پزشكان كه تنها با جسم انسان سروكار دارند فهرست ديگري از نيازها دارند:
1. هوا
2. آب
3. غذا
4. پناهگاه
5. خواب
و پيروان مكتب طب سنّتي فهرستي كه قدمت بخش عمده آن را به يونان باستان ميرسانند:
فرويد با تعبير نيازها به غرايز آن را در دو دسته اصلي قرار ميدهد7:
پيش از آنكه نظريه هرم نيازهاي مازلو به عنوان آخرين دستآورد در شناخت نيازهاي انسان پذيرفته شود، پارهاي از روانشناسان فهرستهاي مفصلتري از نيازها ارائه كردند7:
7 http://www.ensani.ir/fa/content/21442/default.aspx
نظرات
وب گرد: در اين لينك زير
http://www.manesht.ir/forum/thread-25092.html
مقدار حقوق برنامه نويسان تازه كار و فاقد تجربه كاري آمده است، فكر كنم شهريه رتبه سه كمتر از يك تومان باشد ،
ولي در لينك بالا آمده است كه دستمزد تهران ساعتي بيست هزار تومان است
««يكي از دوستان بنده الان با حدود 20 تومن دارن كار ميكنن (هم وروديِ خودمون
هستن) كارشون هم اينه كه هم برنامه اندرويد مينويسن، هم وب سايت طراحي
ميكنن و هم يه برنامه ويندوزي رو توسعه مي دن همه ي اين كارها هم تو يه
شركته»»
برام سوال است كه چرا شما مثلاً بصورت خود اشتغالي و انفرادي برنامه نويسي آپ موبايل را پيگير نمي شويد؟
يك سوال ديگر هم از مدرسه معصوميه داشتم ، مدرسه معصوميه به عنوان يكي از بهترين مدارس قم داراي تعداد زيادي طلبه فوق ليسانس رياضي و مهندس الكترونيك و پزشك و غيره هم بود يعني بعد از گرفتن اين مدارك دانشگاهي وارد تحصيلات حوزوي شده بودند (در سطح يك) ولي در سطح دو حوزه كمتر صحبتي از اين طلاب بود ، شما مي دانيد چه بر سر اين طلاب آمد؟ (ترك تحصيل كردند و برگشتند به بازار كار؟) چون آن موقع ما فكر مي كرديم اينها هم مرجع تقليد در آينده خواهند شد.
سوم
اصولا طلاب مدرسه معصوميه بصورت شبكه اي هنوز با هم در ارتباطند؟ يا مثلاً طلاب مجتمع هاي پرديسان بصورت شبكه اي همديگر ار حمايت مي كنند؟ (منظورم از حمايت شبكه اي نوع كار فارغ التحصيلات قبل از انقلاب مدرسه حقاني يا طلاب مؤسسه امام خميني آقاي مصباح است كه همه شان همديگر را در رسيدن به مشاغل و پست ها حمايت كرده و مي كنند)
سوال چهارم
خودم داخل قم ساكن هستم و پرديساني نيستم ولي علاقمندم بدانم اين محتمع هاي طلاب پرديسان چه عملكردي دارند ؟ مي ارزند قم را ول كنم و داخل مجتمع طلاب پرديسان ساكن شود يعني خانه ويلايي بزرگ در منطقه متوسط قم را رها كنم و جايي ساكن شوم كه همگي طلبه هستند و احتمالا براي تربيت فرزندان مناسب تر است زيرا همبازي فرزندان هم همه فرزند طلبه هستند شما كه اول كار پرديسان را ول كرده بوديد و صفاييه خانه اجاره كرده بوديد فكر نمي كنيد مجتمع هاي پرديسان با ساكنان همه طلبه براي تربيت بچه مناسب تر باشد؟
شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۸:۳۸ عصر
پاسخ: چقدر سؤال! تا جاييكه بتوانم پاسخ ميدهم. شهريه سطح سه براي يك فرد متأهل كه سيد هم باشد (تأهل و سيد بودن هر كدام مقدار اندكي بر شهريه ميافزايد) حدود 600 هزار تومان است. اين كه عرض ميكنم حدوداً زيرا بعضي ماهها كم و زياد ميشود، حداكثر با 30 هزارتومان تلورانس. خوداشتغالي تا زمانيكه به وظايف روحانيت آسيبي نزد خوب است، ولي با اين وسعت چالشهاي پيشرو، اگر تمام وقت هم يك طلبه خدمت نمايد باز هم كافي نيست براي حل مشكلات علمي و عملي جامعه اسلامي. همحجرهاي بنده در معصوميه(س) ليسانس الكترونيك داشت. هنوز هم طلبه است. ملبس هم شده. گاهي ايشان را زيارت ميكنم. اگر شما ديگر چيزي از اين افراد نميشنويد شايد براي اين باشد كه آنچنان غرق درس و فعاليت ميشوند و توجهشان به مراتب اخلاقي زياد ميشود كه ديگر سخني از پيشينه خود نميگويند. شايد همين طلبهاي كه در مسجد محل شما منبر ميرود مثلاً ليسانس فيزيك داشته و طلبه شده، كه بنده سراغ دارم، ولي پامنبريها نميدانند. دوستان طلبهاي ميشناسم كه از دانشگاه به حوزه آمدند و همچنان مشغول طلبگيند. ارتباط شبكهاي مربوط به نرمافزار است. انسانها ارتباط معنوي و قلبي با هم دارند و چنين ارتباطي معمولاً دو به دو عمل ميكند. من با خيلي از طلبههاي معصوميه(س)، حقاني، امام باقر(ع) و حتي الهادي همچنان رفاقت نزديك دارم. حتي آنهايي كه رفاقت نزديك ندارم، وقتي كاري پيش ميآيد تماس ميگيرند و به هم ياري ميرسانيم. مثلاً يكي از دوستان طلبهام در وزارت كشور، ديگري در وزارت نيرو، تماس ميگيرند و همكاري داريم، هر وقت كه نياز به كمك داشته باشند. اما اين تصوّر شما كه شبكهاي و باندبازي باشد، چنين چيزي بنده نديدهام. قضيه مدرسه حقاني و مؤسسه امام خميني(ره) هم بيشتر پروپاگانداست. بنده خودم با اينكه مؤسسه نبودم، ولي در دولت وقت ارتباطات و همكاري داشتم. طلبهها بسته عمل نميكنند معمولاً. به دنبال صلاحيت ميگردند و البته كه صلاحيتها و وثاقت را در دوستان خود مييابند. محيط طلبگي براي پرورش فرزند خوب است. ولي جامعه هر چه بازتر، تربيت سريعتر، انسان در فضاي آزاد از نظر تعدّد آراء و سليقهها زودتر به بلوغ فكري و رفتاري ميرسد و قدرت تصميمگيري مييابد. موفق باشيد. ياعلي
وب گرد: دوست عزيز نويسنده نرم افزار فيش نگار نسخه سوم شما هستيد؟ كه در فروشگاه نور فروخته مي شود (مركز تحقيقات كامپيوتري علوم اسلامي منظورم است)
نسبت به اعضاي هيأت علمي دانشگاهها (طلاب عضو هيات علمي دانشگاه براي تدريس دروس عمومي معارف اسلامي) درآمد شما (برنامه نويسي)بيشتر است يا كمتر يا مساوي؟
همچنين نسبت به طلاب عضو هيات علمي وزارت علوم در رشته هاي تخصصي درآمد شما بيشتر كمتر يا مساوي است؟(كارهاي كامپيوتري)
نسبت به طلاب شاغل در دستگاه قضايي شما چقدر درآمد داريد؟ (كمتر بيشتر مساوي)؟
شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۰۰ صبح
پاسخ: خير. من خود نيز يك نسخه از نرمافزار فيشنگار را خريداري كردهام، از فروشگاه مركز تحقيقات (نور). البته از آن استفاده نكردم. رادستم نبود. به گمانم چندان سريعالوصول براي مديريت اطلاعات نيست. شايد براي ديگران قابل استفاده باشد. بنده درآمدي ندارم از برنامهنويسي. سالهاست كه ندارم. دستمزد آن افرادي را نيز كه نامبرديد حقيقتاً نميدانم چقدر است. از سال 1385 كه كار را رها كردم، كار سازماني را منظورم است، ديگر از برنامهنويسي درآمدي كسب نكردم. زيرا هيچ پروژهاي را قبول نميكنم، مگر اينكه مربوط به حوزه علميه با يك موضوع اسلامي مهم باشد. در اين موضوعات نيز اگر كسي بتواند خدمت كند و نكند معتقدم معصيت كرده است. پس چگونه ميتوانم از كاري كه مستقيم به اسلام و انقلاب مرتبط است توقع درآمد داشته باشم و با آن كاسبي نمايم؟! چون نتوانستهام پاسخي براي اين مسأله بيابم، لذا تمام كارهايي كه از اين قبيل باشد، بدون قرارداد و معامله و طرح مبلغ ميپذيرم. اگر هم از اين قبيل نباشد، عمرم را كه از لب جوي نياوردهام كه براي مطامع خود يا ديگران به مصرف برسانم! قبول نميكنم. لذا به شهريه طلبگي از 85 به اين طرف بسنده كردم و با آن بحمدالله روزگار مي"گذرد. گاهي بعضي دوستان نيز مبلغي را تبرّعي به واسطه كارهاي انجام شده هبه مينمايند كه من حيث لايحتسب وارد زندگي ميشود. موفق باشيد.
وب گرد: سلام دوست عزيز ، كپي اين مطالب همراه با لينك دادن به مطالب علمي شما در شبكه هاي اجتماعي يا وبلاگها يا فرومها اشكالي ندارد؟ زيرا شما مطالب خصوصي زندگي خود را در اين وبلاگ بيان كرده ايد و لذا اشكالي ندارد به اين مطالب علمي شما در فرومها يا سايتهاي ديگر لينك بدهيم و با ذكر آدرس كپي كنيم ؟ زيرا اگر كسي روي لينك مطلب علمي كليك كنيد و به اين وبلاگ بيايد ، شايد مطالب خصوصي زندگي شما را هم بخواند.
شنبه ۴ مرداد ۱۳۹۳ - ۹:۵۵ صبح
پاسخ: سلام برادر :) وقتي چيزي بر وبلاگ رفت، در اينترنت كه قرار گرفت، ديگر عموميست، خصوصي كه نميشود! خصوصي مربوط به زمانيست كه رمزي، قفلي، كليدي براي آن قرار داده شود. مانند كلامي كه از دهان خارج شود، تيريست كه از كمان رها شده، بازگشت ندارد. شما در استفاده از تمامي اطلاعات اين وبلاگ به هر طريق كه صلاح دانستيد آزاد و مختاريد. لينك بدهيد اختيار داريد، لينك ندهيد نيز اختيار با شماست. بنده به هيچوجه نتوانستهام با قانون كپيرايت كنار بيايم. حرفي اگر حق باشد، نويسنده مالكش نيست، چون حق قابل ملكيت نيست. هر كه بخواهد به اذنه تبارك و تعالي ميتواند منتشر سازد، زيرا مالك همهچيز خداست و خداوند ملكيت كلام حق را به احدي وانگذارده. اگر هم حرف باطليست كه در انتشارش خيري نيست. بايد گذاشت وزر و وبالش گردن نويسنده را بگيرد و نه نقل كننده را. موفق باشيد برادرم.