به نام خدا

در پارسي‌بلاگطلاقِ واجب يا مستحب

يكشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۱ - ۶:۵۲ صبح

مگر طلاق واجب و مستحب هم دارد؟!
البته كه دارد
بسياري گمان مي‌كنند طلاق هميشه كراهت دارد و مبغوض پروردگار است
ولي گاهي همين طلاق
بله همين طلاق مستحب مي‌شود يا واجب مي‌گردد

چرا اين بحث را مطرح مي‌كنم؟!
نمي‌خواهم طلاق را ترويج كنم
كه به اندازه كافي رواج پيدا كرده در اين سال‌ها
مي‌خواهم موارد لزومش را بدانند
مواردي كه جامعه را در معرض گناه قرار مي‌دهد
و بعضي افراد نادان يا مُغرض
به بهانه كراهت
طلاقي كه مي‌تواند مُنجي يك انسان باشد را بلوكه مي‌كنند!

ببينيد صاحب جواهر چه مي‌گويد:
«النظر الثاني في أقسام الطلاق ... وجوبا مخيرا، كطلاق المولى و المظاهر الذي يؤمر بعد المدة بالفي‌ء أو الطلاق، كما ستعرف إنشاء الله، و ندبا، كالطلاق مع الشقاق و عدم العفة، أو كراهته كالطلاق عند التيام الأخلاق.» (محمدحسن نجفي، جواهرالكلام في شرح شرائع الإسلام، ج32، ص116)
سه حكم براي طلاق ذكر مي‌نمايد:
1. طلاق واجب
2. طلاق مستحب
و 3. طلاق مكروه

واجبش معمولاً يقه ما را نمي‌گيرد
ولي طلاق مستحب خيلي گريبان‌گير جامعه ماست
صاحب جواهر مي‌گويد «مع الشقاق و عدم العفة» طلاق مستحب است
شقاق را خيلي خودماني كنيم مي‌شود همان متاركه و عدم عفت را هم كه معنايش را همه مي‌دانند
اين‌جا مستحب است
مستحب يعني محبوبيت دارد نزد مولا
كه مرد زن خود را طلاق دهد

دليل استحباب را مرحوم ملامحسن بيشتر باز مي‌كند:
«و قد يستحب كالطلاق مع الشقاق و عدم رجاء الوفاق، و إذا لم تكن عفيفة يخاف منها إفساد الفراش.» (محمدمحسن فيض كاشاني، مفاتيح الشرائع، ج2، ص312)

اگر اميد به بازگشت زن نيست
زني كه قهر كرده و رفته است
متاركه به حدّي رسيده كه اميد سازگاري وجود ندارد، عدم رجاء الوفاق
يا اگر زن اهل پرهيز و خودداري نيست
ورع ندارد و در مظان گناه
به گونه‌اي كه مرد مي‌ترسد آن زن خيانت كند و بسترش را بيالايد، يخاف منها إفساد الفراش
اين‌جاها طلاق مستحب است
يعني محبوب مولا و مطلوب و مندوب، كه مي‌توان براي آن قصد قربت هم كرد!
معناي مستحب مگر غير از اين است؟!

خيلي دور رفتم؟
امروز مردم صاحب جواهر را نمي‌شناسند
داماد ملاصدرا، فيض كاشاني را كسي به خاطر ندارد
باشد
همه طلبه‌ها كه مجبورند لمعه را بخوانند
از لمعه مي‌گويم
كتابي كه سال چهارم طلبگي تعلّم آن شروع مي‌شود:
«وَ هِيَ إِمَّا حَرَامٌ وَ هُوَ طَلَاقُ الْحَائِضِ إِلَّا مَعَ الْمُصَحِّحِ لَهُ وَ كَذَا النُّفَسَاءُ وَ فِي طُهْرٍ جَامَعَهَا فِيهِ وَ الثَّلَاثُ مِنْ غَيْرِ رَجْعَةٍ وَ كُلُّهُ لَا يَقَعُ لَكِنْ يَقَعُ فِي الثَّلَاثِ وَاحِدَة. وَ إِمَّا مَكْرُوهٌ وَ هُوَ الطَّلَاقُ مَعَ الْتِئَامِ الْأَخْلَاقِ. وَ إِمَّا وَاجِبٌ وَ هُوَ طَلَاقُ الْمَوْلَى وَ الْمُظَاهِرِ. وَ إِمَّا سُنَّةٌ وَ هُوَ الطَّلَاقُ مَعَ الشِّقَاقِ وَ عَدَمِ رَجَاءِ الاجْتِمَاعِ وَ الْخَوْفِ مِنَ الْوُقُوعِ فِي الْمَعْصِيَةِ(محمد بن مكي، اللمعة الدمشقية في فقه الإماميه، ص194)

