پس از پيشگفتار، مشتمل بر دو بخش عمده آسيبها و راهكارهاست. فعاليتهاي فرهنگي به دو نوع فعاليتهاي جهادي و سازماني تقسيم شدهاند و ويژگيها و آسيبهاي هر نوع به تفكيك بيان شده است.
مؤسّسات زيادي تأسيس شده، هر روز هم ميشود. دوستاني كه به هدف خدمت به جامعه، براي فعاليتهاي فرهنگي جهادي، دست به راهاندازي يك سازمان و نهاد ميزنند. اما زمان زيادي نميگذرد كه با چالش مواجه ميشوند، همان چالش هميشگي، همان چالشي كه نهادهاي ديگر هم دارند، همان چالشي كه به خاطر رهايي از آن يك مؤسسه زدهاند، حالا خودشان گرفتار شدهاند. جالب اينكه معمولاً هم نميدانند، نميدانند چه شده و چرا خودشان شدهاند درست مثل همان سازمانهايي كه نقدشان ميكردند. من بحث را بردم روي آسيبهاي ساختاري، نقطهاي كه معمولاً مورد توجه نيست. خيال ميكنيم تا آدم خوبي سر كار بيايد حل است. خيال ميكنيم آدمهاي خوبي نبودهاند كه كارشان درست در نيامده. حالا كه خودمان خوبيم، باز هم همان نتيجهاي را ميگيريم كه انتظار نداشتيم از آدمهاي خوب سر بزند. دليل آن نقص در ساختار است.
دوستي چنين مشكلي داشت و راهنمايي خواست، آنجا بود كه اين مطلب را نوشتم و ارسال كردم. بعد هم بخشبخش گذاشتم در وبلاگم.
نظرتان را شخصاً ميخوانم. پس آنچه ميپنداريد ذيلاً بنگاريد لطفاً، به قصد اصلاح اشتباهاتم:
سپاس
شنبه ۱۶ مهر ۱۴۰۱سلام
چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