مطالبي سلسلهوار در قالب ۲۲ شماره بيان شده است. محور آن تبيين شيوهايست كه ميتواند وضعيت يك سازمان را به نحوي تغيير دهد كه نيروهاي غيرفعال و كمكار را تبديل به افرادي فعّال و خلاّق و حساس نسبت به سرنوشت سازمان نمايد.
خودم اساساً با سامانه «ايدهبان» مخالف بودم. با اينكه بياييم و تمام مسيرهاي فعاليت جاري سازمان را دور بزنيم و از مردم ايده بگيريم تا سازمان را متحوّل سازيم! مگر ميشود؟! مگر درست است؟! اگر سازمان ما بحرانزده است، بله، موقتاً از مردم ياري ميطلبيم. اما اين ياريطلبي هم بيشتر جنبه تبليغاتي دارد و اميدبخشي به مخاطبين و ارباب رجوع، تا بفهمند كاري در حال انجام است. وگرنه اگر ما باشيم و ايدهها، بالاخره اينها در سازمان بايد انجام شوند و اگر سازمان ما ميتوانست حركت كند كه ميكرد، نياز به يك فرافعاليت نميداشت! در اين نوشته سعي كردم به كارفرما بفهمانم كه يك سازمان خوب و سالم خودش بايد خلاّق باشد و نيروهايش ايده بدهند و اسباب رشد را فراهم نمايند. اگر آنقدر وضع خراب است كه احساس نياز ميكنيم به ايدههاي مردم، اين يعني يك زلزله درون سازماني نياز داريم. غربالي بايد و لتغربلنّ غربله گفتن شايد! تئوري اين زلزلهسازي را در اين نوشتار كوتاه سعي كردم بيان نمايم. دادم رفيق، داد كارفرما ظاهراً. اميد كه نيست، همان آرزو كافيست!
انسان محتاج وعظ است. ترديد نكنيد و هر چه در نظرتان هست را ذيلاً برايم بنويسيد:
مطالبي در مورد سازمان ها توجهم را جلب كرده است
سه شنبه ۱۷ مهر ۱۳۹۷بسم الله
يكشنبه ۱۱ فروردين ۱۳۹۸آموختن
يكشنبه ۲۶ خرداد ۱۳۹۸سلام قربان
نوشتههاي شما را ميخوانم و ديدگاه شما مي پسندم. با مورد مشابهي از مسئله اين نوشته نيز درگيرم كه فكر مي كنم كمك خواهد كرد
تشكر بابت زكات اطلاعات
يكشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۸ممنون
چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۰مطالعه
شنبه ۸ مرداد ۱۴۰۱عالي
چهارشنبه ۲۴ خرداد ۱۴۰۲شناخت سازمان مطلوب
چهارشنبه ۲۴ مرداد ۱۴۰۳