متن از خود شهيد اول است
ايشان طلاق را بر چهار حكم مي‌داند:
1. طلاق حرام
2. طلاق مكروه
3. طلاق واجب
4. طلاق مستحب

اگر زن اخلاق خوش داشت، طلاق مكروه است
همان مبغوضي كه در نظر همه ما هست
ولي هميشه همين يك حكم نيست
اگر جدايي و متاركه بود
يا ترس از افتادن زن به گناه، الخوف من الوقوع في المعصيه
طلاق مستحب مي‌شود

تصور فرماييد زن به قهر خانه پدر رفته
چند ماه گذشته است
هر چه پيغام و پسغام هم فرستاده‌اي قصد بازگشت ندارد
زن است
احتمال دارد نيازش او را به سمت خطا و گناه و معصيت سوق دهد
زن است و نيازهايي دارد
مرد هم البته ايضاً
ولي براي مرد مسير حلال را خداوند باز گذاشته
براي زن اما به دلايلي متقن
كه حفظ نسل و كيان خانواده از آن فهميده مي‌شود
هيچ راهي وجود ندارد
هيچ راهي
ابداً و مطلقاً
پس مرد ثواب دارد
مستحب است و كار نيكويي است
كه زن را طلاق دهد و بيش از اين در تنگنا و فشار نگه ندارد
تا زن هم به كار خود مشغول شود و از گناه مصون ماند

حتي اگر مرد مقصر در شقاق نباشد؟
براي متاركه و جدايي نگفته‌اند استحباب مشروط است به مقصر بودن مرد
اگر زن هم كوتاهي كرده
اگر زن اشتباه كرده و با مرد جنگيده
به هر دليلي
اكنون كه شقاق و متاركه حاصل شده و اميد بازگشت از دست رفته
حتي اگر حق با مرد باشد و زن مقصّر
براي مرد مستحب است كه زن را طلاق دهد!

اين حديث هم حُسن ختام:
«حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ يَحْيَى الْعَطَّارُ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الْكُوفِيِّ وَ مُحَمَّدِ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ حَمَّادٍ الْحَارِثِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص‌ خَمْسَةٌ لَا يُسْتَجَابُ لَهُمْ رَجُلٌ جَعَلَ اللَّهُ بِيَدِهِ طَلَاقَ امْرَأَتِهِ فَهِيَ تُؤْذِيهِ وَ عِنْدَهُ مَا يُعْطِيهَا وَ لَمْ يُخَلِّ سَبِيلَهَا وَ رَجُلٌ أَبَقَ مَمْلُوكُهُ ثَلَاثَ مَرَّاتٍ وَ لَمْ يَبِعْهُ وَ رَجُلٌ مَرَّ بِحَائِطٍ مَائِلٍ وَ هُوَ يُقْبِلُ إِلَيْهِ وَ لَمْ يُسْرِعِ الْمَشْيَ حَتَّى سَقَطَ عَلَيْهِ وَ رَجُلٌ أَقْرَضَ رَجُلًا مَالًا فَلَمْ يَشْهَدْ عَلَيْهِ وَ رَجُلٌ جَلَسَ فِي بَيْتِهِ وَ قَالَ اللَّهُمَّ ارْزُقْنِي وَ لَمْ يَطْلُبْ.» (محمد بن علي ابن بابويه، الخصال، ج1، ص299)
امام صادق (ع): «رسول خدا (ص) فرمود پنج گروه‌ند كه دعايشان مستجاب نمي‌شود؛ نخست مردي كه خداوند طلاق را به دست او داده است و زنش او را آزار مي‌دهد ...»
حالا بنشيند و مدام دعا كند كه خدايا مرا از شرّ اين زن برهان! :)


