گزارش جلسه با معاونت بينالملل مركز مديريت حوزه
اگر چه در يك صفحه خلاصه شده، ولي كامل و روشن به تمام نتايج جلسه اشاره نموده است.
چنين سرفصلهايي در متن آمده: دو كارشناس فني، تنوّع دادهها، بياطلاعي كارفرما، مراحل طراحي كاربرگ و كوتاهمدت!
اسامي افراد حقيقي براي احترام به حقوقشان حذف شده است.
يكي از دوستاني كه از مدرسه امام باقر(ع) ميشناختم، تماس گرفت براي دعوت به جلسه. امّا حاضر كه شدم، اشاره كردند نماينده مهندسِ مدير هستي، مدير فنآوري اطلاعات مركز. اين شد كه پس از جلسه، وظيفه خود ديدم گزارشي تنظيم كرده و تحويل ايشان دهم. اگر مرا نماينده ايشان پنداشتند، به دليل ارتباط و رفاقت فيمابين، پس بايد كه مطلع باشد از ماوقع. اين گزارش از اين رو تنظيم شده است.
البته نتيجه اين شد: نسخهاي از نرمافزار PDM را كه در حال طراحي بودم، به دوستان بفروشم، در نهايتي كه اصرار كردند خودت بايد بنويسي. نه اينكه كيسه دوخته باشم براي كسب درآمد. هيچ پيشنهاد هم نكردم از براي گرفتن كار. امّا پس از اين جلسه كه قرار شد كار جور ديگري سامان يابد، سه ماه بعد دوباره تماس كه هنوز هيچ اتفاقي نيافته است. تكليف كردند خودت چيزي تهيه كن، اين شد كه قبول كردم.
PDM هم در دست تهيه بود، سامانه مديريت اطلاعات پويا، گفتم كار آن را تسريع دهم و نسخهاي هم بدهم دوستان. قرارداد را نوشتيم براي دوماه؛ فرودين و اردبيهشت ۹۰. يك ميليون و سيصد پيشپرداخت گرفتم. كار را تحويل دادم به وقت. تتمه قرارداد مانده تا هر وقت كه اصلاحات كارفرما تدوين و ابلاغ شده و مجري به انجام برساند. دو سال و نيم است هنوز به جمعبندي نرسيدهاند. إنشاءالله زودتر برسند! :)
پ.ن. بعدتر كه ديدم اين دست و آن دست ميكنند، فهميدم مطلوبشان نيست. پيشنهاد كردم كه قرارداد را فسخ نماييد. من تمام پيشپرداخت را باز ميگردانم و شما نيز بدهيد يك برنامهنويس ديگر آنچه فايدهتان برساند بنويسيد. محصولي كه براي شما منفعت ندارد، پولش هم براي من بركت نميكند! پول را نقد تحويل دادم و قرارداد فسخ شد.
بيشک دليلي بوده كه توجهات جلب شده؛
عنوان، تصوير يا توضيحي كه براي اين مطلب آمده،
دليل را بنويس و دگمه دانلود را كليك كن.
بررسي براي باراندازي...