«مَنِش» يعني عادت
ملكه
اخلاق
رفتاري كه هميشگي باشد
آقامنش كيست؟
غربيها ميگويند: جنتلمن
ما ميگوييم: داشمشدي
انساني كه هميشه مانند يك «آقا» رفتار ميكند
آقا نه به معناي تحت اللفظي
نه به معناي دقيقاً «مرد»
كه به معناي «بزرگوار»
انساني كه ميبخشد
و رحم ميكند
و كمك مينمايد
و صبر ميكند
بر خطاهاي ديگران
و بر ضعفهايشان
چند روز پيش
دوستي و تماسي
درخواستي
نمايشگاهي
بيست تا كار كه مرد ميتواند در منزل انجام دهد
كمك همسر باشد
اجابت كردم
گرافيك را خودشان زدند
متنها فقط از من
انسان ميتواند
همياري و همكاري
تا برسد به همدلي
توضيحي كه چنين نگارش يافت:
كار منزل آسان شده است. خانهداري كلاً. مثل گذشته نيست. نه از دستاس خبري است و نه جاروي دستي. چين آمده و قيمت كالاهاي اساسي را پايين آورده، لوازم منزل. براي هر جنس گراني، ارزاني هم هست. جاروبرقي و فريزر ديگر در تمام خانهها تقريباً. زندگي روستايي هم شبيه شهري شده. در اين ميان، اوقات زنها خلوت، كار كمتر، سرعت افزايش كه بيابد، غذا هم سريعتر حاضر ميشود. مواد اوليه آماده زياد شده. سبزي را هم ديگر نياز نيست پاك كنند و خُرد. خُردكرده ميشود خريد، با قيمتي نه چندان نامناسب. پس همكاري شوهر در خانه عملاً ضرورتي نمييابد. اما… مطلبي ديگر در بين است. همكاري، ارتباط ميافزايد و خاطرات مشترك. هر موفقيتي كه با هم به دست بيايد، امتيازي براي همدليست. حتي اگر در حدّ يك آشپزي مشترك باشد. مرد چه كارهايي ميتواند در خانه انجام دهد؟!
نظرات
....: سپاس بيكران:)
خواهنيم:))
سهشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۳۹ عصر
....: اي بابا
نفرماييد:)
ما تا حدودي زيادي از طريق همين وبلاگ از الطافتان نسبت به زندگي گذشته تان مطالعاتي داشتيم:)
تازه چيزي كه عيان است، چه حاجت به بيان است
راستي اين عكس ها رو چطور ميشه ذخيره كرد؟
يعني ذخيره كردم، اما وقتي ميخوام ارسال كنم، متن هاش نا مفهومه
سهشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۲:۱۱ عصر
پاسخ: همهاش يك عكس بزرگ است. در گوشي موبايل و شبكههاي اجتماعي كه برود كوچك ميشود و طبيعتاً ناخوانا. بيست عدد است و به هم چسباندم. اگر تك به تك ميخواهيد، اولين فرصت در همينجا قرار ميدهم تا استفاده بفرماييد. إنشاءالله.
....: سلام
چه قشنگ و جالب هم ترسيم شده و هم متن هايش نرم و لطيف است
مرد را كمتر دچار واكنش و جبهه ميكند
سپاس بيكران:)
سهشنبه ۸ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۱:۲۵ صبح
پاسخ: سلام. ممنون. بله، تلاش كردم دستوري نباشد و بيشتر بر مبناي لطف و محبّت و در راستاي افزايش روابط خانواده. راستي، كسي فكر نكند اين حرفها خيالبافيست، اينها را من خودم شخصاً تجربه كردهام. نه همه را، ولي خيليهايش را قبلاً. همان چهار سالي كه زن داشتم بر اين مبنا عمل ميكردم، بر مبناي مشاركت و همكاري. تقريباً بيشتر اوقات بچهها را خودم ميخواباندم، آروغشان را ميگرفتم. بارها و بارها شب خودم پا ميشدم و شيرخشك بچهها را درست ميكردم و ميدادم. زيرا خوابم سبك بود و با اولين گريه بيدار ميشدم. در ساير كارهاي خانه هم همينطور. ريا نشود، براي اين گفتم تا فكر نكنيد بياساس نوشته شده و توصيه بيمبناست. بنده نيز سپاسگزارم. :)