به نام خدا

در پارسي‌بلاگمقاومت خانگي

سه‌شنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱:۳۱ عصر

گران مي‌شود
هر روز
روز به روز
قيمت‌ها نجومي

البته اين صحيح نيست
عبارت علمي‌تر اين:
ارزش پول كاهش مي‌يابد
نتيجه پول‌سازيِ بانك

من يك سرپرست خانوار
مسئول حل بحران‌هاي اقتصادي كه نيستم
تكليف من چيست؟
حلِ بحرانِ اقتصاديِ خانواده‌ام
اين چيزي‌ست كه بايد بيانديشيم

ما همه چيز را در خانه مي‌سازيم
همه همه كه نه
تا جايي كه بتوانيم
پنير در خانه
دوغ در خانه
نجاري در خانه
دوخت و دوز لباس در خانه
حتي نان و كيك و شيريني هم در خانه
اخيراً ماسك هم دوختيم
آن هم در خانه
و جديدترين توليدمان...



قد كه مي‌كشند
تشك‌هاي بزرگ‌تر نياز
رفتم لحاف‌دوزي محل‌مان:

هر تشك دو متر پارچه مي‌خواهد
متري 20 تومان
مواد هم 8 كيلو لازم است
نصف پنبه نصف الياف
الياف كيلويي 25 تومان
پنبه هم 40
هزينه دوخت هم 35 مي‌گيريم

يك حساب سرانگشتي
335 هزار تومان
براي هر تشك
يك تشك ساده فقط!

نه نشد!
اين نمي‌شود
نمي‌شود قيمت را اين‌قدر بالا حساب كرد
خلاقيت لازم است
نوآوري
مگر نمي‌شود در خانه تشك دوخت؟
مي‌شود
و ما مي‌توانيم

پارچه خريدم
از كوچه بغل خودمان
متري 16 داشت
متري 19 هم
متقال عرض دو متر
گفتم ضخيم‌تر را بدهد
باكيفيت
بيشتر عمر كند
پس پارچه شد 38
براي هر تشك
الياف هم رفتيم خيايان جوادالأئمه ع
كيلويي 20
هر تشك 5 كيلو

در نهايت هر تشك را با 138 هزار تومان توليد كرديم
197 هزارتومان ارزان‌تر
خودمان در خانه

بچه‌ها هم خوششان آمد
كمك كردند
در توليد تشك‌هاي خانگي خودشان
با مهارت لحاف‌دوزي هم آشنا

اين بخش مهمي از تربيت نسل آينده است:
مي‌شود!
مي‌توانيم!

قال بُرهانُ الْمـُنير (ع): «إِنَّ النَّاسَ وَرَائِي وَ قَدِ اسْتَسْفَرُونِي بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، وَ وَ اللَّهِ مَا أَدْرِي مَا أَقُولُ لَكَ؟ مَا أَعْرِفُ شَيْئاً تَجْهَلُهُ وَ لَا أَدُلُّكَ عَلَى أَمْرٍ لَا تَعْرِفُهُ ... فَاللَّهَ اللَّهَ فِي نَفْسِكَ، فَإِنَّكَ وَ اللَّهِ مَا تُبَصَّرُ مِنْ عَمًى وَ لَا تُعَلَّمُ مِنْ جَهْلٍ وَ إِنَّ الطُّرُقَ لَوَاضِحَةٌ وَ إِنَّ أَعْلَامَ الدِّينِ لَقَائِمَةٌ.» (نهج‌البلاغه، خ164)
مردم، به سراغ من آمده اند و مرا ميان خود و تو سفير قرار داده اند. به خدا! نمى دانم چه چيز را براى تو بگويم؟ من مطلبى را كه تو از آن بى اطلاع باشى (در مورد حقوق مردم) سراغ ندارم، و نمى توانم تو را به چيزى راهنمايى كنم كه از آن آگاه نيستى؟ ... خدا را! خدا را! (اى عثمان) به جان خود رحم كن; چرا كه به خدا سوگند! تو كور نيستى تا بينايت كنند و جاهل نيستى تا تعليمت دهند; زيرا راه ها آشكارند و نشانه هاى دين بر پا و روشن! (از خدا بترس و به كار مردم رسيدگى كن). (ترجمه مكارم)


مطلب بعدي: معلّمك مطلب قبلي: ناخونك

بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN