به نام خدا

در پارسي‌بلاگاحضار براي دادگاه

سه‌شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۹:۰۰ صبح

بالاخره احضاريه دادگاه آمد
خداحافظي كرد كه: دارم مي‌روم
مي‌گفت: براي 14 اسفند است
خانمش دادخواست جديد داده است
همراهش را قطع كرد و گذاشت
آخرين وصايايش را كه گفت
پرسيدم: پس چگونه اگر كار داشتم تماس بگيرم؟
- ايميل كه دارم! :)
لبخند زد و گفت: خداحافظ.
رفت تا كي دوباره باز گردد!


مطلب بعدي: زنِ خوب، بد يا شاغل؟ مطلب قبلي: قدرت پنجمين نسخه HTML

نظرات

پيروز: سلام سيد، در چه حالي؟! اميد كه دوري از وطن و دوستان، به مرز بازگشت و وصال رسيده باشد.
شماره 910مان را كه داري، به‌گونه‌اي كه كسي متوجه نشود، خبري بده تا ببينيم‌ات!
دوست‌دارت
چهارشنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۲:۵۱ عصر
پاسخ: سلام برادر. إن‌شاءالله.
پيروز: سيدجون! بيا همين‌جا؛ اين‌قدري رفيق و آشنا هست كه خيلي راحت‌تر از اوني كه [دشمنان خدا] فكرش رو بكنند، مشخصات خودت رو از «يك‌جلدي» تا «سه‌جلدي!» تغيير بديم. نرو ديگه! برگرد همين‌جا، تازه داشت حال‌مون شروع مي‌شد. تازه مي‌خواستم Rothmans رو بهت معرفي كنم...
خدا اون يارو مرتيكه علاف باصطلاح آخوند احمق و دختر مزخرف‌ش رو با صنف اين‌يكي يارو علاف مزخرف و دختر خائن‌ش محشور كنه.
خيلي قاطي‌ام.

دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۰:۰۸ عصر
پاسخ: خدا نكنه قاطي باشي! اولين فرصت خدمت مي‌رسم و گپ و گفتي مي‌زنيم. توكل بر خدا. خيلي خودتو ناراحت نكن. آدم خيلي چيزا تو اين سفرا ياد مي‌گيره. بي‌تأثير هم نيست. مي‌بينمت إن‌شاءالله برادر :)
بازم پيروز: مرد مؤمن! تو كه مي دوني كه سخت مشغول مريض داري هستيم, چرا خبرم نكردي؟ سريعا خبرم كن تا قاط نزدم.
دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۲:۲۹ عصر
پاسخ: برادر مؤمن‌تر از جانم، خب چه كنم! گرفتاري است ديگر! نشد كه خبر دهم. اميدوارم حال ابوي گرام هر چه زودتر بهتر شود. فعلاً اصفهان هستم (البته به كسي نگي‌ها! :) بعد از اصفهان احتمالاً يه شهر ديگه برم. فكر كنم بايد ايرانگردي كنم تا يه جايي رو براي زندگي پيدا كنم. يه جايي كه با هزينه كم و به دور از دشمنان خدا (دروغگو واقعاً دشمن خداست) زندگي جديدي را آغاز كنم، با يك نام جديد و يك هويت متفاوت! يه موقع تونستم باهات تماس مي‌گيرم. ياعلي
پيروز: نبينم كه نباشي سيد! من تازه پاي در اين راه گذاشته م. نري يهويي!

دوشنبه ۱۵ اسفند ۱۳۹۰ - ۱۲:۱۰ عصر
پاسخ: بزرگواري داداش، چه كنم؟! قصه ما هم همين است!
نامه هاي حوزوي: سلام و ادب
حاجي وبلاگ خوبي داري اولين باره ميبينم
فرصت كردي سري هم بما بزن خوشحال ميشم
يكشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۰ - ۹:۱۱ صبح
پاسخ: تشكر!
وجدان خودت: البته مطمئنم كه:
نرود ميخ آهني بر سنگ
(چون شيطان سيد مهدي، خودش يه پا سيد مهدي است)
جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۷:۰۸ عصر
پاسخ: بسيار مرا مايل كردي كه رمز سايت http://chamankhah.com را تحويلت دهم. بروي و گشتي بزني و از ميان شصت تابلوي اين سايت بهره‌ها برگيري، وافر و شايان. بخواني و بشنوي كه چه گذشته است و از چه اخباري بي‌اطلاعي. البت كه چون از خانواده و بستگان ايشاني، مر تو را مجوز هست براي اين ديدار. ايميل يا نشاني بده، رمز را برايت ارسال مي‌كنم. خوش دارم خودت ببيني و بخواني! بي‌شك در قضاوت‌هايت عادلانه‌تر عمل خواهي كرد.
وجدان خودت: وجه اشتراك تمامي اين افراد با شما:
1- حق دانستن مطلق كارها و موضع گيري هاي خود
2-مجتهد دانستن خود
3- استفاده ابزاري از قرآن و روايت براي حق جلوه كردن مواضع خود
4-فرار از بحث با مخالفين قدرتمند علمي خود به هزار و يك بهانه
5- فيگور آزاد انديشي بوسيله ابزارهايي مانند سخنراني، كتاب نويسي _ و البته براي شما_ وبلاگنويسي(آن هم با شعار: شايد سخن حق حق حق!!) براي مخفي كردن بند 4
جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۷:۰۵ عصر
پاسخ: فيگور! :) ممنون!
وجدان خودت: البته اين امور از شما بسيار طبيعي است و عادي تر، چسباندن اشتباهات و امور خود به دين، اسلام و قرآن!!!
مانند مجاهدين خلق، فرقان، بازرگانها، سروشها و............
جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۶:۵۶ عصر
پاسخ: تصور نماييد هر هفته براي شما پيامك‌هاي آزاردهنده ارسال مي‌شود. گاهي تماس‌هايي و پيغام صوتي كه: «بياييد بر سر حضانت فرزندان معامله كنيم». بله، دقيقاً از واژه «معامله» استفاده شده است! فشارهاي روحي و آزارهاي رواني بسيار عميق‌تر از هر ضربه‌اي بر جسم است، گاهي. نشنيده‌ايد از عيسي(ع) پرسيدند: از چه مي‌گريزي؟ گفت: از آدم احمق! تصور كنيد طلاق يك‌سال پيش واقع شده، اما آزارها ادامه داشته باشد و هر روز پيغام و پسغام و واسطه، نه براي توبه و عذر تقصير، كه از سر كبر و نخوت و خودشيفتگي. يك روز پيام براي «معامله‌» بر سر حضانت فرزندان، يك روز پيام كه «تمام مهريه فداي يك تار موي تو» و بعد پيام...! بگذار و بگذر كه اين قصه سر دراز دارد.
وجدان خودت: عجيب تر، تاويل آيه قرآن است!!!!!!!!!!!!!!!
مهاجرت براي در دام كفر نيفتادن كجا، فرار از دادگاه جمهوري اسلامي كجا، آقاي تنها مجتهد كره زمين!!!!!
اگر حق با شماست و طرف، ظالم است پس چرا فرار؟!!

جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۶:۵۳ عصر
پاسخ: كفر گناه است، از گناه بايد گريخت، اگر توان اصلاح آن نيست. مهاجرت در راه خدا هم همين است؛ گريز از گناه است به سوي زميني كه بتوان در آن عبادت خداي را نمود و مزاحمت شياطين در آن نباشد. اگر توان اصلاح داشته باشي بكن، اگر نمي‌تواني، مگر زمين خدا وسيع نبود؟ اين خطاب فرشتگان به بشري است كه از سر مسامحه و مصالحه، تساهل و تسامح، آن‌گاه كه ياراي قيام ندارد، سكون اختيار كند و به ظلم راضي شود. دادگاه خاصي كه سخن از آن رفت، استثنائي است در ميان پديده‌ها. نه به دادگاه رفتن كمكي به قاضي مي‌كند و نه نرفتن چيزي از حكم مي‌كاهد يا تغيير مي‌دهد. مواد قانوني روشن است، تنها حضور در دادگاه و ملاقات با دروغگويان و آزاردهندگان، شخص را در معرض دروغ و عصيان قرار مي‌دهد و پرهيز از آن بسيار نيكوتر.
وجدان خودت: هميشه ناحق و خلاف كار فرار را بر قرار ترجيح ميدهد!
همانطور كه سفسطه باز و مغالطه كننده، غوغا سالاري و پخش شبنامه (البته به صورت مدرن آن مانند وبلاگ نويسي) را بر اتمام حجت و بحث رو در رو با مخالف و منحرف(از نظر مجادله كننده) ترجيح ميدهد!
جمعه ۱۲ اسفند ۱۳۹۰ - ۶:۴۸ عصر
پاسخ: اين‌گونه نيست كه هركه «رفت» خاطي باشد و خلافكار. مگر نه اين‌كه توصيه شده عصباني از محل درگيري خارج شود؟ نگفته‌اند از مكاني كه احتمال گناه هست بگريزيد؟ اين فرمايش شما اطلاق ندارد.
صبر: ميداني برادر
بعضي وقتها با خودم فكر مي كنم تو بايد كاري را كني كه شايد يافتن اجازه شرعي براي آن كمي سخت باشد
اما به نظر تنها راه نجات تو مي رسد
من اگر جاي تو بودم اين كار را مي كردم
قطعا
حجت شرعي خود را نيز بر اساس ضرورت و عسر و حرج مي يافتم
خدا رحمت كند مرحوم حسيني را
مي فرمود
آخرين مرحله تفاهم با انسان هاي غير قابل تفاهم
تفاهم به رعب است
بگذارم و بگذرم .....
سه‌شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۴:۱۷ عصر
پاسخ: اجازه شرعي را بايد از مجتهد جامع‌الشرايط بگيرم، تا وقتي كه مجتهد نيستم! كدام مجتهدي اجازه مي‌دهد براي ...؟! همان صبر بهتر! خداوند باز خواهد پرسيدمان: مگر زمين من وسيع نبود تا در آن مهاجرت كنيد؟ (نساء:97). فعلاً مدتي را در هجرت بودن به كه در غل و زنجير كيد دشمنان خدا (دروغگويان دشمنان خدا هستند). تشكر!
محسن:
با عرض سلام و ادب. انسان هايي كه حضور در انتخابات را بي ارزش قلمداد مي كنند و آن هايي كه آگاهانه نادرست راي مي دهند، هر دو به يك اندازه به اسلام و سرزمين خود خيانت كرده اند.
دوست عزيز، گروه اينترنتي رهروان ولايت در آستانه انتخابات اقدام به راه اندازي جنبش اينترنتي حضور آگاهانه نموده است. از شما دعوت مي كنيم با قرار دادن لوگوي اين جنبش در وبلاگ خود به جنبش بپيونديد. ضمنا لطفا پس از قرار دادن لوگو اطلاع دهيد تا علاوه بر درج خبر پيوستن شما به جنبش، وبلاگ يا سايت شما نيز در ليست جنبشي ها لينك شود.
www.jonbeshnet.ir
منتظر حضور گرم شما هستيم
گروه اينترنتي رهروان ولايت

سه‌شنبه ۹ اسفند ۱۳۹۰ - ۹:۰۹ صبح
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر19نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN