حقوقهاي نجومي؟!
نه فقط
خانههاي مسئولين
وضعيّت زندگي
سبك زندگي مديران يعني
مديران كلّ و جزء
امام ره تكليف همه ما را مشخص كردهاند
اينكه فرمودند
اگر مسئولين از سطح متوسط بالاتر رفت زندگيشان
پس عليالانقلاب والسلام
ببينيد:
«اساس ادامه يك پيروزى و ادامه يك انقلاب در يك امرى است
كه به نظر مىآيد در رأس امور واقع است
و او اينكه
دولت، مجلس و كسانى كه در ارتش هستند و سپاه و همه اينها
از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند.»
«مادامى كه مجلس و ارگانهاى دولتى و همه اينها و مردم
از اين طبقه متوسط و مادون متوسط تشكيل بشود
امكان ندارد كه يك دولت بزرگى، يك قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را»
«هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه مىشود
هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت اضافه مىشود»
«ابرقدرتهائى كه هستند
يك همچو آدم قدرتمندى را پيدا مىكنند
و اين آدم قدرتمند را به او بال و پر مىدهند
و اين را به مقام مىرسانند
تا اينكه ملت را استضعاف كند و ذخاير ملت را بچاپد»
«ملت ما متوجه باشند
كه وقتى كه
مجلسشان يك مجلسى است كه از طبقه متوسط است
و توى اين مجلس آن دولهها و سلطنهها و سلطنتىها را نداريم
و در دولت هم آنطور دولتهائى
كه افراد مرفه سرمايهدار كذا باشند نداريم
در ارتش هم آن افراد سپهبد و كذائى كه املاك بىاندازه داشتند
و آپارتمانهاى چندين طبقه داشتند
نداريم
اين مملكت محفوظ مىماند»
«اساس استضعاف ملتها از خودشان و از قدرتمندان بين خودشان بوده»
«آن روزى كه هر يك از شماها را ملت ديد
كه از مرتبه متوسط مىغلتيد به طرف مرفه
و دنبال اين هستيد كه يا قدرت پيدا بكنيد
يا تمكن پيدا كنيد
مردم بايد توجه داشته باشند
و اينطور افرادى كه به تدريج ممكن است يك وقتى خداى نخواسته پيدا بشود
آنها را سر جاى خودشان بنشاند»
«اگر ملت مىخواهد كه اين پيروزى تا آخر برسد
و به منتهاى پيروزى كه آمال همه است برسد
بايد مواظب آنهائى كه دولت را تشكيل مىدهند
آن كه رئيس جمهور است
آن كه مجلس هست
مجلسى هست
همه اينها را توجه بكنند
كه مبادا يك وقتى از طبقه متوسط به طبقه بالا
و به اصطلاح خودشان مرفه
به آن طبقه برسد»
«مادامى كه اين حد متوسط محفوظ است
اين جمهورى محفوظ است»
«آن روزى كه ديديد و ديدند
كه انحراف در مجلس پيدا شد
انحراف از حيث قدرت طلبى
و از حيث مال طلبى
در كشور
در وزيرها پيدا شد
در رئيس جمهور پيدا شد
آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم خودنمايى كرده
خود مردم بايد جلويش را بگيرند»
[كل سخنراني به صورت صوتي]
متن كامل:
بيانات امام خمينى در ديدار با رئيس جمهور، وزرا، رئيس و نمايندگان مجلس شوراى اسلامى، پرسنل ارتش و گروهى از اقشار مختلف مردم در 19 بهمن 1360
من سالروز پيروزى انقلاب اسلام و دهه فجر را
به همه ملت و همه مستضعفين جهان
و شما آقايان
كه اسوه حسنه اين ملت هستيد
تبريك عرض مىكنم
و از خداوند تعالى توفيق همه را
براى خدمت به بندگان خدا
و ادامه پيروزى
از خداوند تعالي مىخواهم
اساس ادامه يك پيروزى و ادامه يك انقلاب
در يك امرى است كه
به نظر مىآيد در رأس امور واقع است
