- چهار نفرند اول فيلم كه بعد وارد بازي ميشن...
«آره، من ديدم، بعد ميافتن تو يه سرزمين ديگه كه...»
> «بابا داشت حرف ميزدا...»
اين اتفاق زياد ميافتاد
الآن كمتر
قبلتر بيشتر
يك عادت در خودم ايجاد كردم
بيشتر براي تربيت فرزندان
بعد هم شد رويه جاري زندگي
يك قانون
تا حرفم را قطع كنند، قطع ميكنم
ديگر ادامه نميدهم
به هيچ وجه
حتي اگر اصرار كنند!
> سيدمرتضي: «ديدي چي شد، ديگه بابا بقيهشو نميگه حالا»
- بابا: سيداحمد برات توضيح ميده، نگران نباش!
سيداحمد: «بابا خودت توضيح بده بقيشو»
- نه پسر گلم، حرفي كه قطع شد ديگه ادامه نداره!
سيداحمد هم پشيمان
خيلي اصرار ميكند
اما راه به جايي نميبرد
شايد يك حرف ديگري بزنم
شايد يك بحث ديگري
اما آن حرف را
نه
ديگر آن را آن روز و آن لحظه ادامه نميدهم
شايد اگر مهم بود يك روز ديگر
در شرايطي كه پذيرش داشته باشد
قطعِ حرف نيست
قتلِ حرف است
كاري كردم اينطور فكر كنند
يقين داشته باشند
بدانند اگر حرفي را قطع كردند
خود را از چيزي محروم ساختهاند:
- ببينيد بچهها
حرفِ من
مالِ منه
من حرفِ خودم رو قطعاً خيلي دوستش دارم كه ميخوام به شما بگم
برام مهمه يعني
براي هر كسي اينطوره
هر انساني وقتي حرف ميزنه
حرفش براش مهمه كه داره ميگه
اگر قطع بشه
معناش چيه؟
يعني مخاطب
يعني شنونده
علاقهاي به اون حرف نداره
عين كالايي كه مشتري نداره
كالايي كه مشتري نداره رو نبايد فروخت
چرا؟
چون تمومش ضرره!
آب كم خور تشنگي آور به دست
تا بجوشد آبت از بالا و پست
نه الآن
نه از الآن
از كودكيشان
از وقتي خيلي كوچك بودند
برايشان توضيح دادم
گفتم نبايد در حرف ديگران دويد
عين بيادبيست
و عمل كردم
به همين روش
قطع كردم
ادامه ندادم
كاري كردم حس كنند محروم شدهاند
از چيزي كه ميتوانستند به دست آورند
اگر سكوت ميكردند
واقعاً هم به اين معتقدم
سخني كه شنونده آن را قطع ميكند
حرفيست كه نبايد گفته شود
بيسود
فقط ضرر
مصداقِ «شَقشَقَةٌ هَدَرَت!»
قال امام الاتقياء(ع): «لَا رَأْيَ لِمَنْ لَا يُطَاع»(نهجالبلاغه، خ27)
آن كس كه فرمانش را اطاعت نمى كنند طرح و نقشه و تدبيرى ندارد (و هر اندازه صاحب تجربه و آگاه باشد، كارش به جايى نمى رسد). (ترجمه مكارم)