به نام خدا

دريافت فايل ضميمه

خب، ظاهراً تصميم گرفتيد تا اين فايل را دريافت كنيد. از اين بابت خوشحالم، از اين‌كه آن را شايسته دريافت دانستيد. تنها يك گام ديگر تا دريافت فايل باقي مانده است و آن بيان ديدگاه شماست؛ من بسيار كنجكاوم كه بدانم چه چيزي در توضيحات اين فايل توجه شما را جلب نموده است و به اين تصميم شما منتهي گشته. يعني در يك كلام: چرا مي‌خواهيد اين فايل را دانلود بفرماييد؟
بزرگواري كرده و به زبان شيواي فارسي، چند كلمه‌اي در اين باره برايم بنويسيد. بدانيد كه حتماً اين توضيح شما حقير را ياري مي‌كند كه در فعاليت‌هاي آينده دقّت بيشتري كرده، بهتر و مؤثّرتر عمل نمايم.
پيشاپيش از وقتي كه مبذول مي‌فرماييد سپاسگزارم!

كاربرگ سفارش كار گرافيك

كاربرگي در سايز A۴ كه كنترل فرآيند سفارشات گرافيك را تسهيل مي‌نمايد. ضمن اين‌كه با روشي خاصّ توانسته توقعات مسئول مركز را هم برآورده سازد.
گير اصلي در كار گرافيك تداخل بود. سفارشات اولويت‌هاي متفاوتي داشت و ما فقط يك گرافيست داشتيم. البته گرافيست نگو كه ابرگرافيست. در كار خود متبحر و كاردان. امّا چه حاصل كه حجم كار زياد و سر كارها هم هميشه دعوا. دخالت مستقيم مسئول مركز هم هميشگي و دائمي. مسئول مركز ما عجيب روي كار گرافيك حساسيت داشت و براي گرافيك محصولات مركز، شخصاً نظر مي‌داد و اعمال قدرت مي‌كرد. صرف‌نظر از اين شيوه مديريت كه خوب باشد يا بد، چون عادت دارم با واقعيت‌ها كار كنم و ايده‌آل‌هاي آسماني را تا حدّ تحقق، زميني كنم، روندي ترسيم كردم كه بتوان هم اعمال نفوذهاي مستقيم را مطمح نظر قرار داد و هم نارضايتي سفارش‌دهندگان را ساماندهي كرد. در اين كاربرگ، با هر سفارش جديدي، گرافيست فهرست كارهاي در دست انجام را اعلام مي‌كند. مسئول مركز كاربرگ را ديده و اگر صلاح دانست كار جديد را مقدّم بر بعضي از كارهاي سابق مي‌نمايد. اين‌جا جاي چانه‌زني براي واحد سفارش‌دهنده باز مي‌شود، تا سنگ‌هاي خود را با مسئول مركز وابكند و مجاب نمايد براي تقدّم كار خود بر سايرين. نظر مسئول مركز را گرافيست دستورالعمل خود قرار مي‌دهد. اگر چه خيلي عجيب است، ولي در هر صورت با هر كسي بايد يك جوري كار كرد. ما انسان‌ها اخلاق و حساسيت‌هاي متنوعي داريم. اگر قرار باشد كاري انجام شود، روند بايد تابع اين حساسيت‌ها باشد، تا جايي‌كه كار به پيش رود. امّا اگر حساسيت‌ها مُخِلّ به روند باشد، يا بايد اصلاح كرد، يا با جبر محيط كنار آمد و يا اگر گزيري نبود، آخرين راه گريز است كه پروردگار مي‌فرمايد: «مگر زمين من وسيع نبود؟ چرا هجرت نكردي؟!».

بي‌شک دليلي بوده كه توجه‌ات جلب شده؛ عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده، دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...

صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1387با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1375نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN