«مردم چرا فريب تبليغ را ميخورند؟»
تبليغهاي تلويزيوني
كلاً آگهي بازرگاني
گاهي خيلي احمقانه به نظر ميرسد
پس چرا
چرا باز هم مردم فريب ميخورند؟
- بچهها به همين تبليغِ «قيمت» نگاه كنيد
كشك بادنجان دلپذير
مسير تصميمگيري اينطور است معمولاً
وقتي آگهي در خانه ديده ميشود:
كودك: بابا از اينايي كه قيمت ميگه خوشمزهست ميخري؟
بابا: نه عزيزم، اينا چيزاي خوبي نيست.
مامان: بچه گناه داره، حالا يه چيزي هوس كرده، چرا همهش نه مياري، حالا يه بار بخر ببينيم چيه ديگه، يه بار كه به جايي بر نميخوره!
[حالا بابا وسط يك دوراهي سخت گير كرده؛
نخرد، دوست داشتن فرزندش زير سؤال ميرود
بخرد هم احمق شده
پول مفت به جيب آگهيدهنده ريخته]
اما بچهها
خانواده هميشه قدرتمندتر است
پس
پدر خانواده ميخرد
فردا با يك شيشه كشك بادنجان دلپذير به خانه خواهد آمد
چرا؟
چون قيمتِ دورهمي آن را تبليغ كرده است!
سيداحمد: «پس همهاش تقصير زنهاست!»
نه پسرم!
اينطور قضاوت كردن صحيح نيست
برعكس هم بود همين ميشد
چه بسا...
مسأله اصلي چيز ديگريست:
«تفكيك تصميمگيري از درآمدزايي»
فكر كن اگر مرد در خانه بود
زن درآمد كسب ميكرد
باز هم همين اتفاق ميافتاد
منتها برعكس
وقتي كسي براي تأمين مخارج خانه كار ميكند
درآمد كسب ميكند
درك كاملي از نسبت تلاش و كار انجام شده با مبلغ درآمد دارد
اينجاي كار را با دست نشان دادم
با فاصله دو دست از هم
فردي كه درآمد كسب ميكند
ميداند
به خوبي
ميفهمد
اگر يك متر تلاش كرده و ده سانت پول كسب كرده
حالا
ارزش ندارد با اين ده سانت پول فقط بيست سانت كشك بخرد مثلاً
چرا؟
زيرا آنوقت يك متر تلاش خود را برابر با بيست سانت كشك قرار داده
او ارزش واقعي كار خود را ميداند
اما
وقتي اين ده سانت پول را به فرد ديگري ميدهد
چه مرد و چه زن
هر فرد ديگري
او توازن ده سانت پول با يك متر كار انجام شده را درك نميكند
او
به سادگي
بدون نگراني
بدون ناراحتي
خيلي سريع حاضر ميشود ده سانت پول را با بيست سانت كشك عوض كند!
و آگهي بازرگاني
دقيقاً ميداند چه كسي را هدف قرار دهد
فردي كه درآمد كسب ميكند را نه
ميرود سراغ آنهايي كه «تصميم» براي مصرف درآمد ميگيرند!
قال علي (ع): «أَزْرَى بِنَفْسِهِ مَنِ اسْتَشْعَرَ الطَّمَعَ، وَ رَضِيَ بِالذُّلِّ مَنْ كَشَفَ عَنْ ضُرِّهِ، وَ هَانَتْ عَلَيْهِ نَفْسُهُ مَنْ أَمَّرَ عَلَيْهَا لِسَانَه.» (نهجالبلاغه، ح2)
هر كس طمع را پيشه كند خود را حقير كرده و كسى كه ناراحتى هايش را (نزد اين و آن بدون هيچ فايده) فاش كند به ذلت خويش راضى شده و آن كس كه زبانش را بر خود امير كند شخصيتش حقير خواهد شد. (ترجمه مكارم)