مطلب بعدي: تقاضاي بخشش از خود! مطلب قبلي: همه مردان شبكه

نظرات

يك مرد ديگر:
سلام



طلاق در صورت اينكه از هم خوششون نياد يا مرد زن رو دوست نداشته باشه چي؟

يعني نه به هم توهين كنند نه اهل معصيت بلكه كنار هم سازگاري نداشته باشند و نوعي افسردگي براشون پيش بياد و تحمل همديگه براشون سخت باشه... خلاصه اينكه با وجود متدين بودن ولي از كنار هم بودن حس رضايت نداشته باشند...از روز اول ازدواج تا هفت سال پياپي ....
ايا اين هم از نظر مولا يا خداوند طلاقش مقبوله....


دوم اينكه خدا تو قران ميگه در صورت جدايي از فضل خودش بي نيازشون ميكنه يعني چه؟؟؟




جز شما كسي رو نميشناختم كه بپرسم...ممنون
جمعه ۱ تير ۱۳۹۷ - ۶:۳۸ عصر
پاسخ: سلام. احتمال وقوع در معصيت و گناه هم همين است ديگر. شايد. وقتي دو نفر نتوانند هم را تحمّل كنند، انسان هستند، دعوا مي‌كنند، سرد مي‌شوند، رابطه‌شان از بين مي‌رود و اگر چه مرد مي‌تواند زن ديگر بگيرد و نياز خود را برطرف نمايد، زن كه نمي‌تواند. اين‌جا احتمال به گناه افتادن زياد مي‌شود. حتي اگر مقاومت كند، آيا اين فاصله از همسر، ممكن است سبب شود چشم‌چراني كند، يا بيماري‌هاي روحي و رواني و عصبي؟! به نظر مي‌رسد اين هم «شقاق» باشد. اما هميشه پيش از هر اقدامي خوب است و مناسب كه مشاوره حضوري صورت پذيرد. نبايد خجالت كشيد، شرم و حيا در اين موارد جز وزر و وبال چيزي نمي‌افزايد. صراحت بهتر است. اگر مرد و زن هر دو دارند پنهان‌كاري مي‌كنند و ناراحتي از هم را كتمان، خوب است يكي پيش‌قدم شود، دوستانه بگويد ماجرا را، شايد اين‌طور: عزيزم، ما اين چند سال كه ازدواج كرديم، من حس كردم از رفتار تو كه به من علاقه نداري، راستش را بيا به هم بگوييم، بدون دعوا، نجات در راستگويي‌ست. بعد كه حالات پنهاني آشكار شد، پيشنهاد كند: من وقت از مركز مشاوره خانواده گرفته‌ام، بيا خودمان دو نفري، پنهاني، دوستانه، به خاطر خودمان، برويم مشاوره. بروند و حرف‌هاي خود را بزنند و مشاور قطعاً راهنمايي مي‌كند. اين بهتر است احتمالاً از اين‌كه «تحمّل‌كردن‌»ها تبديل به «كينه» شود و يك روز به «انفجار» منجر گردد. شايد چند سال بعدتر. خداوند بر توفيقات شما بيافزايد و بر دوام و استمرار زندگي جوانان. درباره بخش دوم سؤال نيز مطالب اين صفحه را بخوانيد: http://farsi.khamenei.ir/newspart-index?sid=24&npt=7&aya=32 . در پناه خدا.
سحر: سلام
نگفتيد چنانچه زوج داراي فرزند باشند باز هم مي توان به آساني در مورد طلاق مستحب اقدام كرد يا خير؟


با تشكرپنج‌شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۵ - ۱:۳۸ عصر
پاسخ: بسياري معتقدند «طلاق محضري» بدتر از «طلاق عاطفي»ست و بر همين اساس، مي‌گويند: «بسوزيم و بسازيم!» اما در واقعيت، وقتي زندگي‌شان را مي‌بيني، مي‌سوزند، ولي نمي‌سازند! هر روز دعوا، هر روز بددهني، فحاشي و بي‌ادبي، خيلي مؤدب باشند به هم كم‌محلّي مي‌كنند. جواب هم را نمي‌دهند. كودكي كه در اين محيط رشد مي‌كند آيا وضعيت بهتري خواهد داشت يا كودكي كه در فضاي طلاق محضري؟! تقريباً هر كسي كه تا به حال بنده ديده‌ام معتقد بوده زندگي كودك در فضاي طلاق عاطفي به مراتب بهتر از زندگي وي در طلاق محضري خواهد بود. اين‌كه پدر و مادر بالاي سرش باشند، حتي اگر با دعوا و زد و خورد يا بي‌مهري و بي‌عاطفگي، بهتر است از اين‌كه تنها با يكي از والدين زندگي كند، حتي اگر آن والد مهربان باشد و با اخلاق. بنده شخصاً با اين نظر موافق نيستم. اگر قصد ما از فرزندآوري، توليد يك نسل صالح و سالم است، گمان مي‌كنم در وضعيت طلاق محضري، به شرطي كه به تربيت كودك اهتمام شود، اتفاقات بهتري مي‌افتد، تا در وضعيت طلاق عاطفي كه كودك آسيب جدّي در تربيت خود مي‌بيند و قطعاً رشد سالم روحي نخواهد داشت، در خانواده‌اي كه پدر و مادر ارزشي براي يكديگر قائل نيستند و احترام هم را نگه نمي‌دارند. اين ديدگاه حقير است. شما نظرتان چيست؟
الهام:
نگفتيد اگه مردي حروم خور وبينماز بود وداشت زنو هم مثل خودش ميكرد با اتعريف از اعتقادات مزخرفش زن بدبختش چه كنه كه كاري از دستش برنمياد اينجا طلاق واجبه يا مستحب ؟دوشنبه ۱۹ خرداد ۱۳۹۳ - ۴:۰۶ عصر
پاسخ: حرام‌خوري و بي‌نمازي كه يواشكي نمي‌شود. در و همسايه بالاخره ملتفت مي‌شوند، اقوام مي‌فهمند، امري نيست كه قابل پنهان كردن باشد. اگر زن اراده طلاق داشته باشد، اراده اين‌كه دين خود را به دنياي آن مرد نفروشد، راهي را اسلام باز گذاشته است و دست حاكم شرع سپرده. قانون حمايت از خانواده نيز آن راه را فراخ‌تر نموده است. زن مي‌تواند استشهاديه فراهم نمايد؛ نامه‌اي كه در آن مراتب فساد شوهر را ذكر نموده و بدهد همسايه‌جماعت و اقوام امضاء كنند. آن‌گاه به دادگاه خانواده رفته و دادخواهي نمايد. باقي امور معمولاً براي زنان به سادگي اتفاق مي‌افتد. اما هستند زناني كه چندان از زندگي خود ناراضي نيستند. حرام شوهر را مي‌خورند و خيلي هم بدشان نمي‌آيد. فقط ته دلشان ناراحت‌ند. اينان به دنبال توجيه گناه خود هستند. اين است كه مي‌گويند: «چه كاري از دست ما ساخته است؟!» اصلاً تقلا نمي‌كنند تا بفهمند چقدر كار از دست‌شان ساخته است. خداوند براي رهايي از گناه و معصيت و مشاركت در آن هميشه راه قرار مي‌دهد. امكان ندارد راهي براي رهايي از معصيت نباشد. زيرا اگر حتي به اكراه هم كسي را مجبور به فساد نمايند، آن اكراه خودش رافع حرمت گناه است. پس؛ اگر كسي مي‌داند مشاركت در گناه مي‌كند، به اين‌كه در حرام‌خواري به شوهرش ياري مي‌رساند، تكليف اسلامي اوست كه برخيزد و راه خلاصي بجويد.
فاطمه سادات:

سلام عليكم

ممنون از مطلب بسياااااااار خوبتون

بالاخره يه چيزي باعث شد تا من از عذاب وجدان رهايي پيدا كنم

من در شُرُف طلاق هستم

اونم از نوع مستحبّش

بازم ممنون از اطلاع رسانيتون

سه‌شنبه ۱۲ آذر ۱۳۹۲ - ۶:۰۸ عصر
پاسخ: إن‌شاءالله خداوند صبر عطا فرموده و بهتر نصيب نمايد.
در شرف: از وقتي اين مطلب رو خوندم براي خيلي ها تعريف كردم. فرضا زوجي اين شرايط رو داشته باشن و كار به جايي رسيده باشه كه مستحب يا حتي واجب باشه كه مرد، زنش رو طلاق بده.
اگر اين كار رو نكنه و زن به گناه بيفته به نظرم مرد هم مقصره. برعكس قضيه هم درسته. زني هم كه درست به زندگي دل نده و باعث بشه مردش به گناه بيفته اونم مقصره و شريك گناه.جمعه ۲۷ ارديبهشت ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۴ عصر
پاسخ: مهم‌ترين مطلبي كه مرا آزار مي‌دهد، هر بار كه به خاطر مي‌آورم، تعارض آشكار پاره‌اي از قوانين حقوقي كشور عزيزمان با اسلام عزيز است. قانون مدني و قانون حمايت از خانواده كم ندارند از اين موارد. بسياري از رأي‌هاي وحدت رويه و مصوّبات مجمع هم ديده مي‌شود كه با قوانين متعالي اسلام نمي‌سازد. وا أسفا. إن‌شاءالله بتوان وحدت اسلام و قوانين حقوقي را محقق ساخت. تشكر از نظر شما.
مهم نيس:

سلام.خيلي برام جالب بود

پنج‌شنبه ۲۱ دي ۱۳۹۱ - ۷:۱۱ عصر
پاسخ: از اين دست مطالب جالب، چيزهايي در شرع اسلام هست كه تهافت با عرف امروز ايران دارد و اطلاع از آن‌ها واقعاً شگفتي مي‌آفريند.
ميم: حق گفتيد
بنده هم عليرغم ميل قبلي، چند ماه پيش عيال را طلاق داديم
به هيچ صراطي مستقيم نبود و برنگشت
با اينكه عقلا به اين نتيجه رسيدم كه كارم صحيح است اما هنوز گيجم
جمعه ۱ دي ۱۳۹۱ - ۵:۵۳ عصر
پاسخ: روان‌شناسي مي‌گفت وقتي يك ارتباط قطع مي‌شود، مانند فوت و مرگ مي‌ماند، همان‌طور كه فوت يك شخص نزديك به انسان سبب تألم روحي مي‌شود و تا مدت زماني ذهن و روح را درگير مي‌كند، طلاق نيز تا چند صباحي سبب افسردگي و تأثر و - به قول ايشان - ديس‌فانكشناليتي مي‌شود، يعني انسان حال كار كردن را از دست مي‌دهد و نياز به استراحت و با خود بودن دارد. اين مسأله كه فرموديد ظاهراً طبيعي است. اما ادامه يافتن آن مضرّ است. مي‌گفت سريع بايد به دنبال آلترناتيو باشيد، جايگزيني كه بتواند ارتباط از دست رفته را جبران نمايد. در پناه خداوند باشيد.
يك مرد:

خدا خيرتون بده

مطالبتون مفيد و آرامبخش بود، انشالله خدا درهاي خير و بركتشون رو براي ما باز كنه و ما رو زا اين همه امتحان سربلند بيرون بياره

دعام كنين... خيلي محتاجم!


سه‌شنبه ۲۱ آذر ۱۳۹۱ - ۸:۵۰ صبح
پاسخ: إن‌شاءالله. إن مع العسر يسرا. خدا صبر دهد به شما.
محسن: مطلب قابل تاملي بود.

يكشنبه ۱۹ آذر ۱۳۹۱ - ۴:۵۹ عصر
پاسخ: و بسيار مبتلي‌به در ايران امروز!
بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر18نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1366با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1354نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN