تحليل تمثيلي ترويج مفاسد اخلاقي در نشريه ايرانجوان
مقاله با اين پرسشها آغاز ميشود: «جوش صورت چيست؟ چگونه گسترش مييابد؟ روش درمان آن چيست؟» تلاش شده است با تشبيه «فساد و فحشاء» به «آكنه» نقدي ملايم و نرم به فرآيندي صورت پذيرد كه در مجله «ايران جوان» در آن عصر باب شده بود. در نهايت پاسخ سردبير اين نشريه و پاسخ مجدّد به ايشان نيز ضميمه شده است.
دوران عجيبي بود. تابوها را شكسته بودند. همه مقدّسات به مسلخ رفته. عصري بود كه به سادگي جرأت ميكردند از تمام آنچيزهايي سخن بگويند كه تا آن روز فضايي براي بيانش نميجستند. اهل خواندن مجله و نشريه بودم، اما نه به اين نحو كه بروم و خريداري نمايم. معمولاً از اين طرف و آنطرف به دست ميرسيد. خصوصاًً در مدرسه معصوميه(س) كه اساساً پارهاي از نشريات مرتباً به كتابخانه ميآمد. وقتي ايران جوان را ديدم كه چه بيشرمانه مفاسد شهر تهران را بيان مينمايد، چيزي كه خود به چشم ديده بودم، ولي از بيانش شرم داشتم، برآشفتم. چرا؟! زيرا معتقد بودم اين از اختصاصات آن كلانشهر است كه فسادش فراوان شده، چه كار دارد به آن بچه شهرستاني؟! او چرا بايد بخواند و همذاتپنداري نموده، جرأت پيدا كند كه به اين مسير كشيده شود. همين دانستن مطلب، همين دانستن اينكه رنگ موي دختركان تهراني چطور است و لاك ناخن آنها و چطور به خيابان ميآيند، آيا ذكر همين چيزها خودش اشاعه فحشا نيست؟! خواستم ملايم رفتار كرده باشم، اين مطلب را نوشتم و براي ايران جوان پست نمودم. جناب سردبير هم منّت گذاشتند و پاسخ گفتند.
بيشک دليلي بوده كه توجهات جلب شده؛
عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده،
دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...