به نام خدا

دريافت فايل ضميمه

خب، ظاهراً تصميم گرفتيد تا اين فايل را دريافت كنيد. از اين بابت خوشحالم، از اين‌كه آن را شايسته دريافت دانستيد. تنها يك گام ديگر تا دريافت فايل باقي مانده است و آن بيان ديدگاه شماست؛ من بسيار كنجكاوم كه بدانم چه چيزي در توضيحات اين فايل توجه شما را جلب نموده است و به اين تصميم شما منتهي گشته. يعني در يك كلام: چرا مي‌خواهيد اين فايل را دانلود بفرماييد؟
بزرگواري كرده و به زبان شيواي فارسي، چند كلمه‌اي در اين باره برايم بنويسيد. بدانيد كه حتماً اين توضيح شما حقير را ياري مي‌كند كه در فعاليت‌هاي آينده دقّت بيشتري كرده، بهتر و مؤثّرتر عمل نمايم.
پيشاپيش از وقتي كه مبذول مي‌فرماييد سپاسگزارم!

ارزيابي طرح جديد سايت مركز

تنها صفحه اول متعلق به بنده است، توضيحي است كه نسبت به طرح ارائه شده بيان كرده‌ام و بقيه صفحات متن طرح ارسالي از سوي مركز است براي نظرسنجي.
طبيعتاً خيلي ناراحت شدم و اين دو دليل داشت؛ نخست اين‌كه سال ۸۱ طرحي براي مركز نوشته شد و تصويب شوراي طرح و برنامه را داشت براي سايت و البته سال ۸۵ توليد شده و بخش فني آن تكميل گرديده بود، نياز به محتوا داشت كه معاونت اطلاع‌رساني ۳۰۰ ميليون تومان از تكفا بودجه نقد گرفته بود كه توليد نمايد. حالا مدير فن‌آوري بعدي آمده و طرح داده تا سايتي ديگر طراحي شود از نو!
دليل ديگر اين‌كه طرحي كه نوشته بود روتين بود، يعني هيچ ويژگي منحصري در آن نبود كه نياز به برنامه‌نويسي داشته باشد. براي اين سايت‌هاي روتين اصلاً نبايد برنامه‌نويسي كرد، بايد رفت و يك نرم‌افزار آماده انتخاب كرد، خريداري و نصب و درج اطلاعات همين. درست مانند كاري كه در مركز مديريت حوزه علميه انجام شد.
امّا نكته‌اي در بين بود و آن اين‌كه مدير فن‌آوري خودش با دو سه نفر از دوستان ديگر، بيرون شركت رايانه‌اي زده و اين پروژه را براي آن‌جا رقم مي‌زدند. البته هم اگر چه بنده مخالفت خود را اعلام نمودم و حتي در جلسه نقد و بررسي هم شركت نجستم، پروژه تصويب شد و مبلغ پرداخت گرديد و يك عدد دو رقم ميليوني رفت در حساب آن شركتي كه مدير فن‌آوري خودش جزء مؤسسين آن بود! بعد هم رئيس مركز خيلي از ايشان خوشش آمد و وقتي مدير يك دانشكده ديگر شد، اين بنده خدا را با خود به آن‌جا برد، چرا؟ محض اِرا...! [اين را از قول مدير فن‌آوري بعدتري نقل مي‌كنم؛ العهدة علي‌الراوي]
نه، فكر نكنيد كوتاهي كردم و با اين فساد اقتصادي خُرد [مي‌گويم خُرد چون در مقابل فسادهاي بزرگ‌تر عددي نيست!] مبارزه ننمودم. كه رفتم و با خود مدير فن‌آوري صحبت كردم، همان استدلالي را بيان كرد كه سال‌هاست از بسياري مي‌شنوم: آقاي موشَّح، من هم دنبال همون طرحي هستم كه شما نوشتي، ولي براي اين‌كه بتونم براي اون بودجه جور كنم، بايد يه طرح‌هاي اين‌جوري بدم كه رضايت مديران رو به دست بيارم. بعد پشت صحنه همون مسيري رو ادامه مي‌دم كه شما دنبالش بودي. تمت عبارة الرئيس! خدا بر ما ببخشد و عذاب را از ما بردارد.

بي‌شک دليلي بوده كه توجه‌ات جلب شده؛ عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده، دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...

صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1366با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1354نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN