به نام خدا

در پارسي‌بلاگسارقِ خدمتگزار

يكشنبه ۲۱ خرداد ۱۴۰۲ - ۴:۱۷ عصر

لطف كرد
واقعاً لطف
با ماجرايي كه پديد آورد
اين‌چنين:

آبان بود
سال پيش
1401
از يك شماره دوبار تماس
جواب ندادم
پيش‌شماره 98 نبود
مالِ ايران نبود
من شماره‌هاي ناشناس را جواب نمي‌دهم معمولاً
چه برسد كه خارجي هم باشد!
چرا؟!
معتقدم كسي كه كار دارد
و ناشناس است
اول پيامك ارسال مي‌كند
خود را معرفي
بعد تماس

دوستي زنگ زد:
- يكي دنبال مقاله‌نويس مي‌گشت
شمارتو بهش دادم!

بنده خدا آمد در ايتا
اين پيام را فرستاد:







موضوع پيشنهاد كردم
سه‌تا
اولي را برگزيد
قرار شد بنويسم











آماده شد
در بيست روز
صفحه‌بندي و ارسال
با سه چكيده
فارسي و عربي و انگليسي







ولي ناگهان حذف شد
ديگر خبري هم نشد
حساب كاربري‌اش در ايتا

تعجب نكردم زياد
خب جمع‌آوري مقالات تمام شده
حساب را هم نياز نداشتند ديگر!

به ايميل موجود در پوستر همايش هم ارسال كردم
محض احتياط
شايد بنده خدا فراموش كند مقاله را تحويل دهد
به مديرانش



چند ماه گذشت
ارديبهشت شد
نزديك به زمان همايش
تماس گرفت
بنده خدايي:
- مقاله شما برگزيده شده
دو هفته ديگر تشريف بياوريد كربلا
مهمان آستان مقدس امام حسين(ع)
براي ارائه مقاله
بهتر است به زبان عربي ارائه شود

از بچه‌ها پرسيدم
هر سه موافق
مصرّ كه بروم

شگفت‌زده
دويدم دنبال پاسپورت
آخرين سفرم به كربلا 17 سال پيش
اولين سفرم هم
پاسپورت باطل شده
اقدام كردم
يك هفته زمان نياز

تصوير پاسپورت را ارسال كردم
تصوير بليط را هم آن‌ها
پنجشنبه صبح فرودگاه بودم
تنها
و كسي منتظرم نبود
حتي وقتي در نجف پياده شدم
هنوز باور نكرده



چند طلبه ديگر هم بودند
پرسيدم
آن‌ها نيز براي همايش
مدتي انتظار
وسيله‌اي فرستادند
از طرف عتبه
همه سوار
مستقيم كربلا

در هتل كه مستقر شديم
يك روز براي خومان
كل پنجشنبه
زيارت حرمين شريفين
و مقامات
تا جمعه صبح

افتتاحيه در داخل شبستان حرم امام حسين(ع)
وزير بود
رئيس دانشگاه بود
متولي حرم بود
و خيلي بزرگان ديگر از عراق
پخش زنده از كربلاتي‌وي
شركت‌كنندگان هم
لبناني
سوري
فلسطيني
الجزاير
تونس
از خيلي كشورها بودند
كساني كه مقاله ارائه كرده و انتخاب شده
بيش از صد نفر

عصر براي ارائه مقاله
سه سالن مجزّا
عربي و فارسي و انگليسي
سالن كه جدا شد
گفتند مقاله را هم به فارسي ارائه كنيد
وقتي همه حاضرين ايراني هستند

به من شنبه صبح افتاد
هر نفر 15 دقيقه
من در شش هفت دقيقه معرفي كردم
متني كه نوشته بودم
و تمام



عصر اختتاميه
ملاقات با متولي حرم
با قائم مقام ايشان
و در نهايت
يك‌شنبه آوردند نجف اشرف
زيارت
فرودگاه
پرواز
مستقيم ايران
ولي
يك اتفاق
سبب خنده همگان شد
وقتي برايشان تعريف كردم
بعد از اين‌كه براي خودم تعريف كردند



در جلسه با توليت حرم امام حسين(ع)
مسئول بررسي مقالات در كنارم نشسته بود
كمي فارسي مي‌دانست
رو به من كرد و پرسيد:
- موشح شما هستي؟
:: بله!
- شما مقاله خود به دوستي نداديد؟
:: خير. چطور؟
- از مقاله شما دو تا به دست ما رسيد
سؤال بود كه كدام نويسنده است و كدام سارق
من سايت شما ديدم
نوشته‌هاي زيادي داشتيد
گفتم براي ايشان كاري ندارد بنويسد
نيازي ندارد سرقت كند
آن يكي را كه به نام «حيدر بـ[....]ري» بود حذف كردم
:: من فايل مقاله را فقط براي شما ارسال كردم
هم در ايتا و هم در ايميل
- ولي ما كه ايتا نداريم!

هاهاها...
خنده‌ام گرفته بود
آقاي حسيني را نمي‌شناخت
فردي كه ادعا كرده از طرف آن‌هاست
مقاله مي‌خواست
سارق مقاله همو بود
همان فرد نخست
هوس دلارها را داشت
جايزه نفر اول دو هزار دلار بود آخر!

شماره‌اي كه تماس گرفته بود را دادم
گفت موبايل است
مربوط به داخل كربلا
پيدايش مي‌كنيم
گفتم:
اگر پيدايش كرديد، از طرف من تشكر كنيد!
اگر ايشان نبود، از همايش خبردار نمي‌شدم
مقاله هم ارائه نمي‌كردم
توفيق اين زيارت را هم

قصه را براي همراهان تعريف
جوكي شده بود
لطيفه‌اي
ايرانياني كه با هم در يك هتل بوديم
يكي از هم‌اتاقي‌ها
عضو هيئت علمي يكي از دانشگاه‌هاي بزرگ كشور
متخصص زبان‌شناسي
زبان‌هاي سامي
دكترا
با تعجب گفت:
- آقاي دكتر، روز اول كه گفتيد سفارش مقاله به شما دادند
گفتم ايشان ديگر چقدر استاد است
ما خودمان مقاله نوشته‌ايم
ايشان مقاله سفارشي نوشته است
پس بگو سفارش از طرف دزدِ مقاله بوده است! :)

عرض كردم دكتر نيستم؛
- اين‌جا كه هستيد از نظر ما دكتريد!



مقاله در مجموعه‌مقالات‌شان منتشر شد
گواهي شركت در همايش هم



ولي
هيچ‌كدام به اندازه توفيق زيارتي كه به دست آمد باارزش نبود
اين‌طور ناگهان
اين‌طور آسان
اين‌طور رايگان
اين‌طور با فراغت
چقدر فرصت براي حضور در زير قبّه حضرت
چقدر در كنار ضريح مطهّر
بالاي سر مرقد
باورپذير نبود
هنوز هم گمان مي‌كنم خواب بوده است!
خدا اين سارقِ عزيز را گرامي بدارد
سبب خير شد
خدا از گناهش بگذرد و او را هدايت كند
اين انسان خدمتگزار را! (;


[دانلود فيلم]


