«بابا، ما تا حالا كالاي خارجي خريديم؟»
تلويزيون چه كرده؟!
رسانه چه قدرتي دارد
صداوسيما واقعاً دانشگاه عموميست
چطور تا بطن انديشه كودكان ما پيش ميرود!
اين را مريم پرسيد
و هنگامي كه جوابش را دادم
حيرت و ناراحتي و غصه در چهرهاش پيدا شد:
- بله دخترم!
«مثلاً چي؟»
به دور و برم نگاه كردم
لازم نبود خيلي بگردم
از وسايل درس و مشقش كه جلوي روي خودش بود شروع كردم:
- ببين، اين مداد فيبركاستل است، خارجيست
اين پاك كن
اين خط كش كه روي آن انگليسي نوشته
اين ماژيكها چيني هستند
آها، اين جامدادي خودت
اين تراش هم خارجيست
آن بخاري...، نه، آن ايرانيست
چرخ خياطيمان خارجيست
اتوبخار
اين مانيتور LG هم... البته همه قطعاتش خارجيست
ولي در ايران به هم وصل كردهاند
اين خارجيست
آن خارجيست...
كمي كه شمردم
خيلي ناراحت شد
ناگزير شدم دست از كار و بارم بكشم و با سؤالي سر حرف را باز كنم:
- ميداني چرا بيشتر وسايل ما خارجيست؟!
شماتتناك جواب داد: «چون مردم ما تنبل هستند!»
- خب دخترم، اول كه تنبل نبودند
يك اتفاقاتي افتاد كه شدند
بگويم؟!
با تكان دادن سرش موافقتش را اعلام كرد
و من يك روضه مفصّل برايش خواندم:
يك روزي در كشور ما
مردم همه وسايل مورد نياز خود را «توليد» ميكردند
ولي بعد
انگليسيها آمدند و به شاه ما رشوه دادند
يعني پول دادند تا اجازه دهد كالاهاي خود را در كشور ما ارزان بفروشند
آنها چون كارخانه داشتند
توليد انبوه
كالاها را ارزانتر توليد ميكردند
وقتي كالاهاي ارزان آنها آمد در كشور ما
مردم ما بيكار شدند
يعني ديگر كسي از آنها چيزي نميخريد
و آنها هم «توليد» را رها كردند
و بعد از چند نسل كه گذشت
اصلاً «توليد» را فراموش كردند
فناوري و صنعت و دانش آن هم كمكم از بين رفت
و ما امروز محتاج كالاهاي خارجي شديم
«يعني هنوز هم دارند به شاه رشوه ميدهند؟!»
- نه دخترم، ما ديگر شاه نداريم
«منظورم پسر شاه است كه در خارج است»
- او كه ديگر قدرتي ندارد
معلوم بود منظورش اين است كه پس حالا كه شاه نداريم
پس چرا هنوز هم «توليد» نميكنيم
نميدانستم چطور برايش توضيح دهم
كه امروز شاهها زياد شدهاند
هر مسئولي يك شاه كوچك است در دستگاه اداري خود
و بعضي از مسئولين هستند كه امروز رشوهها را ميگيرند
و مثلاً فلان قرارداد نفتي را ميبندند
يا مجوّز ورود فلان كالاي خارجي را امضا ميكنند
نميدانستم آيا بايد برايش بگويم
كه قرار بود كالاهاي قاچاق را آتش بزنند و معدوم كنند
ولي خود مسئولين مربوطه
آنها را به مزايده گذاشته
در داخل كشور به فروش ميرسانند
نميدانستم آيا وقتش هست كه اينها را بگويم يا نه
آيا بايد بفهمد كه چند سال پيش يك شاه رئيس يك بانك بود
كه امروز فرار كرده و در كانادا زندگي ميكند
يك شاه ديگر...
و شاههاي ديگر
آيا اگر اينها را بگويم...
شاه رفت
شاههاي كوچك اما هنوز هستند...
بايد يك روز اين را برايش توضيح دهم!
ولي دستشان درد نكند
صداوسيما خوب دارد كك به تن كودكان ما مياندازد
تا نسبت به «توليد» حسّاس شوند
به عدم استفاده از كالاي خارجي!
نيروهاي جوان دارند ميآيند
كمكم كارها را دست ميگيرند
اينها رويشهاي انقلاب است! :)