خواستِ معلّم
نقاشي بكشند
دانشآموزان كلاس ششم ابتدايي
وقتي ديدم متحيّر مانده است:
- سيدمرتضي! تو كه خوب بلدي داستان نقاشي كني
ماجراي ترور را بكش خب!
انگار جرقه زده باشد
برق گرفته
دويد و رفت
يكي دو ساعت بعد اين را آورد تا عكس بگيرم و براي معلّم ارسال كنم
[تصوير بزرگ]
ديدني بود
جالب
تماشايي واقعاً
ماجرا همان است كه آن روزها در اخبار ميگفت!
قال امام الاُمة(ع): «وَ كَفَى بِالْمَرْءِ جَهْلًا أَلَّا يَعْرِفَ قَدْرَهُ» (نهجالبلاغه، خ16)
و در جهالت انسان همين بس كه اندازه خود را نشناسد. (ترجمه انصاريان)
و در نادانى انسان همين بس كه قدر خويش را نشناسد. (ترجمه مكارم)
و در نادانى مرد اين بس است كه نداند چه كس است. (ترجمه شهيدي)
نظرات
مجله پارسي نامه:
كاربر گرامي، سلام
در تاريخ
شنبه 100 فروردين 14 نوشته شما با عنوان
صحنه ترور برگزيده شده و در جايگاه
پيوندها در
مجله پارسي نامه قرار گرفته است. دبير تحريريه ي اين انتخاب
هايدي و دبير سرويس آن
هما ص بوده است. اميدواريم هميشه موفق باشيد.
شنبه ۱۴ فروردين ۱۴۰۰ - ۵:۲۳ عصر
پاسخ: سپاسگزارم.
....: راستش براي موضوع پايانامه م نياز به متغيير دارم تا بتونم عنوانم رو بصورت مدل طراحي كنم. من ميخواستم با موضوع سواد نرم افزاري بر فرسودگي شغلي و كيفيك تدريس در آموزش مجازي بين معلمان قم كار كنم. كه متاسفانه سواد نرم افزاري پرسشنامه نداشت
اومدم پرسنامه طرح كردم كلي هم پيش رفتم اما پيشنيه ندارم
و كيفيت تدريسم پزسشنامه ش محقق محوره
به همين خاطر تصميم برآن شد كلا موضوع رو تغيير بدم
راستش گفتم از شما راهنمايي بگيرم
جامعه م هم ميخوام معلما باشن
چهارشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۹ - ۲:۵۶ عصر
پاسخ: وقتي از متغيّر صحبت ميكنيم يعني درگير جبر و معادله شدهايم. ميخواهيم از واقعيتهايي صحبت كنيم كه با هم ارتباط دارند و بر هم تأثير ميگذارند. يعني بعضي تابع هستند و بعضي متغيّر. يكجور به رياضي كشيدن روابط واقعي. بنابراين ابتدا بايد عوامل «تأثيرگذار» در موضوع را بشناسيم و عوامل «تأثيرپذير». معمولاً متغيّرها ابتدا به صورت «حدسي» تعيين ميشوند. مثلاً اگر موضوع «سواد نرمافزاري معلمان» باشد، حدس ميزنيم اين موضوعات با آن در تعامل باشند؛ اثر بگذارند و اثر بپذيرند: تحصيلات معلم، درآمد فردي و خانوادگي، محل زندگي، خلاقيت و نوآوري، ريسكپذيري يا محافظهكاري، تجرّد يا تأهل، فرزندداري. بايد هر متغيّر را به عناصر اصلياش تجزيه كرده و رابطه آن را با موضوع اصلي تعريف كنيم: رشته تحصيلي، مدرك تحصيلي، دانشگاه محل تحصيل؛ اينها سواد رسانهاي فرد را تأمين ميكنند. فرض اگر در تهران تحصيل كرده باشد فرق ميكند تا يك شهرستان، از نظر ارتباط با فضاي مجازي. درآمد خانوادگي اگر بالا بوده، احتمال اينكه دسترسي به اينترنت با لپتاپ يا اسمارتفون داشته بيشتر است، پس در سنين پايينتر درگير رسانه مجازي بوده و به تجربه و سواد آن نزديكتر شده. اگر از نظر روحيه اهل ريسك باشد، بيشتر جرأت استفاده از فناوري داشته و سواد مجازي بيشتر كسب كرده. حجم زيادي متغيّر مرتبط با سواد مجازي ميتوان حدس زد و اينها را دستهبندي كرد و پرسشنامه درست كرد. بعضي رابطه مثبت با موضوع دارند (افزايش سبب افزايش) و بعضي رابطه عكس دارند. (افزايش سبب كاهش سواد رسانهاي). وقتي پاسخ پرسشنامه باز گردد، به روشهاي آماري ميتوانيم نسبت تأثير هر عامل در موضوع را تخمين بزنيم و براي متغيّرها ضريب كمّي و عددي قرار دهيم و به يك فرمول نهايي برسيم. اين فرمول ميشود دستاورد پژوهش كه قدرت پيشبيني سواد رسانهاي هر معلمي را با دانستن سوابق او ميدهد. هر چه جامعه آماري وسيعتر و متنوعتر باشد، فرمول دقيقتر خواهد شد.
