نمودار سازماني پيشنهادي فن‌آوري اطلاعات

اولين نگارش از ساختار پيشنهادي را بر اساس نيازهاي واقعي طراحي كرده بودم. همين بود كه پنج اداره در آن ديده شده بود؛ نگهداري شبكه و تعميرات يك اداره، برنامه‌نويسي و گرافيك و تمام امور توليدي، آموزش هم اداره‌اي جدا، براي ورود اطلاعات هم يك اداره و براي جمع‌آوري اطلاعات و آمار درباره كاربران يا همان مشتريان نيز يك اداره در نظر گرفته بودم. وقتي زيرمجموعه‌ها را بررسي مي‌كردم، به نظرم رسيد بعضي اصلاً ساختار نيستند و بيشتر به وظيفه مي‌مانند، وظايفي كه نياز به جايگاهي مستقل و نيروهايي خاصّ ندارند. اين شد كه در نگارش دوم، كاملاً فلسفي به قضيه نگاه كردم. سه اداره در نظر گرفتم كه «راه‌اندازي، حفظ و توسعه» را بر عهده بگيرند، ضرب در «محتوا، ابزار سخت و ابزار نرم»، دو تاي آخر همان سخت‌افزار و نرم‌افزار است. مي‌شود گفت به يك معنا، اگر فرهنگستاني به قضيه بنگريم، «محتوا، برنامه، سازمان» تركيب شده با «انسان، ابزار، امكان» و «حفظ، ترميم، بالندگي». يعني به يك شكل هر ۹ تاي اين‌ها دخيل در كار ديده شده‌اند و ماتريسي ساخته شده كه بعضي خانه‌ها در هم ادغام شده است و در نهايت اين باقي مانده. در نگارش سوّم، اين نگاه فلسفي را به عملكرد عيني نزديك ساختم، به اين‌كه سعي كردم «موضوعات» را به جاي «اوصاف» بنشانم. براي بازخورد هم جايگاه ويژه‌اي گشودم و بخشي از امور محتوايي را به آن‌جا منتقل ساختم. گرافيك را هم اساساً از فن‌آوري اطلاعات خارج كردم. راستش را بخواهيد اين كارها را عملاً هم انجام دادم، يعني گرافيست ما رفت زيرمجموعه واحدي ديگر فعاليت كند! برنامه‌نويسي را هم تفكيك كردم بين Web based و Windows application.

نمودار سازماني پيشنهادي فن‌آوري اطلاعات - نگارش دوم