من؛ مسئول
عناوين متن شامل ۳۶ تكواژه است. حداقل ۳۵تاي آنكه هست. خواب، مزاحم، صاعقه، عشق، ناممكن، شرط، ابوعطا، كاسه، ريسك، آشوب، ندامت، كوچ، ميانبر، قدرت، فساد، تنفّر، چرا، فرود، مقصّر، روند، حساب، اپيدمي، ساختار، فاصله طبقاتي، حرص، تضاد، اسراف، قانون، انقلاب، رأس، ارتباط، خلوت، اختيار، زهد، بنياد، نتيجه. تمام مطلب اين نوشتار ذيل همين واژگان كليدي جا شده است.
با اين عبارت آغاز ميشود: «آماده بودن براي جنگ مهم است. انساني كه براي امتحان به دنيا آمده، هميشه در حال جهاد است؛ روزي جهاد با دشمن و روزي جهاد با نفس».
فراز و فرود يك مسئول انقلابي را ترسيم كرده است. از روزي كه منصوب ميشود و رياست نهادي انقلابي را بر عهده ميگيرد، تا وقتي كه شكست ميخورد و از كار بركنار ميشود.
ماجرا از آنجا آغاز شد كه يكي از دوستان انقلابي تماس گرفت: فلان رفيقم مسئول فلان نهاد انقلابي شده و ميخواهد كولاك كند. ميخواهد با همه فسادها مبارزه كرده و يكشبه متحوّل كند. چيزي بنويس كه راه را نشان دهد. من نشستم و اين جزوه را آماده كردم. اين متن را مختصر جمع كردم و برايش ايميل. البته ميدانستم كه به آن عمل نخواهد كرد، ولي عمل به تكليف كردم. چندي بعد دوباره تماس گرفت كه نه، اين نشد، بيا و يك معماري انجام بده و تمام نهاد مزبور را از نو طراحي كن! گفتم: برادر من، از بيرون كه نميشود. تازه كار من هم كه نيست، برو و يك بنّا خبر كن! اصرار كه: خب بيا داخل و اتاق و مسئوليت و تشكيلات و... عرض كردم: از من بر نميآيد. اين همه استاد دانشگاه و حوزه، شماره را عوضي گرفتهاي. اين كار من نيست. خيلي ناراحت شد. ولي من از بزرگان حوزه ياد گرفتم كسي كه توصيه اول را گوش نميكند، نيازي به توصيه دوم ندارد! اگر كننده بودند، ابتدا بايد همين نوشته نخست را مبنا قرار ميدادند. ندادند كه! ميدانستم نميدهند. سخت است خب. خيلي بايد انقلابي باشي كه بتواني. اينها آنقدر كه انقلابي نيستند. تازه چه كسي گفته كه هر چه من بگويم درست است؟!
بيشک دليلي بوده كه توجهات جلب شده؛
عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده،
دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...