مروري بر فلسفه خانواده

خانواده چيست؟! ما براي چه خانواده تشكيل مي‌دهيم؟! فايده‌اش؟! هدفش؟! مكانيزم عملش؟! و خيلي از پرسش‌هاي ديگر در قالب اين عناوين: دلايل تشكيل خانواده، ثمرات تشكيل خانواده، سلول نظام، ساير سلول‌هاي نظام اجتماعي، خانواده؛ سلول نظام فرهنگي، آموزش‌محور يا تربيت‌محور، التقاط آموزشگاه-خانواده، نقش اجتماعي خانواده، ضعف خلقت نوزاد، خانواده بمثابه آينده‌ساز جامعه، تعليم خانواده؛ تغيير آينده.

اين نوشته مشتمل بر چندين نظريه متعدد است. نظرياتي كه شايد در بسياري از كتاب‌ها و نوشته‌ها به سادگي نتوان يافت. مشكل از آن‌جايي شروع شد كه حضرت آقا در سخنراني خود، بحث خانواده را كه طرح كردند، آن را «سلول جامعه» ناميدند. حالا كارفرما گير داده كه اين را توضيح بده يعني چه؟! من هم رفتم سراغ منابع و كتاب‌هايي كه دسترسي داشتم. خواندم و خواندم و خواندم، ولي نتوانستم تفسيري براي اين كلام بيابم. من هم قبول داشتم كه خانواده سلول نظام اجتماعي‌ست، اما چگونه؟! با چه كيفيتي؟! با چه مكانيزمي؟! حرف‌ها كم بود. سخن‌ها تكراري. در قرآن بيشتر با «ازدواج» مي‌توان مباحث خانواده را دنبال كرد. حتي رفتم سراغ متون انگليسي. مقالاتي كه آن‌ها را نيز به جاي Family بايد ذيل Marriage يافت. آن‌جا نيز مطلب معتني‌بهي نجستم. اصلاً اگر خارجي‌ها بهتر از ما خانواده را مي‌شناختند، نه، حتي به اندازه ما، كه وضع اجتماعي و فرهنگي‌شان الآن اين نبود! خلاصه تصميم گرفتم خودم بسازم. يعني فكر كنم و نظريه‌پردازي. من؟! بله، موافقم. تخصّصي ندارم در اين زمينه. من؟! بله، من كه خودم يك خانواده داشتم و پس از طلاق، خودم ماندم و سه فرزندم. بله، من! گفتم: فكر مي‌كنم و مي‌نويسم. هر چه باداباد. شد شد، نشد هم كه نشد. غلط باشد يا درست. من آن‌چه فكر مي‌كنم را مي‌نويسم. باقي بر عهده متفكّرين و دانشمندان. اگر حرف‌هاي اين انسان كوچك را قابل دقّت تشخيص دادند كه استفاده مي‌كنند و چه خوب، اگر هم ديدند چرت و پرت است، خُب من تلاشم را كرده‌ام و خداوند را مهربان‌تر از آن شناخته‌ام كه فقط به نتيجه پاداش دهد، به نيّت هم عنايت دارد! اين نوشته از همين روست كه متضمّن نظريات جديدي‌ست. خيلي جديد. مطالعه بفرماييد تا ببينيد چقدر تازه است!