نمونه قرارداد توليد نرم‌افزار مديريت بانك اطلاعات

شايد يك كمي غير عادي است كه مجري خودش قرارداد را تنظيم نموده باشد. البت كه صحيح نيست و بايد كارفرما كه در حال پرداخت مالي است آن را بنويسد و مصالح خود را لحاظ نمايد. امّا اين دوستان خيلي دوست بودند از يك سو و در اين خصوص بي‌تجربه از سوي ديگر. اين شد كه در فرمت‌هايي كه معمولاً مورد استفاده قرار مي‌دادم درج كردم. فرمت‌هايي كه در مركز پژوهش‌هاي اسلامي خيلي قبل‌ترها طراحي كرده بودم.
آن‌چه جاي پرسش دارد، مرحله پس از امضاي قرارداد است. من هر چهار نسخه را امضاء كردم و تحويل‌شان دادم كه پس از دو امضاي ديگر، يك نسخه به دست خودم برسد، امّا... پيش‌پرداخت را يك و سيصد دادند، كار هم در تاريخ تعيين‌شده تحويل شد. اكنون هم يك‌سال و نيم گذشته است از آن تاريخ، نه باقي مبلغ پرداخت شده و نه نسخه مربوط به مجري. دو دفعه هم سراغ نسخه قرارداد را گرفتم كه گفتند داده‌اند به فن‌آوري اطلاعات مركز و آن‌ها بايد به بنده برسانند! الله أعلم. من كه راضي‌ام. كاري كه براي مركز مديريت حوزه علميه باشد، مطالبه ندارد، انگار براي خود امام زمان(عج) كار مي‌كني، هيچ ردخور ندارد كه مستقيم مي‌رود به آخرت. در دنيا نمي‌ماند كه، حالا بخواهم گير بدهم چرا پولم را نمي‌دهيد؟ كدام پول را؟ آن‌ها هم حق دارند بگويند چهارده‌سال مفت‌مفت نان امام زمان(عج) را خورده‌اي كه امروز پول مطالبه كني؟ براي كاري كه وظيفه‌ات بوده انجام دهي؟ تمام شهريه‌اي كه در اين سال‌ها گرفته‌ام را محاسبه كنم، مبلغ زيادي مي‌شود، بدون زحمت، از وجوهات استفاده كرده‌ام، حالا بيايم و به مديران مركز بگويم پول مرا بدهيد؟ مگر «پولِ من» دست آن‌هاست؟ تخم دو زرده كرده‌ام براي حوزه علميه كه حالا هزينه‌اش را بخواهم؟ واي بر ما، چقدر كم‌كاري مي‌كنيم...! خدايا ببخش!