به نام خدا

در پارسي‌بلاگمسير مرجعيّت و بحران‌هاي پيش رو ۱

چهارشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۸ - ۳:۰۰ عصر

مختصّات مرجع تقليد
مجتهد هنگامي مورد مراجعه مردم قرار مي‌گيرد كه 1 مردم‌دار باشد. با مردم ارتباط داشته و با آن‌ها زندگي كند. به هر مناسبتي درب خانه‌اش را بگشايد و روضه و مراسمي برگزار نمايد. مردم بيايند و بروند و مشكلات‌شان حل شود. البته كه قطعاً اگر واجد 2 علم و 3 تقوا نباشد، محل مراجعه مردم اساساً قرار نمي‌گيرد.
فراتر از اين سه ويژگي، مردم توقع دارند كه مرجع تقليدشان 4 بينش سياسي و بصيرت هم داشته باشد. امروز اين انتظار پررنگ‌تر شده است. در دنيايي كه پيچيدگي‌هاي مسائل اجتماعي و سياسي فراوان‌تر شده. امروز ديگر مردم نمي‌پذيرند مرجع تقليد اشتباهات ساده و پيش پا افتاده انجام دهد و نظام اجتماعي را به مخاطره بيافكند. مانند: ملاقات با افرادي كه منفوريّت اجتماعي دارند و مشروعيت بخشيدن به آن‌ها در اين قبيل ارتباطات.



مكانيزم رسيدن به مقام مرجعيّت
گذشته‌هاي حوزه علميه، تاريخي از دستگاه فقاهت كه امروز وارث آن هستيم، روش‌هايي را پديد آورده تا شاخص‌هاي مشهورِ مرجعيّت را بنماياند.
هميشه تعداد زياد شاگردان، نشاني از علميّت مجتهد بوده است. مردم از مشاهده جمعيتي كه در درس وي حاضر مي‌شدند، پي به اعلميّت مي‌بردند. با اين پيش‌فرض، كبراي استدلال كه: اين طلاب، اهل علم و سوادند و بي‌دليل در جلسه درس حاضر نمي‌گردند. اگر اعلم نبود، پراكنده مي‌شدند و وقت خود را هدر نمي‌كردند.
مردم به منبري‌هاي خود اعتماد داشتند. آن‌هايي كه در كنارشان زندگي مي‌كردند و شريعت اسلام و اخلاق اسلامي را آموزش مي‌دادند. مردم رفتارهاي اخلاقي منبري‌ها و مبلّغين بزرگ را مي‌ديدند و به تقوايشان ايمان مي‌آوردند. كلام آن‌ها اكنون براي مردم حجّت مي‌شد كه وقتي روي تقواي يك مرجع تقليد قسم مي‌خورند، قطعاً آن عالم داراي ملكه تقوا نيز هست. نقش پررنگ مبلّغين در به مرجعيّت رساندن يك مجتهد، با تعريف داستان‌هايي واقعي و كراماتي از زندگي آن بزرگ به كمال مي‌رسيد. آن‌چه خود در دوره تحصيل از وي ديده يا شنيده بودند.
فراتر از همه، در برهه‌هايي از زمان، شاگردان مرجعي كه از دنيا رفته بود، گرد هم آمده، مرجع بعد را از ميان خود برمي‌گزيدند، فردي كه همه قرار مي‌گذاشتند مردم را به وي دلالت كنند، تا وحدت را حفظ كنند. مرجع واحد بي‌ترديد مقتدرتر مي‌بود.

كاركردهاي مرجعيّت
نهاد مرجعيّت، به عنوان سازوكاري متشكّل از مرجع، بيت و شاگردان وي، در طول قرون متمادي، چهار كارويژه عمده را بر عهده داشته است:
1. صيانت از كيان مسلمين در برابر كفار و مشركين
2. حفظ ميراث انديشه‌اي مكتب شيعه در برابر تهاجم شبهات و تحريفات و ارتقاء آن ميراث
3. ترويج باورهاي شيعي در جامعه اسلامي با اتكاء بر سنّت‌هاي اسلامي و رفتارهاي ديني
4. رفع مشكلات دنيوي و روزمره مردم مبتني بر اعتماد عمومي و اموال در اختيار فقيه
اين كاركردها در دستگاهي صورت مي‌پذيرد كه متشكّل از عناصر متعدّدي‌ست كه با ترتيب خاصّي و بر اساس توالي مشخّصي با بدنه جامعه ارتباط دارند:



[ادامه دارد...]


مطلب بعدي: مسير مرجعيّت و بحران‌هاي پيش رو ۲ مطلب قبلي: خانواده؛ دشمن كاپيتاليسم ۷

بازگشتنسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ شايد سخن حق سال نشر18نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس سال برچسب‌ها35نوشته‌هاي وبلاگ بر اساس برچسب بيشترين نظر34نوشته‌هاي وبلاگ با بيشترين تعداد نظر مجموعه‌نوشته‌ها27پست‌هاي دنباله‌دار وبلاگ
صفحه اصليبازگشت به صفحه نخست سايت نوشته‌ها986طرح‌ها، برنامه‌ها و نوشته‌ها مكان‌ها75براي چه جاهايي نوشتم زمان‌ها30همه سال‌هايي كه نوشتم جستجودستيابي به نوشته‌ها از طريق جستجو وبلاگ1366با استفاده از سامانه پارسي‌بلاگ نماها2چند فيلم كوتاه از فعاليت‌ها آواها10تعدادي فايل صوتي براي شنيدن سايت‌ها23معرفي سايت‌هاي طراحي شده نرم‌افزارها36سورس نرم‌افزارهاي خودم معرفي6معرفي طراح سايت و آثار و سوابق كاري او فونت‌هاي فارسي60تعدادي قلم فارسي كه معمولاً در نوشته‌هايم استفاده شده است بايگاني وبلاگ1354نسخه محلّي از نوشته‌هاي وبلاگ خاندان موشّحبا استفاده از سامانه شجره‌ساز خاندان حضرت زادبا استفاده از سامانه شجره‌ساز فروشگاهدسترسی به غرفه محصولات فرهنگی
با اسكن باركد صفحه را باز كنيد
تماس پيامك ايميل ذخيره
®Movashah ©2018 - I.R.IRAN