مطلب بعدي: چه شود؟ مطلب قبلي: موشكِ ايراني

نظرات

نوري: فيلم ارائه تون رو ديدم، واقعا خيلي جالب بود، توضيحات شما درمورد تعزيه و نحوه ترسيم نويسنده انگليسي، آدم مشتاق ميشه اون كتاب رو بخونهدوشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۲ - ۱:۰۹ صبح
پاسخ: كتاب جالبي‌ست. حيف كه نه به فارسي و نه به عربي تا كنون ترجمه نشده است. متن كتاب خيلي دشوار است. من مقدمه كتاب و مقدمه‌هاي فصول را ترجمه كردم. ولي همان هم خيلي برايم سخت بود. به دليل اين‌كه واژگان و عبارات متن به انگليسي قديم نوشته شده، انگار يك زبان ديگر است اصلاً. آن‌قدر متفاوت است در كلمات. حتي از You استفاده نشده است و واژه مفرد مخاطب يعني Tou به جاي آن آمده كه در ابتدا براي بنده هم عجيب بود. موفق باشيد و در پناه خدا.
نوري: خيلي جالب بود، براي خواننده هم خيلي عجيب بود
اينكه كنار متن مستندات ارائه مي كنيد خواننده رو مشتاق ميكنه.
زيارتتون قبول حق
ان شاءالله زيارتي هم با فرزندانتون نصيبتون بشه.
پاسختون به كاربر "مقاله با دو نويسنده؟" هم واقعا جاي تامل داشت
در پناه حقدوشنبه ۱۲ تير ۱۴۰۲ - ۱:۰۰ صبح
پاسخ: إن‌شاءالله نصيب شما و همه علاقه‌مندان حضرت سيدالشهداء. ممنونم از دعاي خيرتان. سپاسگزارم.
....: چه جالب!!!
سلام
واقعا لذت بردم
باعث افتخار شهر ما هستيد
سايه تون مستدام
دلمانبسي ننگ شده بود براي وبلاگسه‌شنبه ۳۰ خرداد ۱۴۰۲ - ۲:۴۸ عصر
پاسخ: لطف داريد. سلام. ممنون از اين‌كه هنوز به وبلاگ حقير توجه داريد. در پناه خدا.
مقاله با دو نويسنده ؟:


براي اسكان، هتل مستقر شديد يا شهر زائرين عتبه كه در حومه شهر كربلا است؟ آگهي اين همايش در سايت پربيننده حوزه نيوز كه براي طلاب است هم منتشر شده بود و گويا دليل اينكه تعداد شركت كننده طلبه خيلي زياد نبوده است اين است كه نوشتن مقاله كار راحتي نيست. شما چطور ضمن انجام ساير كارها ظرف بيست روز مقاله مي نويسيد؟ من تبليغ اين همايش را در بين خبرهاي سايت حوزه نيوز ديده بودم و فكر مي كنم مشكل بقيه طلاب كه در همايش با وجود سفرهوايي و زيارت رايگان شركت نكردند همين است كه مقاله نويسي و پايان نامه نويسي برايشان دشوار است. مثلا اگر روزي دو ساعت در نظر بگيرند، متعهد ماندن به اينكه روزي دو ساعت به فلان كار اختصاص يابد خيلي مشكل است و ناخودآگاه مشغول تلويزيون وبگردي و ... مي شود. اغلب اساتيد حوزه هم مدرس هستند و كمتر مولف هستند شايد به همين دليل. يك نكته حاشيه اي اينكه اگر آن آقا به شما سفارش پولي مي دادند يعني مي گفتند مقاله اي بنويس و اسم هر نفرمان در آن ذكر شود (ولي مولف شما هستند و پرداخت كننده پول ايشان) قبول مي كرديد؟ اين را پرسيدم زيرا به نظرم خيلي از مقالات دو نويسنده همين وضعيت را دارند و نفر دوم به خاطر رفاقت يا همسر نويسنده بودن اسمش اضافه شده، در هر صورت جالب بود كه مقاله را حضوري از موسسه الوارث قم پيگيري نكرديد زيرا اين موسسه ساختمان چهارطبقه شيكي در خيابان جمهوري دارد، عتبه اباالفضل ع هم فروشگاه و موسسه شان در رويروي ساختمان جامعه مدرسين است. شايددليل وجود اين موسسات در قم اين است كه سازمان اوقات درآمد موقوفاتي كه براي اعتاب عراق هست را اجازه خروج از ايران نمي دهد لذا اعتاب در ايران نمايندگي زده اند.دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۵:۵۳ صبح
پاسخ: يكي از نكات مثبتي كه در زندگي‌ام دارم، اين‌كه به هيچ وجه گوشي تلفن همراهم را به اينترنت متصل نمي‌كنم. خيلي‌ها در اين سال‌ها اعتراض كرده‌اند كه چرا گوشي هوشمند داري ولي اينترنت روي آن نداري؟ پاسخ دادم: گوشي هوشمند را به خاطر استفاده راحت از مخاطبين و ذخيره و بازيابي شماره‌هاي تماس خريده‌ام، ولي اينترنت اگر روي گوشي باشد، مرا رها نمي‌كند و وقت و ذهنم را درگير مي‌سازد. من دوست دارم وقتي خودم تمايل دارم سراغ اينترنت بروم، نه اين‌كه در خيابان، بيابان، جنگل، كوه، دره، دريا، حتي موقع رانندگي، گوشي صدا بدهد و اينترنت مرا خبر كند كه بيا و پيام‌رسان مرا چك كن! اينترنت وقتي همراه آدم باشد، اختيار را از انسان مي‌گيرد. وقتي رسانه‌ها وقت انسان را ندزدند، وقت آن‌قدر كــِـــــش مي‌آيد كه گاهي نمي‌داني با آن چه كني!؟ :) بعد از نوشتن آن مقاله يك كتاب 100 صفحه‌اي براي حج و زيارت نوشته‌ام، بعد از بازگشت از سفر كربلا هم، در طيّ سه هفته، 22 جلسه درس خارج يكي از مراجع را به سفارش مؤسسه ايشان ويرايش و مستندسازي كردم و پس از صفحه‌بندي در قالب 300 صفحه آماده ارائه كرده‌ام. همه اين‌ها به لطف خداست كه قدرت مي‌دهد تا خودمان را از دزدان وقت حفظ كنيم. بله، اگر مي‌گفت مقاله بنويس به نام خودم چاپ كنم يا ارائه كنم، قبول مي‌كردم. گو اين‌كه پارسال پيش آمد، يكي از همكاران خيلي سابق تماس گرفت كه بايد براي نشريه‌اي مقاله‌اي مي‌نوشتم، يك پاراگراف نوشته‌ام ولي خشك شده‌ام و هر چه تلاش مي‌كنم نوشتنم نمي‌آيد. گفت دو سه روز هم بيشتر وقت ندارد. دو سه صفحه بيشتر نمي‌خواست باشد. متن را ارسال كرد و همان شب برايش نوشتم و فردا صبح ارسال كردم، رفاقتاً. ولي بنده خدا 500 هت زد به حسابم بابت آن، از روي لطفش. من البته درگير كارهاي خانه هم هستم، مثلاً امروز 5 صبح لپه را گذاشتم بپزد، چاي دم كردم، سفره را پهن، بچه‌ها صبحانه خوردند، رفتم پليس+10 براي معافيت دائم سه فرزندي اقدام كنم كه بسته بود و برگشتم تا دوباره ديرتر بروم. ولي در كنار كارهاي خانه، مشغول نوشتن هم مي‌شوم. إن‌شاءالله خداوند اين توان را از ما نگيرد و توفيق خدمت به همه‌مان عطا فرمايد. از لطفي كه به وبلاگ حقير داريد سپاسگزارم. در پناه خدا.
...:
«اعوذ بالله من الشيطان الرجيم» ((بسم الله الرحمن الرحيم)) سلام و عرض تبريك فراوان محضر شريف شما جناب استاد
زيارت قبول
إن شاءالله روزي هميشگي شما باشد .
خوش به سعادت شما
حقا كه لايق اين پاداش و خير كثير هستيد . گواراي وجود
اميدوارم همواره در تمام مراحل زندگي ، مادي و معنوي ، مثل موفقيت در اين همايش و بيش از اين ، موفق و سربلند و بهره مند از عنايات خاص حضرت باري تعالي باشيد .
بهترين آرزوها تقديم شما بهترين استاد

دوشنبه ۲۲ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۲:۰۸ صبح
پاسخ: سلام و عرض ادب. از لطف شما سپاسگزارم. إن‌شاءالله توفيق زيارت كربلا نصيب شما و خانواده گرامي بشود. در پناه حق.
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN