واژه بايد ساخت
زبان اينطور رشد ميكند
با ساخت واژگان جديد
بر اساس قواعد موجود
قواعد زباني كه با آن سخن ميگوييم
قديم مگر چطور سخن ميگفتند
گذشتگان ما
آنها واژگاني را ساختند
كه امروز وامدارشانيم
نبودند، گفتگو نميتوانستيم
زبان زايا بايد باشد
سترون نباشد
اينكه بتوانيم با كمترين واژگان بيشترين معنا را منتقل سازيم
اين خوب است
ديرينديرين را شايد همهمان به اين جهت دوست داريم
واژهسازياش را
نوآوري
شجاعت
جسارت در تركيب كلمات
استفاده از پيشوندها و پسوندهاي راستين زبانمان
ديرينديرين فعل ميسازد
افعال جديد
و اين خوب است
اين درست است
مُرديم از بس فعل كمكي به كار گرفتيم
چهار تا جمله كه بنويسيم
نصفش «كردن» دارد و نصفش «شدن»
خيلي زور بزنيم چند تا «گرديدن» هم استفاده كنيم
كمبود فعل ما را به چنين نگارشي رسانده
روزنامه را برداريد
نه
همين سايتهاي خبري
به ته جملات نگاه كنيد:
استفاده كنيم
مصرف كنيم
خريد كنيم
بيمار شد
ارسال شد
دريافت شد
تبديل گرديد
چاپ گرديد
تدوين گرديد
انگار غير از اين سه تا فعل
هيچ فعل ديگري دم دستمان نيست*
اين نميشود
اين درست نيست
ديرينديرين همينش خوب است
شروع فعلسازي
در زبان فارسي
امروز خودمان شيريني پختيم
مبعث
سيداحمد گفت: مثل سال قبل كيك بخريم
من گفتم: بپزيم
مريم پرسيد: چه؟
گفتم: با استفاده از مُهري كه تازه خريدهايم
رفته بوديم بازار
چند روز پيش
سري هم زديم فروشگاه لوازم قنادي
چيزهايي اضافه كرديم
به مجموعه ابزارهاي خانگيمان
كُلُمپيديم
كلمپه پختيم يعني
امروز صبح
زيبا شد
و خوشمزه
راضي
همه
جشن مبعثمان
خودمان به دست خودمان رونقش داديم
به نيّت بزرگداشت ارسال رُسُل
انبيائي كه آمدند تا ما آدم شويم
تا شايد به يادمان بماند
فراموش نكنيم
مسير و مقصدمان را
مأموريت و هدفمان را
اين مناسك است كه تذكار ميشود
تذكّر است
مبدأ و مقصد را از خاطر نبريم
منحرف نگرديم
منحرف كه ميگرديم
غفلت كه هست
اما بازگرديم
دوباره به مسير اصلي
با اين يادآوري
با جشن مبعث خاتم انبياء (ص)
إنشاءالله.
* پ.ن.
«نمودن» را يادم رفته بود
گاهي هم از آن استفاده ميكنيم
وقتي چند تا «ميكنيم» كنار هم ميافتند
ناچار لابهلايشان «مينماييم» ميگذاريم
يكي در ميان معمولاً
اينطوري مشكل تكرار «كردن» را حل ميكنيم يعني! :)