....: سلام. وقتتون بخير. نياز به هم فكري تون دارم
براي پايانامه م نياز به چند متغيير دارم
مرتبط با معلم ها
ممكنه چندتا بهم پيشنهاد بديدن
مهمه كه پرسشنامه داشته باشه
سهشنبه ۲۵ آذر ۱۳۹۹ - ۱۱:۱۶ عصر
پاسخ: سلام. متغيّر؟! لطفاً توضيح بيشتر بفرماييد. خيلي ملتفت ماجرا نشدم. اگر مفصّل است و در اينجا جا نميشود، ميتوانيد ايميل بفرماييد. تشكر.
نوري: ممنون از شما، ان شاءلله فرزاندانتون عاقبت بخير بشن
اگر براتون مقدور بود لطفا درباره ي مشكلاتي كه براي اجراي پولطلا وجود داره مطلب مي نويسيد؟ با تشكر
دوشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۹ - ۱۰:۰۵ صبح
پاسخ: چشم. إنشاءالله فرصتي به دست آمد. تشكر از دعاي خير شما.
نوري: خيلي به مادر سابقشون فكر ميكنم...واقعا جاي حسرت خوردن داره كه كاش الان اين همه رشد و خلاقيتو از نزديك ميديد و لذت دنيارو ميبرد.
حاج آقا ببخشيد شما نظريه ي "پولطلا"يي كه چندوقته داره تو رسانه ها درباره اش صحبت ميشه مطالعه كرديد؟ (يكبار درباره نظام بانكي و پولي مطالبي گذاشته بوديد، اين نظريه چقدر به دغدغه ي شما برا درست كردن يك نظام پولي جديد كه تابع طلا باشه نزديكه؟
يكشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۳:۵۳ عصر
پاسخ: ديدهام، خيلي قبلتر. فيلمهايي از حجةالاسلام امامي. ايشان در اصفهان مؤسسهاي تأسيس كرده و نظريه پولطلا را طرح كرده، پيوسته نشر ميدهند. خيلي از نظريه ايشان خرسند شدم. راهي نيست جز اينكه از پول فيات (بدون پشتوانه) خلاص شويم كه در حقيقت پشتوانه آن «ربا» است. ولي براي تحقق و اجراي اين نظريه مشكلاتي وجود دارد و آسيبهايي در عمل اتفاق ميافتد كه بايد به آن توجه كرد و راهحلهايي يافت. همان مشكلاتي كه انگيزه تأسيس بانك و ايجاد اسكناس و پول كاغذي را سبب شد. اين مشكلات اگر حل نشود نظريه پولطلا قابل اجرا نخواهد بود. مادر سابق خيلي چيزها را از دست داد، خيلي چيزها را. چيزي هم به دست نياورد. كسي ميگفت الآن شده است تايپيست، براي برادرانش كه به خيال خودشان با تايپ كردن سخنرانيهاي پدرشان كه از دنيا رفته است، دارند به اسلام خدمت ميكنند. اشتباه ميكند و اشتباه ميكنند. زندگياش تباه شده و براي اندك دستمزدي كه ميگيرد صبح تا شب مشغول تايپ و تصحيح و ويرايش است. حقيقتاً لذت مادري را از دست داد. لذتي كه انسان از بزرگ شدن و قوي شدن و باسواد شدن و مستقل شدن فرزندانش پيش روي خودش ميبرد. نه فقط لذت در دنيا، كه قطعاً ثواب اخري در پي دارد. زحماتي كه انسان حسب تكليف شرعي براي رشد فرزندان ميكشد همه به حساب ميآيد و در نزد خداوند مطابق آنچه رسول خدا (ص) فرموده است «جهاد» در نظر گرفته ميشود. خسران دنيا و آخرت است مسيري كه انتخاب كرده است. ممنون از توجه شما.
حسن ف: سلام. اون قسمتي كه نوشته "طراح" و "نقاش" و "و...".اون "و..." منو كشته.
يكشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۹ - ۸:۳۱ صبح
پاسخ: سلام. بله، موافقم. براي منم جالب بود. تشكر. :))