُ بِبَلْدَةٍ يُقَالُ لَهَا قُمُّ وَ تَصِيرُ مَعْدِناً لِلْعِلْمِ وَ الْفَضْلِ حَتَّى لَا يَبْقَى فِي الْأَرْضِ مُسْتَضْعَفٌ فِي الدِّينِ حَتَّى الْمُخَدَّرَاتُ فِي الْحِجَالِ وَ ذَلِكَ عِنْدَ قُرْبِ ظُهُورِ قَائِمِنَا فَيَجْعَلُ اللَّهُ قُمَّ وَ أَهْلَهُ قَائِمِينَ مَقَامَ الْحُجَّةِ وَ لَوْ لَا ذَلِكَ لَسَاخَتِ الْأَرْضُ بِأَهْلِهَا وَ لَمْ يَبْقَ فِي الْأَرْضِ حُجَّةٌ فَيُفِيضُ الْعِلْمُ مِنْهُ إِلَى سَائِرِ الْبِلَادِ فِي الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِبِ فَيَتِمُّ حُجَّةُ اللَّهِ عَلَى الْخَلْقِ حَتَّى لَا يَبْقَى أَحَدٌ عَلَى الْأَرْضِ لَمْ يَبْلُغْ إِلَيْهِ الدِّينُ وَ الْعِلْمُ ثُمَّ يَظْهَرُ الْقَائِمُ ع وَ يَسِيرُ سَبَباً لِنَقِمَةِ اللَّهِ وَ سَخَطِهِ عَلَى الْعِبَادِ لِأَنَّ اللَّهَ لَا يَنْتَقِمُ مِنَ الْعِبَادِ إِلَّا بَعْدَ إِنْكَارِهِمْ حُجَّةً.»
مجله پارسي نامه:
كاربر گرامي، سلام
در تاريخ
جمعه 97 شهريور 30 نوشته شما با عنوان
نهي از منكر آشكار برگزيده شده و در جايگاه
پيوندها در
مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب
غزل ِ صداقت و دبير سرويس آن
هما ص بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
جمعه ۳۰ شهريور ۱۳۹۷ - ۸:۴۱ عصر
پاسخ: تشكر.