و او اينكه
دولت مجلس و كسانى كه در ارتش هستند و سپاه و همه اينها
از طبقه متوسط و مادون متوسط باشند
اساس سلطهاى كه بر كشورها و بر كشور ما
از طرف غير
واقع شده است
افراد مرفه و كسانى كه سرمايههاى بزرگ داشتهاند
يا قدرت براى حفظ خودش و حيثيت خودش در دست داشته است
مادامى كه مجلس و ارگانهاى دولتى و همه اينها و مردم
از اين طبقه متوسط و مادون متوسط تشكيل بشود
امكان ندارد كه يك دولت بزرگى يك قدرت بزرگى به هم بزند اوضاع را
هميشه اين قدرتهاى بزرگ در هر كشورى
يك نفر را با او تفاهم مىكردند
كه اين يك نفر براى خودش
و براى قدرتمندى خودش
و براى سرمايه خودش
فعاليت مىكرد
او را مىديدند و ملت را مىچاپيدند
و به اصطلاح
كد خدا را مىديدند و ده را مىچاپيدند
هيچ وقت قدرتهاى بزرگ
مواجه با ملتها اگر شدند
نتوانستند كار خودشان را انجام بدهند
و مواجه هم نشدند
هر وقت كه مىخواستند يك دولتى را
يا يك سلطنتى را
يا يك رياست جمهورى را
كه بر وفق مرام آنها عمل نمىكرده از بين بردارند
در مقابل او يك قدرت ديگرى مىتراشيدند
و با آن قدرت
اين قدرت را از بين مىبردند
كار به دست ملت نبوده است
و كار به دست طبقه متوسط و مادون متوسط نبوده است
اينكه اين عمل را آنها انجام مىدادند يك نكته روحى دارد
و آن اين است كه
انسان در باطن خودش و فطرت خودش تناهى ندارد آمالش
آمالش غير متناهى است
وقوف نمىكند آمال انسان
و وقتى كه اينطور است
اگر انسان اسير همين آمال غيرمتوقف بشود
و ببيند كه يك ابرقدرتى اين آمال او را
و آن خواستهاى مادى او را
و آن قدرت او را
و سلطه او را بر ملت خودش
حفظ كند
او ديگر در بند اين نيست كه براى ملت كار بكند
براى اينكه از طبقه مرفه است
و از طبقه قدرتمند است
و قدرتمندى هم
و همين طور حب مال و جاه هم
حدى ندارد مرزى ندارد
آن براى حفظ قدرت خودش و پشتوانهاى كه دارد
براى اين حفظ قدرت
با ملت آن مىكند كه همه حيثيت ملت و گنجينههاى ملت را در دسترس او قرار بدهد
يك سهم ناچيزى هم براى خودش بگيرد
الان شما ملاحظه مىكنيد كه قدرتهائى در دنيا هست
از حيث مال
كه اگر چنانچه اموالشان را تقسيم بكنند به اين 36 ميليون جمعيتى كه ما داريم
اگر يك نفر از آنها اموالشان را تقسيم بكند
تمام افراد اين 36 ميليون مرفه مىشوند
و از طبقه به اصطلاح خودشان بالا مىشوند
يك نفر از آنها اينطور است
لكن همان آدمى كه دارائى او به اين اندازه بود
از اين آدمى كه درويش سر محله است حرصش به دنيا بيشتر بود
حرصش به مال بيشتر بود
و بيشتر مىخواست جمع بكند
هر چه مال اضافه بشود حرص انسان اضافه مىشود
هر چه قدرت اضافه بشود حرص انسان به قدرت اضافه مىشود
و اگر مهذب نباشد انسان
آن قدرت را براى خودش به كارگيرد
وقتى براى خودش به كار گرفت
دولتهاى بزرگى كه هستند
ابرقدرتهائى كه هستند
يك همچو آدم قدرتمندى را پيدا مىكنند
و اين آدم قدرتمند را به او بال و پر مىدهند
و اين را به مقام مىرسانند
تا اينكه ملت را استضعاف كند و ذخاير ملت را بچاپد
شما ملاحظه وضع اين پنجاه سال يك قدرى بيشتر را هم بكنيد
كه انتخاب كردند خارجىها
و بعد هم اين مطلب را خودشان گفتند كه
رضاخان را انتخاب كردند و به او قدرت دادند
و قدرت آنطور دادند كه تمام اين ملت را به استضعاف كشانيد
و حكومت جبار خودش را بر اينها قرار داد
و مردم را از همه چيز ساقط كرد
و يك نفر بود
آنها آن يك نفر را دمش را مىديدند
و كارهايشان را انجام مىدادند
و بعد از او هم محمدرضا را گذاشتند
با آنهمه افرادى كه اطراف او بودند
و همهشان از آنها بودند
كه طبقه بسيار مرفه و خوشگذران و بالا بالاها به اصطلاح آنها
بايد ما متوجه باشيم
ملت ما متوجه باشند
كه وقتى كه
مجلسشان يك مجلسى است كه از طبقه متوسط است
و توى اين مجلس آن دولهها و سلطنهها و سلطنتىها را نداريم
و در دولت هم آنطور دولتهائى
كه افراد مرفه سرمايهدار كذا باشند نداريم
در ارتش هم آن افراد سپهبد و كذائى كه املاك بىاندازه داشتند
و آپارتمانهاى چندين طبقه داشتند
نداريم
اين مملكت محفوظ مىماند
آن روزى كه هر يك از شماها را ملت ديد
كه از مرتبه متوسط مىغلتيد به طرف مرفه
و دنبال اين هستيد كه يا قدرت پيدا بكنيد
يا تمكن پيدا كنيد
مردم بايد توجه داشته باشند
و اينطور افرادى كه به تدريج ممكن است يك وقتى خداى نخواسته پيدا بشود
آنها را سر جاى خودشان بنشاند
اگر ملت مىخواهد كه اين پيروزى تا آخر برسد
و به منتهاى پيروزى كه آمال همه است برسد
بايد مواظب آنهائى كه دولت را تشكيل مىدهند
آن كه رئيس جمهور است
آن كه مجلس هست
مجلسى هست
همه اينها را توجه بكنند
كه مبادا يك وقتى از طبقه متوسط به طبقه بالا
و به اصطلاح خودشان مرفه
به آن طبقه برسد
بدانيد كه اگر دولت اينطور باشد
و اگر ملت اينطور باشد
و اگر چنانچه مجلس و امثال اينها اينطور باشد
اگر يك قدرتى بخواهد هجمه كند به اينجا
مواجه با سى ميليون جمعيت هست
و نخواهد توانست
نمىتواند آنوقت پيدا كند يك كسى كه قدرتمند باشد
و آن قدرتمند را وادار كند كه ملت را به استضعاف بكشند
و بچاپند ملت را براى آنها
تاريخ همين طور بوده
مادامى كه اين ملتها در بينشان افرادى پيدا نشده است
كه به آن مرتبه برسد در بين آنها
كه قدرت مالى يا قدرت ديگرش زياد بشود و به مردم حكومت كند
نمىتوانند آنها اين ملتها را از بين ببرند
و حكومت بر آنها كنند
و بالاخره يك وقت يك ابرقدرتى مواجه با يك نفر دو نفر صد نفر پانصد نفر هست
كه آنها را سير مىكند
و آنها به جان مردم مىافتند
و خودش هم كنار مىنشيند و حكومت بالاتر را خودش دارد
حكومت پائينتر را
به اين آدمى كه يا اين آدمهائى كه
در اين كشور هستند واگذار مىكند
اساس استضعاف ملتها از خودشان و از قدرتمندان بين خودشان بوده
و شما شكر كنيد
كه يك همچو مجلسى داريد
كه از طبقه مرفه توى آن هيچ نيست
آن طبقهاى كه اگر مالش را تقسيم كند بين ملت ما
ملت ما ثروتمند مىشوند نداريد حالا
در دولت هم نداريد يك همچو ثروتمندانى
و يك همچو قدرتمندانى
ندارد دولت يك همچو قدرتى
رئيس جمهور يك همچو قدرتى
كه بتواند يك چيز انحرافى را به ملت تحميل كند
يك همچو مجلسى نداريم
كه بتواند
يا بخواهد
يك امر انحرافى را تصويب كند
و دولت هم مجرى او باشد
مادامى كه اين حد متوسط محفوظ است
اين جمهورى محفوظ است
و امكان مقابله نيست مابين قدرتهاى بزرگ با همچو دولتى
بخواهند كودتا كنند با كى كودتا كنند؟
بخواهند از خارج وارد كنند مواجه با كى مىشوند؟
مواجه با يك ملتى مىشوند
كه همهشان از اين طبقهاى هستند
كه اين نهضت را به پيش بردند
و با آن قدرت
و با آن عظمت به پيش بردند
اينها مطالعه امور را مىكنند و اقدام مىكنند
آنها الان در صدد اينند كه در بين خود اين مردم يك بساطى درست كنند
و اختلافاتى درست كنند
و بلكه ميان اختلافات يك نفر پيدا بكنند
كه اين
آن نفرى كه پيداست
در يك طرف واقع بشود
و اين هم به او قدرت بدهند
تا آنكه كم كم با قدرت داخلى
اين كشور كم كم ضعيف بشود
و مردم روحيه شان ضعيف بشود
و بعد تقديم كنند به آنها
تا كشور ما اين مقام را دارد
كه بحمدالله از آن طبقه مرفه بالايى كه امور را در دست گرفتهاند مبرى هست
و امور كشور ما به دست امثال شماها
و امور كشور ما به دست امثال اين رئيس جمهورها
و رئيس مجلسها
و نخست وزيرها
و وزرا و وكلا هست
شما مطمئن باشيد كه نخواهد توانست يك قدرت خارجى اين پيروزى را از بين ببرد
و آن روزى كه ديديد و ديدند
كه انحراف در مجلس پيدا شد
انحراف از حيث قدرت طلبى
و از حيث مال طلبى
در كشور
در وزيرها پيدا شد
در رئيس جمهور پيدا شد
آن روز بدانند كه علامت اينكه شكست بخوريم خودنمايى كرده
از آنوقت بايد جلويش را بگيرند
رئيس جمهورى كه بخواهد سلطنت كند به اين مملكت
خود مردم بايد جلويش را بگيرند
مجلسى كه بخواهد قدرتمندى نشان بدهد
و آن مسائلى كه سابق
و آن افرادى كه سابق در مجلس بودند
آن كارها را بكند
خود مردم بايد جلويش را بگيرند
اگر مردم بخواهند كه اسلام را حفظ كنند
جمهورى اسلامى را حفظ كنند
دولت و مجلس و رئيس جمهور و اينها را
حفظشان كنند
يعنى حفظ كنند
از اينكه خداى نخواسته يك وقت
قدمى از آن ور برندارند
اين شيطانى است كه در انسان هست
و ممكن است كه هركس را منحرف كند
و لازم است كه انسان خودش را مهذب كند
شمائى كه مىخواهيد خدمت به اين مردم بكنيد
و دولت كه مىخواهد خدمت به اين مردم بكند
و رئيس جمهور و امثال اينها كه مىخواهند خدمت به اين مردم بكنند
توجه بكنند كه خدمتگزارند
در دل خودشان اين مطلب را ايمان بياورند
به آن كه ما خدمت مىخواهيم به اين مردم بكنيم
ما در جمهورى اسلامى داريم زندگى مىكنيم
جمهورى اسلامى كه در اسلام
مثل رسول اكرم
مثل اميرالمومنين
سلام الله عليهما
بر آن حكومت كردهاند
مىخواهيم يك همچو حكومتى باشد
يك همچو حكومتى كه
كفش وصله خورده خودش را
مىگويد از اين رياستها پيش من ارزشش بيشتر است
يا رياستها ارزشش كمتر از اين است
شما بايد در روحيهتان اين مطلب را حفظ كنيد
و مردم هم بايد مواظب شما باشند
و مواظب همه اينها باشند
و هر يك از ما و شما
و همه خواستيم كه از آن راهى كه اسلام داشته است
از اول راهى كه داشته است
و از آن طريقهاى كه انبيا داشتهاند
ما بخواهيم عبور كنيم
آن روز نمونه شكست پيروزى اسلام پيدا مىشود
و تا يك همچو مسالهاى پيدا نشده
پيروزى در جاى خودش
شك نكنيد
كه هست
البته براى خدا بايد باشد
شما براى خدا در اين مجلس حالا آمديد
وقتى مجلس اينطور است
كه يك امتيازى نيست
كه حالا وقتى شما رفتيد توى بازار
مردم كنار بروند كه رئيس مجلس آمد
يا وكيل مجلس آمد
نخست وزيرش هم اينطور است
اينجور نيست كه وقتى كه توى مردم برود
مردم فرق بگذارند با هم
