بهار ديدند
در سهشنبهبازار
و خواستند
از آن جوجههاي رنگي يك روزه
توجيهام را پذيرفتند وقتي گفتم:
الآن مدرسه ميرويد، تابستان بخريم كه بتوانيد نگهداري كنيد!
تابستان كه شد يادشان آمد
اين بار توجيهام اين بود:
قفس نداريم، گربه ميخورد، قفس بسازيم بعد بخريم!
باز هم پذيرفتند اما
اصرار كردند كه زود قفس را بساز!
اين شد كه ساختم
و رنگ كردند
و لانه آماده شد
براي جوجههايي كه قرار بود بيايند!
حالا با اين قفس
مگر ميشد توجيه ديگري جور كرد؟!
سهشنبهبازار اما ديگر نداشت
پرسيدم و گفتند:
فقط عيدها جوجه رنگي ميآورند!
آدرس گرفتم و ميدان مطهري گفتند هميشه هست
رفتيم و خريديم
رنگي نبود
فقط محلّي داشتند
يك روزه بود
اما نه زرد رنگ!
با ريزكردن مقوا لانه برايشان ساختند
و اكنون
هر كدام از ما يك جوجه براي خودمان داريم
و چقدر دارند كيف ميكنند
بچهها از بازي با اين مخلوقات زيباي خدا :)
اگر چه اينهايي كه ما خريديم كبوتر نيستند
ولي شايد ذكر اين حديث خالي از فايده نباشد:
[صحيح، مسند] عَلِيُّ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ صَالِحِ بْنِ أَبِي حَمَّادٍ وَ الْحُسَيْنُ بْنُ مُحَمَّدٍ عَنْ مُعَلَّى بْنِ مُحَمَّدٍ جَمِيعاً عَنِ الْوَشَّاءِ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ عَائِذٍ عَنْ أَبِي خَدِيجَةَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ: لَيْسَ مِنْ بَيْتٍ فِيهِ حَمَامٌ إِلَّا لَمْ يُصِبْ أَهْلَ ذَلِكَ الْبَيْتِ آفَةٌ مِنَ الْجِنِّ إِنَّ سُفَهَاءَ الْجِنِّ يَعْبَثُونَ فِي الْبَيْتِ فَيَعْبَثُونَ بِالْحَمَامِ وَ يَتْرُكُونَ الْإِنْسَان. (كافي، ج6، ص546)
امام صادق (ع): خانهاى نيست كه كبوتري در آن باشد، جز اينكه آفت جن به اهل آن خانه نرسد. همانا پريان بيخردي كه در آن خانه بازى ميكنند، سرگرم بازي با آن كبوتر شده، آدمى را وامينهند.