و همه اينها اينطور هستند
وقتى يك همچو مطلبى را داريد احساس مىكنيد
كه امتياز دنيائى نداريد
اين را بايد شكر كنيد
و در شكرانه اين نعمت خدمت به خلق بكنيد
و خدمت به احكام اسلام بكنيد
و براى اينهائى كه اوليا ما هستند
اين پائين شهرىها و اين پابرهنهها به اصطلاح شما
اينها ولى نعمت ماها هستند
اگر اينها نبودند
ما يا در تبعيد بوديم
يا در حبس بوديم
يا در انزوا
اينها بودند كه همه ما را از اين مسائل نجات دادند
و همه ما را آوردند و نشاندند به جائى
به خيال خودمان جائى است اين
بايد ملتفت باشيد كه
آقا شما همان آدمى هستيد كه توى حبس بوديد
و شما همان آدمى هستى كه در تبعيد بودى
و شما همان آدمى هستى كه در انزوا بودى
اين مردمند كه آمدند ما را آوردند بيرون از همه اينها
و ما اگر تا آخر عمرمان به اينها خدمت كنيم
نمىتوانيم از عهده خدمت اينها برآئيم
خداوند به ما توفيق بدهد كه ما يك خدمتگزارى براى اينها باشيم
و به اين نعمت موفق بشويم
شما امروز هم كه ملاحظه مىكنيد
اينهايى كه در جبهه الان دارند جانفشانى مىكنند
اينها از كدام طبقه هستند
شما اگر پيدا كرديد در تمام اينها يك نفرى
كه مال آن اشخاصى باشد كه داراى سرمايه بزرگ هستند
آن اشخاصى باشد كه در سابق داراى قدرتهائى بودند
اگر يك نفر از آنها پيدا كرديد
اين محتاج به اين است كه از ما مژدگانى بگيريد
ولى مىدانم كه پيدا نمىكنيد
از همين جمعيتاند
الان هم اينهائى كه جانشان را دستشان گرفتند
و شما را حفاظت مىكنند
و آنهايى كه در بين شهرها و در بين روستاها
حفظ مىكنند شما و مردم را
همين طبقه هستند
اين طبقهاند كه به ما الان منت دارند
و از اول منت داشتند
همينها بودند كه هيچ توقعى هم ندارند
هيچ وقت هم نمىآيند توقع كنند
شما بايد توجه به اين معنا بكنيد كه
ما را اينها آوردهاند
و وكيل كردهاند
آوردهاند و وزير كردهاند
رئيس جمهور كردهاند
اينها ولى نعمت ما هستند
و ما بايد ولى نعمت خودمان را
از آن قدردانى كنيم
و خدمت كنيم به او
و همينها هستند كه
الان هم حفظ اين كشور را مىكنند
و حفظ نظام اين كشور را مىكنند
شما آقايان نمىتوانيد كه برويد توى كوچهها
و عرض بكنم كه خيابانها
و آنجا را اداره كنيد
شما يك شان ديگرى داريد
يك شغل ديگرى در خدمت داريد
آنها هم يك شغل ديگرى دارند
اما شغل آنها آنطور است كه
شما را هم حفظ مىكنند
و من اميدوارم
كه اين روحيه در اين ملت باقى باشد
و با اين روحيه كه سربازهاى ما دارند
و پاسدارهاى ما دارند
و آنهائى كه حفاظت اين كشور را مىكنند اين روحيه را دارند
كه روحيه بسيار ارزشمندى است
و شهادت طلبى است
و خود را به حلقوم مرگ انداختن براى نجات اسلام و نجات كشور
خداوند اين روحيه را به همه عنايت كند
و مادامى كه اين روحيه هست
و آن مسالهاى كه قبلاً عرض كردم هست
مطمئن باشيد كه اين كشور بيمه است
و هرگز نخواهد آسيب ديد
خداوند انشاالله به همه شما
به همه ما
توفيق خدمت به خلق
و عبادت خدا
كه خدمت به خلق هم از بزرگترين عبادتهاى الهى است
عنايت فرمايد
و شر كسانى كه مىخواهند اين كشور را و مسلمين را
باز برگردانند به حال انزوا
يا به حال تحت سلطه بودن
آنها را هم يا اصلاح
و يا اعدام فرمايد
والسلام عليكم و رحمه الله و بركاته